امیر کارگر – بهای آزادی نسرین ستوده

Nasrin

نسرین ستوده پس از ازادی از زندان

راستش در میان آنهمه اخبار اعدام و کشتار و جنایت ، خبر آزادی خانم نسرین ستوده وکیل عدالتخواه میهنم ، بهترین و خوشحال کننده ترین خبر برای من بود . این آزادی برآورده شدن آرزوی من و بسیاری دیگر از دوستانم بود که در حد توانمان بخاطرتحققش فعالیت کرده بودیم .

اما حرکت و اهداف سیاسی این آزادی که خود ِ نسرین ستوده در آن نقش نداشت ، اهدافی است که بررسی آن غیرقابل اغماض می باشد . موضوعی که هزینه سنگینی برروی دست کوشندگان راه آزادی و همچنین مردم ایران گذاشت .

مسئله حقوق بشر در ایران هرگز موضوع آزار دهنده ای برای غرب ، آمریکا و سازمان ملل نبوده و نیست و تا زمانی که رژیم جنایتکار حاکم بر میهنمان بهترین حافظ منافع آنها در منطقه است ،جان و مال ایرانی بی ارزشترین کالای مدنظر مماشاتگران می باشد.

اما بدلیل لج کردن ولی فقیه در مسئله اتمی آنهم بخاطر نافرمانی از اربابان ، به ناچار هر از گاهی چماق حقوق بشری نیزاز طرف غربیها در بالای سر جلادان به چرخش در می آید ، که این بیشتر جنبۀ نمایشی داشته و دارد و مشکلی از سرکوب مردم ایران حل نمی کند.

در واقع از طرفی رژیم برای تغذیۀ نیروهای بسیجی و حزب الهی اش و اینکه به آنها بفهماند که غرب دشمن نظام الهی حاکم و آرمانهای امام است نیاز مبرم به چرخیدن این چماقها و حتی محکومیتها دارد، و از طرفی دیگر غرب هم برای فریب افکار عمومی جامعه اش در نداشتن سنخیت با رژیم قرون وسطایی حاکم بر ایران به اینگونه مانورها تن می دهد والا برای پیشبرد جنایتها ، اعدامها ، ترورها و بمب گذاریها هر دو طرف مکمل یکدیگرند.

فشار تحریمها ، سرازیر شدن ثروت مردم ایران در آتش جنگ سوریه برای حفظ اسد ، پرداخت هزینه های سرسام آور حزب الشیطان لبنان و سپاه قدس و هزاران مأمور تحت امر خامنه ای در عراق ، افغانستان ، لبنان و دیگر کشورها ، سرکوب و فساد و دزدی و فحشا و فقر ،چشم انداز سرنگونی آخوندها توسط مردم و مقاومت سازمانیافته شان را حتمی کرده است.

بیش از رژیم ، دولتهای مماشاتگر غربی ، کارتلهای نفتی و دلالهای اسلحه سخت از وقوع چنین حادثه ای به وحشت افتاده اند بطوریکه تلاش میکنند تا در قدم اول با عوض کردن مهره هایی در حاکمیت مانند آوردن خاتمی و یا روحانی ، منافع خود را با کمترین ضرر حفظ کرده و نهایتاً اگر موفق به پیش بردن اهدافشان توسط این مهره ها نشوند خود رأساً مانند ۲۸ مرداد ۳۲ وارد میدان شوند.

برای بیرون آمدن از این تنگنا غرب و بخصوص آمریکا سیاست تعامل یا همان لاس زنی را در دستور کار خود قرار داد و رژیم نیز بایستی مهره ای رنگ شده از جناحی دیگر بر سر کار می آورد . در واقع جنس مهره مهم نبود بطوریکه حتی میتوانست احمدی نژاد مدل ۹۲ بدون داشتن سابقه قبلی باشد . هر کس که می آمد بایستی همین سیاست امروزی روحانی را به پیش میبرد .

برخلاف گفته خامنه ای که برای تو سری زدن به طرفداران موسوی و کروبی از آنها خواست که با مدنظر قرار دادن سلامت انتخابات ۹۲ از شایعۀ تقلب ۸۸ عذر خواهی کنند( خامنه ای یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۲مدعیان تقلب در انتخابات چرا عذرخواهی نمی‌کنند ) ، و باز بر خلاف سخنان روحانی که برای بستن دهان اصلاح طلبان گفت : این انتخابات تمام شبهات در مورد مشروعیت نظام را پاسخ داد ( در تاریخ ۸ / ۴ / ۹۲ ) ، این انتخابات سراسر با تقلب صورت گرفت و روحانی صرفاً برای استمالت از غرب بر این سمت گمارده شد .احمد خاتمی امام جمعه تهران در تاریخ ۲ شهریور ۹۲ می گوید : انتخاب دولت جدید رای مجدد به نظام بود . همچنین آیت الله مصباح یزدی می گوید : پیروزی روحانی تدبیر خدا بود . خدا میخواست تا کسی «سر کار بیاید» که در شرائط فعلی مجبور باشد هوای خط رهبری را داشته باشد . ( پارسینه ۳ مهر ۹۲ )

پس تدبیر خدا ( ارتجاع و استعمار ) این بود که کسی بر سر کار بیاید که هوای منافع مشترک غرب و نظام ولایت را داشته باشد ، اما در قدم اول همزمان با پیش بردن سیاست لبخند به غرب بایستی برای فریب افکار عمومی حرکتی حقوق بشرانه !؟ هم صورت میداد که آزادی نسرین ستوده بهترین فریب بود .

اگرچه همراه با نسرین ستوده ،چندین نفر دیگرهم آزاد شدند اما برای غرب اصل آزادی وکیل ستوده بود، بدین دلیل که :

۱- نسرین ستوده وکیلی است که با حمایت از زندانیان سیاسی جایگاه بزرگ و والایی در بین تمام اقشار جامعه ایران پیدا کرده است . ( منظور مردم ایران است نه قشر مرتجع و حزب الهی ).

۲- نسرین ستوده مورد احترام اپوزیسیون است .

۳- نسرین ستوده انقلابی نیست و فعالیتش در محدودۀ وکالت و حرفه شغلی اش می باشد.

۴- نسرین ستوده کلیت نظام را به زیر سئوال نمی برد و در صورت لزوم از نشست و برخاست با بخشی از نظام مشکلی ندارد.

۵- بدلیل فعالیت بی وقفه ایرانیان داخل و خارج از کشور و همچنین براه انداختن کمپین های مختلف حقوق بشری در تمام دنیا و فعال کردن سازمانهای حقوق بشری در حمایت از نسرین ستوده و اختصاص جوایزی در همین رابطه به ایشان ، او چهره ای شناخته شده برای جهان می باشد .

دلایل بیشتری می توان به آنها اضافه کرد که مشخصاً در رأس تمامی آنها دلایل فوق اصلیترین می باشد.

طرح مشترک ارتجاع و استعمار بعد از این آزادی

قبل از این آزادی هدیه غرب و آمریکا به روحانی توسط قتل عام ۵۲ تن از مجاهدان آزادیخواه و ربودن ۷ تن از آنها توسط رژیم در اشرف داده شده بود و این آزادی میتوانست نقش جنایتکارانه رژیم را کمرنگتر و فضای ایجاد شده را تحت الشعاع خود قرار دهد .

اما بعد از این آزادی ، ماشین اعدام آخوندها سرعت بیشتری گرفت و تا همین لحظه به کشتار خود ادامه میدهد .

در خارج از کشور وضع پناهندگان در هاله ای از ابهام و ترس و وحشت قرار گرفته است . در تماسی شخصی با تعداد از پناهجویان در کشورهای مختلف ، آنها اذعان میکردند که یا خود و یا دوستانشان توسط کارکنان بخش پناهندگی سازمان ملل مورد برخورد قرار گرفته اند که با آمدن روحانی و آزاد کردن نسرین ستوده ، شما با هیچ تهدیدی در داخل ایران روبرو نیسیتد . فشار روحی روانی در اینرابطه بر روی پناهجویان درکشور اندونزی بحدی بوده است که تعداد از آنها با وجود اینکه همۀ اموال خود را برای فرار از ایران فروخته و هزینه کرده بودند ، مجبور به بازگشت به ایران و پذیرفتن خطر گردیده اند. وضع پناهجویان در کشورهای اروپایی به همین دلیل « آزادی نسرین ستوده » بهتر از کشورهای عقب افتاده نیست .

نهایتاً ،ضمن تبریک فراوان به مردم ستمدیده میهنم و خانواده نسرین ستوده بویژه فرزندانش بخاطر آزادی این « ستوده ترین » مادر عاشق ، زن عدالتخواه و وکیل مقاوم ،بهیچوجه شرایط بیرون از زندان را برای ایشان بهتر و امنتر از درون زندان نمی دانم و خاطر نشان می کنم که قتلهای زنجیره ای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی از جمله پروانه و داریوش فروهر در زمان خاتمی مدره و اصلاح طلب رخ داد که او نیز با ریختن اشک تمساح ، سه تن از پاسداران جنایتکار و آدمکش که هر کدام یا دست دراعدام و یا در باندهای چماقدار و تیغ کش داشتند را برای بررسی پرونده آن جنایات گماشت که در پایان چیزی جز محکومیت قربانیان بدنبال نداشت.

آزادی نسرین ستوده نتیجه یک بازی سیاسی و تبلیغاتی میباشد که در نظامهای انسان ستیز با باندهای مافیایی ، محصول این بازیها تاریخ مصرف مشخصی دارد .با امید به اینکه ایشان از گزند دشمنان بشریت یعنی آخوندهای فریبکار محفوظ مانده و پیوسته در مسیر عدالتخواهی شان ثابت قدم بمانند و خواسته یا ناخواسته تبدیل به شیرین عبادی دیگری نشوند ، برایشان آرزوی پیروزی میکنم .

امیر کارگر