بمناسبت گرامیداشت 19بهمن: مریم رجوی فدا، کلیدواژه بقا در حماسه ۱۹بهمن ۶۰

برگرفته از سایت مجاهدین
۳۷سال پس از آن بهمن سرد که در آن قهرمانان عاشورای مجاهدین، برفهای زعفرانیه را با خونشان لاله‌آجین کردند، می‌گذرد. ۳۷سال زمان درازی است. چند نسل می‌آیند و می‌روند. ارزش‌ها دگرگون می‌شود. پسندها و ذائقه‌ها تغییر می‌کنند. غبار خاموشی و فراموشی روی هر آنچه متعلق به گذشته و گذشته‌هاست فرومی‌نشیند اما چرا عاشورای مجاهدین و نام رقم‌زنندگان آن از تپش نمی‌افتد؟

رمز این ماندگاری قهرمانان عاشورای مجاهدین و دیگر شهیدانشان طی ۴دهه نبرد خونفشان با دیکتاتوری آخوندی وفاداری به یک کلمه بیشتر نیست؛ همان کلمهٔ سحرانگیز و راهگشا که همهٔ پیشرفت‌های مجاهدین از آن سرچشمه گرفته است: «فدای حداکثر و بی‌چشمداشت».

مریم رجوی در فرازی از سخنان خود در مورد سرور شهیدان این کلمهٔ نجات را این‌گونه تفسیر می‌کند:‌

«عناصر اصلی تفکر و آیین جنبش ما، در حرکت و پیام سرور شهیدان، ترسیم شده است؛ در خروش هیهات منا‌الذله که این جنبش را از هر گونه ذلت و سستی و تسلیم در برابر پلیدترین استبداد جهان امروز، تطهیر کرده است و در تبیین عمیق او از زندگی حقیقی که همانا انما الحیات عقیده و جهاد است. ما این تبیین عمیق از زندگی حقیقی را از حسین علیه‌السلام آموخته‌ایم؛ همان عقیده و آرمانی که وقتی یک نبرد فداکارانه را سمت می‌دهد، جهانی را تغییر می‌دهد. در همین نبرد، مجاهدین با الهام از عاشورای حسینی، ارزشهای درخشانی را به‌صورت نهادهای محکم و ماندگار در مبارزه و فرهنگ و تاریخ ایران بنا کرده‌اند.

راستی فلسفهٔ عاشورا و راه حسین که مجاهدین از او الهام گرفته‌اند، چیست؟ فدای حداکثر و بی‌چشمداشت.

حسین(ع) بنیانگذار فروغ جاویدان و شاخص و راهنمای فدای حداکثر برای بقای راه و آرمان بی‌چشمداشت و بی‌نتیجه در لحظه است. او شاخص چنین راه و مسیر و آرمانی بوده است. و چنین بوده که توانسته راهی را در تاریخ باز کند و در طول ۱۴قرن گذشته، الهام‌بخش ایستادگی و نبرد علیه ظلم و جور و ستم و علیه استبداد و ارتجاع و استثمار بوده است. راه و رسم و راه‌حل برای مقابله با ظلم و جور، با فدای حداکثر؛ آن هم در مقابل راه‌حل‌های کم‌هزینه و بی‌هزینه و یا راه‌حله‌ایی که توصیه می‌کنند با ظالمان و قاتلان و مستبدان می‌توان مدارا کرد؛ با بهانه‌هایی از این قبیل که تعادل‌قوا در این زمانه مناسب نیست و کار دیگری نمی‌توان کرد، زورمان نمی‌رسد، هنوز شرایط فراهم نشده و هزاران عذر و بهانه دیگر…».

از یک انتخاب تا یک رسم
همان‌گونه که مریم رجوی گفت، بنیانگذار این راه سرور و مقتدای شهیدان حسین‌بن‌علی است. اوست با فدای حداکثر و نیندیشیدن به نتیجهٔ آن در لحظه،‌ توانست راهی را پی‌بیفکند که پس از او هم‌چنان ادامه دارد و خواهد داشت. قهرمانان عاشورای مجاهدین نیز با الهام از حسین می‌دانستند که باید با تمام توان فدا کرد و به این نیندیشید که فداکاری ما نتیجه‌ای در بر خواهد داشت یا نه؟ همین که با این چشمداشت وارد شویم دیگر قادر به فدا نخواهیم بود.

۴دهه پس از سپری شدن آن «ذبح عظیم» و پاکبازی تمام‌عیار مجاهدین برای آزادی مردم ایران، اکنون آثار آن را می‌توان به چشم دید. فدای بی‌چشمداشت که روزگاری یک انتخاب بود اکنون به یک رسم در فرهنگ مجاهدین تبدیل شده است.

وی گفت: «رهروان حسین در این عصر، یعنی مجاهدین، مفتخرند که توانسته‌اند در این مسیر باشکوه، گام نهند و بسیار مفتخرند که پشت سر راهبر آرمانی خود در این دوران، لحظه‌ای از راه حسین(ع) و زینب کبری(ع) دست نکشیدند؛ راهبری که خود اولین انتخاب‌کننده و برافرازندهٔ پرچم هیهات منا‌الذله حسین(ع) بوده است و آموزش‌دهندهٔ راه حسین(ع) به چندین نسل، تا بتوانند در برابر قسی‌ترین، جبارترین، وحشی‌ترین و خون‌ریزترین استبداد تاریخ، همانها که صدبار بدتر از داعش و پدرخوانده داعش هستند، بایستند، جا نزنند، مقاومت و پایداری کنند و کاخ ظالمان را بلرزانند و نهایتاً واژگون کنند.

در این سالیان، نسل‌هایی توسط مسعود تربیت شد که اکنون همه، استادان این راه و رسم شده‌اند و به این دلیل است که دشمن یزیدی، دیکتاتوری دینی، ملاهای جنایتکار و خون‌ریز و اسیدپاش و تیرخلاص‌زن، ملاهای شکنجه‌گر زنان، حتی زنان باردار، از این نسل و از این همه سردار می‌ترسند، می‌لرزند و از آنها خلاصی ندارند.

زیرا این نسل و سرداران و سالارانش، با انگیزه و الهام از عاشورا، همه جا را تبدیل به میدان رزم و نبرد می‌کنند و هر سد و مانعی را به هر قیمت از سر راه برمی‌دارند و به این دلیل است که به‌رغم قیمت‌های سنگین و خون‌های بسیار، اما سربلندتر و سرفرازتر، از همه ابتلائات و ضربات و حماسه‌ها، عبور می‌کنند و دست از راه، آرمان، و نبردشان با دشمن ضدبشری برنمی‌دارند و با شعار هیهات منا‌الذله، دشمن را خوار و ذلیل و خسته و دوستان و عاشقان آزادی و رهایی را شاد می‌کنند و برایشان الگو می‌شوند و برای مردم ستمدیده و زجر‌کشیده ایران منبع امید و الهام و سراسر شور و خروش و رزمندگی می‌شوند».(مریم رجوی: عاشورا راه و رسم فدای حداکثر و بی‌چشمداشت)

بالاترین فدا، سرلوحه مکتب مجاهدین
امروز وقتی از این منظر به حماسهٔ ۱۹بهمن ۶۰ دوباره می‌نگریم، به‌وضوح می‌بینیم فدای حداکثر و بی‌چشم‌داشت مجاهدین در آن برهه حساس توانست آنان را در برابر خمینی و ورثهٔ او روسپید و سرفراز نگهدارد و آنان را به تنها آلترناتیو سازمان‌یافته و سراسری تبدیل کند. در تاریخچهٔ مجاهدین سرفصل‌هایی وجود داشته است که رهبری آنها با به‌کارگیری این کلمهٔ سحرانگیز و این فرمول شگفت، از میان ناممکن‌ها و محال‌ها راه را به جلو گشوده است. از ۳۰خرداد گرفته تا ۱۹بهمن۶۰، از عملیات پرواز تا عملیات فروغ جاویدان، از فروغ اشرف تا حماسهٔ ۱۰شهریور و از موشک‌باران تا هجرت بزرگ، همه و همه از این روح و جوهر پیروی کرده‌اند. بنابراین امروز با درک جدیدتری به بزرگداشت عاشورای مجاهدین می‌نشینیم و قهرمانان آن از اشرف شهیدان گرفته تا سردار کبیر خلق موسی خیابانی و دیگر قهرمانان را ارج می‌نهیم و رسم آنان را چراغی فراراهمان قرار می‌دهیم.

امروز از خون پاک آن قهرمانان، ارتشی رویین‌تن و شکست‌ناپذیر و کانون‌های شورشی قد کشیده است که در کوچه‌ها و خیابان‌های عاصی ایران، دیکتاتوری خون‌ریز آخوندی را به چالش کشیده‌اند. به یقین آنان جوشش امروز قیام را در آینهٔ آن روزها می‌دیدند.

شاید این است معنای ایمان به غیب. لابد این است معنای فرا‌مرگ بودن و ققنوس‌وار از خاکستر خود سربرآوردن.

راستی چه کسی می‌گوید آنها نیستند؟