انقلاب زنانه (حذف خشونت بر علیه زنان )

     از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل چهارم یا پنجم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده‌است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد. این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده‌است.

     هرگونه رفتار خشن وابسته به جنسیت که منجربه آسیب فیزیکی(بدنی)، جنسی، روح و روانی و رنج زنان شود را خشونت علیه زن می‌گویند. این خشونت می‌تواند با تهدید،اعمال اجبار یا سلب مستبدانه اختیار وآزادی، به‌صورت پنهان یا آشکاردر اجتماع یا زندگی شخصی  انجام شود . اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ بیان می‌کند که این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اشخاص عادی، اعضای خانواده‌ها و دولت‌ها اعمال شود.خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که مانند جنایت برپایه بیزاری، برای توصیف کلی کارهای خشونت‌آمیز علیه زنان به کار می‌رود. این شکل از خشونت علیه گروه خاصی از مردم اعمال می‌شود و جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت است.مدت مدیدی است که سازمان‌ها و کشورهای جهان می‌کوشند با برنامه‌های گوناگون با خشونت علیه زنان مبارزه کنند.

انواع خشونت شامل تجاوز جنسی در بستر زناشویی (تجاوز شوهر به همسر)،حملات جسمانی و کتک زدن ،به کار بردن الفاظ رکیک در رابطه با زنان ،نگاه به عنوان ابزار جنسی،احساس مالکیت به زن و خواهان نابرابری می شود.

اشکال خشونت شامل تجاوز، تجاوز به همسر ،خشونت خانگی ، ازدواج اجباری، سوء استفاده مربوط به ترجیح دادن فرزند پسر،اسید پاشی و بد رفتاری با بیوه ها و حملات و خشونت آنلاین  به زنان در اینترنت می باشد .

جنبشِ آزادیِ زنان یا جنبشِ فمینیستی به فهرستی از کارزارهای سیاسی برای پشتیبانی از حقوق باروری، دستمزدِ برابر، حقِ رأیِ برابر و جلوگرفتن از خشونت خانگی، جلوگیری از خشونت جنسی و آزار جنسی گفته می‌شود.پیگیریِ حقوقِ زنان در ایالاتِ متحده، کانادا و برخی کشورهای اروپای غربی به سه موج و جنبشِ اول، دوم و سومِ برای زنان بر می‌گردد.

اما خشونت و جنبش های مقاومت در برابر خشونت در ایران داستانی متفاوت دارد.جا دارد نخست عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان در ایران را به شرح زیر ذکر کرد:

   -عوامل زمینه‌ای: همچون سن، تعداد فرزندان، محل تولد. 

   -عوامل اجتماعی: همچون میزان تحصیلات، اعتیاد و نوع شغل همسر.   

   -عوامل فرهنگی: همچون قومیت زوجین، اعتقادات و باورهای دینی، فرادست‌انگاری مرد، تربیت خانوادگی، فرهنگ محل زیست.

   -عوامل خانوادگی: همچون پدرسالاری در خانواده همسر، مشاهده خشونت در خانواده همسر، تجربه خشونت در خانواده همسر.

  -عوامل اقتصادی: همچون میزان درآمد، میزان ثروت و دارایی، مسکن.     

        هرچند در ایران آمار دقیق و رسمی قابل استناد در دسترس نیست اما طبق گزارشات منابع خبری موجود در هشتمین همایش سلامت روان و رسانه در ایران (سال 1396) اعلام شد که ۶۶‌درصد از زنان حداقل یک بار از ابتدای زندگی مشترک، خشونت را تجربه کرده‌اند و ۴٨‌درصد زنان باردار در معرض خشونت خانگی قرار گرفته‌اند، در میان مشاغل،  ٧٢‌درصد پرستاران در طول دوره کاری‌شان، با خشونت مواجه بوده‌اند. در گزارشات اخیر (1398) آقای رضا جعفری سدهی ، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران گفته است آمار گزارش خشونت علیه زنان ۲۰ تا ۲۲ در صد نسبت به سال 1397 افزایش پیدا کرده است.

         برخی کارشناسان جهانی ، قوانین جزایی نظام جمهوری ننگین آخوندی ایران در قبال زنان را از «خشن‌ترین قوانین جهان» دانسته‌اند.مانند احکام شلاق و سنگسار،ازدواج کودکان دختر با اجازه پدر ویا سفر به خارج از کشور با اجازه نامه کتبی همسر ، حق حضانت پدر ولو بی صلاحیت ،محدود بودن بعضی از مقام های بلند دولتی خاص مردان ،شهادت زن در برابر نصف شهادت یک مرد در دادگاه و قوانین زن ستیزانه حمایت از خانواده در جمهوری آخوندی و …..

        چهل سال پیش اولین حمله رژیم تازه به قدرت رسیده  در ایران با حمله به زنان با اجباری کردن حجاب آغاز شد.رژیم ننگین آخوندی  با اجباری کردن حجاب و تصویب انواع و اقسام قوانین خشونت آمیز مبتنی بر شریعت اسلامی  علیه زنان، اعلام کرد که می خواهد در نظام اش زنان را به موجوداتی مطیع و فرمانبردار بدل کند. زنانی خاموش و بی صدا. اما در مقابل،  زنان در برابر حجاب اجباری و سایر عرصه های خشونت ساکت ننشستند. در همان دوران ده ها هزار زن به مدت شش روز علیه حجاب اجباری به خیابان ها ریختند و یک صدا اعلام کردند که تن به یک رژیم سر تا پا زن ستیز نخواهند  داد. از آن روز تا کنون، زنان با مبارزه و مقاومت خود که در مرکز آن مبارزه علیه حجاب اجباری قرار داشته است در برابر رژیم ایستاده گی کرده اند. از زنان پیشتازو مبارز با تبعیض جنسیتی و حذف خشونت بر علیه زنان خانوم مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاکمیت به مردم پس از سرنگونی رژیم ملایان در ایران می باشند.

       نگاهی گذرا به زندگی و مبارزات ایشان پیام آور امید و رهایی برای تک تک زنان ایرانی  آزاده در بند هست . انتخاب مسیر مبارزاتی ایشان از ابتدا تا کنون سخن از آغاز کارزار استراتژیک، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک مقاومت علیه ملایان زن ستیز حاکم در ایران می باشد . مسعود رجوی در مهر ماه 1368  در مورد مریم چنین گفت که ایشان از «صلاحیتی بی همتا» برای به عهده گرفتن هدایت جنبش اصلی اپوزیسیون ایرانی با ۱۲۰هزار شهید و ۲۰ سال سابقه مبارزه با دو دیکتاتوری، برخوردار است. قرار گرفتن مریم رجوی در موضع رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران پاسخی بود به دهها هزار زن دلاور مجاهد خلق که با پذیرش خطرهای بزرگ و تحمل وحشیانه ترین شکنجه ها، جان خود را فدیه دفاع از حقوق مردم خود کرده بودند وهمچنین نوید بخش دیگر زنان که خواهان حقوق اولیه انسانی خود بودند. در عین حال، این اعلام جنگی علنی  بود به فرهنگ زن ستیزی ملایان .

          در آن زمان مریم رجوی در این موضع جدید کل ساختار سازمان مجاهدین را دگرگون کرد و در همه زمینه های مبارزه که قبلاً در انحصار تمام عیار مردان بود برای زنان فرصت های برابر ایجاد نمود و قیمت داد تا زنان بتوانند به قدرت خود ایمان بیاورند و تجربه کسب کنند. در عین حال، مردان نیاز داشتند که رویکرد و دیدگاه خود نسبت به زنان را تغییر دهند، چیزی که به تدریج با اثبات صلاحیت زنان در همه زمینه ها در سازمان محقق شد.از سوی دیگر مشارکت زنان در رهبری بدون همکاری مردان دلیر مجاهد هرگز امکانپذیر نمی شد.مشارکت فعال زنان در همه عرصه های مبارزه به مجاهدین این توان را داد که روشهای نو وارد مبارزه پیچیده علیه رژیم ملایان کنند وبه یمن وجود زنان  شیوه های مبارزه را ارتقاء دهند.امروزه زنان بیش از نیمی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران را تشکیل می‌دهند و در همه امور سیاسی، روابط بین‌المللی، اجتماعی و فرهنگی جایگاه هدایت کننده و مدیریت دارند. با اتکاء به هدایت های خانم رجوی، زنان ذیصلاح مقاومت ایران توانستند در چالش های عظیم سیاسی و حقوقی پیروزی های خیره کننده ای نصیب جنبش کنند.از آن دوران تاکنون تاکید ایشان همچنین بر «نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری » می باشد.

           مریم رجوی در سخنرانی تیرماه 1375 در لندن تحت عنوان «زنان صدای سرکوب شدگان»، گفت، «مسأله زنان و جنبش برابری، با مبارزه علیه ارتجاع و بنیادگرایی پیوند می‌خورد، چرا که زنان نه فقط پیشتاز جنبش برابری، بلکه هم‌چنین نیروی اصلی توسعه، صلح و عدالت اجتماعی‌اند». همچنین خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از لیست های تروریستی در اروپا و آمریکا، کارزار چهارده ساله بین المللی برای حفاظت ازسه هزار تن از اعضای مجاهدین در کمپ های اشرف و لیبرتی، به راه انداختن جنبش دادخواهی برای قربانیان قتل عام 1367 و به راه انداختن جنبش جهانی برخی از برجسته ترین شخصیت های سیاسی و اجتماعی و نظامی در آمریکا، کانادا، اروپا و استرالیا  و کسب پیروزیهای بسیاری در حمایت از تغییر رژیم در ایران و به رسمیت شناختن مقاومت ایران ، حمایت و رهبری جنبش های سراسری اعتراضات و اعتصابات مردمی از سال 1396 تاکنون از دیگر فعالیتهای ایشان می باشد .

         از بازداشتهای اخیر زنان  و شهدای آبان 1398 به راحتی  میتوان به نقش موثرمریم رجوی و دیگر زنان  سازمان مجاهدین در سازماندهی و هدایت جنبش اعتراضی بارهبری زنان با اعتراف خود رژیم توجه کرد . این همه بدون برخورداری از بصیرت عمیق در رابطه با برابری جنسیتی هرگز امکانپذیر نمی شد، بصیرتی که این امکان را فراهم کرد که همه انرژیها، خلاقیت ها و پتانسیل اعضای جنبش به سوی سرنگونی رژیم آخوندی سمت بگیرند.

            مریم رجوی کسی است که به خاطر آغازگر بودن و هدایتگر بودن در این انقلاب زنانه در بینش، اذهان و قلوب اعضای جنبش مقاومت نقش بی بدیل دارد. زنانی و مردانی که در مبارزه علیه رژیم ملایان و تبعیض جنسی ضدانسانی که به وسیله آن جامعه را به بندکشیده اند، به طور مساوی تأثیرگذار هستند و در هم ضرب می شوند . طی سالیان، مریم رجوی پیشتاز مبارزه برای تغییر دموکراتیک در ایران بوده است.

به یاد بیاوریم که طرح ده ماده ای ایشان پیام آور ایران آزاد و غیراتمی است که حکم اعدام در آن لغو شده باشد. وی همچنین طرحی درباره حقوق و آزادیهای زنان ارائه داده و خواستار مشارکت زنان در رهبری ایران فردا است.

به امیدرهایی و رفع هرگونه خشونت و تبعیض  بر علیه زنان رنجدیده در ایران آزاد .

نوشته شده توسط زهرا بیسادی
نوامبر 2019