تامین کسری بودجه چگونه تامین میشود؟ با دست کردن در جیب مردم

معمولا ولی فقیه رژیم درمانده برای لاپوشانی، فقر و بدبختی مردم ، به جای جوابگویی به هزینه های بسیار سنگینی نظیر جنگ سوریه، هزینه شبه نظامیان در عراق، هزینه حزب الشیطان لبنان که نصرالله اعلام کرد که ما از رژیم پول میگیریم، هزینه های برون مرزی سپاه قدس، بدون اشاره به هزینه های بسیار زیاد حوزه های علیمه، چاه جمکران ، سپاه ، پروژه های اتمی، بسیج، بنیاد مستضعفین، حسینیه خمینی ملعون، دفاتر تشخیص مصلحت، دایناسورهای خبرگان ، ی و هزاران مورد از اینگونه سازمانهایی که مثل قارچ روییده اند، میگوید چون میخواهیم مستقل باشیم و میخواهیم نفت را از بودجه حذف کنیم و قمپزهای دیگر، سعی میکند که مخارج این کارهای گزاف را از جیب مردم ایران بصورت کاملا شیادانه و مخفی بپردازد.

ولی فقیه جنایتکار رژیم نمگوید که چرا مردم ایران حتی در زمانی که درامد نفتی انها نیز خیلی بالا بود با کسری بودجه مواجه بودند و سعی میکند که با لاپوشانی حقایق انفجار اوضاع معیشتی و اقتصادی مردم را به عقب بیاندازد.

اما واقعیت چیز دیگری است، الان به گفته خود رژیم، ظرفیت مردم تمام شده است و بیشتر. از این طاقت ندارند و له شده اند. الان طبق آماری که خود دولت اعلام کرده است ۶۰ میلیون از ۸۰ میلیون نفر جمعیت کشور مستحق دریافت بسته حمایتی شدند. این یعنی ۶۰ میلیون فقیر مطلق شدند و وضعیت فقرا هم روزبه‌روز بدتر می‌شود؛ بنابراین همین الان هم با این گروه از مردم انبوه در آستانه خطر هستیم.

یک اقتصاد دان رژٰیم شرایط اقتصادی رژیم را اینگونه توضیح میدهد.

به نوشته فرارو، دلیل تورم، نقدینگی است و باید نقدینگی کم شود تا این مسئله حل شود. اما خود این نقدینگی معلول است؛ معلول کسری بودجه است.

اما در کسری بودجه هم نباید در جا زد. خود کسری بودجه نیز متأسفانه نتیجه هزینه‌های زائد دولت است.

دولت هم برای تامین کسری بودجه در شرایط فعلی راهی جز استقراض از بانک مرکزی ندارد که آن هم به نقدینگی و افزایش تورم تبدیل می‌شود. بنابراین، کسری بودجه و نحوه تامین آن باعث شده تا به گرانی‌ها دامن زده شود. دولت با شیوه تامین کسری بودجه که توسل به بانک مرکزی و انتشار نقدینگی و گران‌تر کردن خدمات است فشار کسری بودجه را به مردم وارد می‌کند و جاخالی می‌دهد.

رقم‌های مختلفی از میزان کسری بودجه دولت گزارش می‌شود؛ از ۵۵ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان. ولی مرکز پژوهش‌های مجلس در دی ماه سال ۹۸ که هنوز ثبات نسبی بر بازار نفت حاکم بود و تبعات اقتصادی کرونا آشکار نشده بود اعلام کرده بود: در سال ۹۹ دولت حداقل با یک کسری بودجه ۱۳۱ هزار میلیارد تومانی روبه‌رو است. کسری بودجه‌ای که با توجه به روزگار وخیم کسب و کارها به دلیل کرونا و افت شدید درآمدهای نفتی حالا باید بیشتر هم شده باشد.

در این شرایط برخی بر این نظر هستند که دولت برای تامین کسری بودجه دست در جیب مردم کرده است و گرانی‌های اخیر را بی‌ارتباط با کسری بودجه دولت نمی‌دانند.

به گفته اقتصاددان رژیم:” کسری بودجه ، متأسفانه نتیجه هزینه‌های زائد دولت است. دولت در واقع نان‌خورهای اضافی دارد که به بودجه دولت آویزان هستند. تعداد قابل‌توجهی سازمان، دستگاه و حتی نیروی انسانی هستند که از این بودجه ارتزاق می‌کنند بدون آنکه نقش مثبتی در فرآیند تولید و افزایش تولید داشته باشند. این یکی از دلایل کسری بودجه است. (همین امروز بعد از کشته شدن فخری زاده، رژیم اعلام کرد که بودجه تحت اختیار وی دوبرابر شد،!!!!! چگونه این بودجه پرداخت خواهد شد، بعد از گوشت و لبنیات و. تخم مرغ، حتما قصد دارند نان و پنیر را هم کم کنند)

هزینه‌های دولت از این طریق زیاد شده است. یکی دیگر هم بهره‌وری پایین دستگاه‌های دولتی است که به ناکارآمدی سیستم اداری، اجرایی و نحوه انتصاب مدیران و کارمندان مربوط است. این به‌معنای این است که پولی که به این افراد می‌دهند به اندازه‌اش به تولید ملی اضافه نمی‌شود. مجموعه این دوتا عامل، باعث شده است تا کسری بودجه زیاد شود.

فشار کسری بودجه دولت چطور به مردم منتقل می شود؟

از یک سو دولت ناچار به این گرانی‌ها است و از سویی دولت ناگزیر است که به فکر این کاهش تورم هم باشد. برای این کار باید راه‌های تامین کسری بودجه را عوض بکند، ولی فعلاً راهی جز استقراض از بانک مرکزی ندارد. چون راه دیگر حذف هزینه‌های اضافه یا قطع یا کاهش هزینه نان خورهای اضافی است که این برایش مشکل‌ساز است. این نان‌خورها که به مصرف بودجه بدون کمک کردن به تولید ملی عادت کردند، قدرتمند هستند و بنابراین حذف آن‌ها برای دولت هزینه دارد.

وی در توضیح این‌که منظور از این نان‌خورهای اضافی چیست ادامه داد: دستگاه‌های بسیار زیادی که موازی هم هستند مثلاً سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد هر دو تقریباً وظایف مشابه دارند. مملکت پر است از این دستگاه‌های موازی که اضافه هستند. به غیر از آن‌ها بسیاری از نهادهای مذهبی هستند که دارند کارهای مشابه و تحقیقاتی می‌کنند و خیلی کمکی به تولید ملی نمی‌کنند، اما بودجه‌های زیادی را مصرف می‌کنند. (وی جرئت نکرده است سپاه پاسداران و بسیج را نیز معرفی کند)

وی معتقد است بسیار شنیده‌ایم که ما در یک دهه گذشته توانستیم وابستگی بودجه به نفت را کم بکنیم. عده‌ای حتی با تکیه به آمار بودجه می‌گویند این وابستگی کمتر از پنجاه درصد شده است، اما این ظاهر قضیه است. ما هنوز ۷۰-۸۰ درصد به نفت وابسته هستیم.

یک قلم اصلی بودجه ما نفت و بعد مالیات است. الان مالیات‌ها هم وابسته به درآمدهای نفتی است. وقتی درآمدهای نفتی نباشد بسیاری از واحدهای اقتصادی که نیاز به ارز نفتی برای تامین مواد واسطه‌ای و اولیه‌شان داشتند دچار مشکل تولید می‌شوند. پس این زنجیره است و درآمد نفتی نقشی بالاتر از ۷۰-۸۰ درصد در بودجه کشور دارد. تقریباً بالای ۸۰ درصد کسری بودجه امسال و یکی دوساله اخیر که تحریم‌ها شدید شده است به دلیل نبود فروش نفت و درآمدهای نفتی است.

تا زمانی که مشکل فروش نفت حل نشود این فشارها به مردم وجود دارد و افزایش تورم را داریم. در کنار تورم هم مشکل رکود را داریم. با تعطیلی واحدهای اقتصادی، نیروهای کار اخراج می‌شوند این یعنی رکود؛ بنابراین تورم و رکورد تشدید می‌شود.
وی میگوید، به سال‌های قبل از ۹۰. ما پیش از آن هم در تمام سه دهه به دلیل ناکارآمدی‎ همواره کسری بودجه را حتی با وجود درآمدهای نفتی داشتیم. حتی سال ۷۴ با اینکه درآمد نفتی داشتیم و تحریم نبودیم بالاترین تورم تاریخ کشور بعد از جنگ جهانی دوم را تجربه کردیم.

راه حل چیست؟

وی ادامه داد: باید بودجه بخش‌های زائد را قطع یا کم کرد یا بعضی از آن‌ها را در هم ادغام کرد. بسیاری از دستگاه‌هایی که الآن از بودجه ارتزاق می‌کنند واقعاً زائد هستند و مستقیم یا غیرمستقیم کمکی به تولید ملی نمی‌کنند، ولی چون نهادها و دستگاه‌های قدرتمندی هستند دولت‌ها معمولاً کمتر جرات می‌کنند که وارد درگیری با آن‌ها شوند. در شرایط فعلی که دولت به کسری بودجه دچار شده است هزینه این نهادهای زاید از جیب ملت داده می‌شود و هزینه آن‌ها بر دوش ملت افتاده است. نه تنها هزینه این نهادهای زاید بلکه هزینه بسیاری از مدیران ناکارآمد و کارکنانی که نه براساس شایستگی بلکه بر اساس روابط سیاسی، فامیلی، گروهی و قومی استخدام می‌شوند از بالا تا پایین در هر مرتبه از وزرا تا مدیران تا استانداران تا همه نهادهایی که از بودجه ارتزاق می‌کنند روی دوش مردم است.

متأسفانه ملاک انتخاب نیروی انسانی در سیستم، شایستگی نیست بنابراین کارآمدی و بهره‌وری پایین دارند. این هم یعنی تحمیل هزینه به کشور و مردم.