مجلهٴ تایم، مهمترین مجله آمریکا، در آخرین شماره خود طی مقاله ی مفصلی تحت عنوان پایان عراق، هشدار می دهد که پیروزی برق آسای شبه نظامیان سنی به ایجاد توفانی در خاورمیانه تهدید می کند.
این مقاله درباره سر برداشتن بنیادگرایی و تروریسم در منطقه و شکل گیری جریانهایی مثل القاعده و داعش، در اثر روی کارآمدن ارتجاع خمینی در ایران، خاطرنشان می کند که روی کارآمدن حکومت خمینی در ایران، درب بطری تنشهای فرقه ای را که در منطقه برای سالها مهر و موم شده بود شکست.
تایم می افزاید: خمینی آرزوهای بنیادگراها را در هرجا شعله ور کرد و اولین حکومت مذهبی را تأسیس کرد. متعاقب آن، بحران گروگانگیری (سفارت آمریکا)، رهبری رژیم ایران را به عنوان دشمن غرب تثبیت کرد. در سال 1983 وقتی که شبه نظامیان حزب الله مقر تفنگداران آمریکایی را در بیروت منفجر کردند و 241 آمریکایی را کشتند و شروع به ربودن غربیها در منطقه کردند به نظر می رسید که تروریسم لباس شیعهٴ ملاها را به تن کرده است. جنگ طولانی مدت رژیم ایران با حاکمیت عراق، فراخوانهای خمینی به شیعیان را شعله ور ساخت و ایالات متحده را در طرف صدام حسین قرار داد. در حقیقت در آن زمان رهبران آمریکا نسبت به رادیکالیزم سنی بسیار نرم و ملایم بودند.
در بخش دیگری، از مقاله تایم آمده است: بوش (با حمله به عراق) باعث ایجاد خشم فرقه ای گردید. جایگزین شدن نهایی صدام حسین با مالکی، یعنی یک حاکم طرفدار رژیم ایران، که قدرت را در سال ۲۰۰۶ به دست گرفت باعث کشیدن آژیر خطر در سراسر جهان سنی به خصوص در کشورهای نفت خیز خلیج فارس مانند عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی گردید.
همزمان، حرکت رژیم ایران به سمت سلاح اتمی این زنگ خطر را به یک کابوس وحشت تغییر داد.
مجله تایم، در بررسی عوامل رشد دادن بنیادگرایی و تروریسم در منطقه نوشته است: دو عامل به داعش زندگی جدید بخشید. یکی جنگ داخلی سوریه بود و عامل دوم مالکی نخست وزیر عراق بود که خواسته های واشینگتن را به اجرا در نمی آورد و سنیهایی را که روزگاری بر عراق حاکم بودند سرکوب و زیر پا له کرد. سنیها به زور از دولت مالکی و مقامات نظامی بیرون رانده شدند و نیروهای امنیتی مالکی به تظاهرات مسالمت آمیز سنیها حمله کردند…
تایم در مورد سقوط پی درپی شهرهای عراق و فروپاشی ارتش نوری مالکی و شکل گیری ائتلاف سنی علیه مالکی می نویسد: این ائتلاف اکنون شامل همه از رهبران ناراضی عشایر تا وفادارن سابق صدام حسین می شود… بسیاری از سنیها در ارتش عراق لیبرال گونه، به جای جنگ برای مالکی یونیفرمهای خود را از تن خارج ساختند… . یک مرد ۴۹ ساله از موصل، به شرط ناشناس ماندن به دلیل امنیتی، به تایم گفت: ”مردم مدتهای طولانی از دولت احساس ناامیدی کرده اند“. مالکی فاقد مهارت سیاسی کافی است که بتواند سنی ها را جلب کند.
تایم می افزاید: کاملاً واضح است که وقتی اوباما ارتش آمریکا را در سال 2011 از عراق بیرون کشید و ادعا کرد که «ما یک کشور مستقل، باثبات و متکی بخود» را به جا می گذاریم، ادعایش اشتباه بود.
وقتی که واشینگتن وارد یک سرزنش بازیهای سیاسی داخلی بر سرموضوع عراق شد، ناظران منصف می توانستند ببینند که راه و مسیر آمریکا در منطقه پر از محاسبات اشتباه است. چه می شد اگر عراق را اشغال نکرده بودیم؟ چه می شد اگر بیشتر در عراق می ماندیم؟ چه می شد اگر اوباما در قبال سوریه زودتر عمل می کرد و اسلحه در اختیار شورشیان غیرافراطی می گذاشت؟ کما این که سفیر قبلی اوباما در سوریه، رابرت فورد روز دوم ماه ژوئن به سی.ان.ان گفت «اگر ما زودتر به کمک نیروهای مدره در سوریه شتافته بودیم، امروز مسأله کمتری در رابطه با نیروهای تندرو داشتیم».
در قسمتی از مقاله تایم راجع به واکنشهای منطقه یی در قبال تحولات عراق آمده است: قدرتهای منطقه مانند ملک عبدالله عربستان و علی خامنه ای در ایران با احتیاط و اضطراب و بدون گزینه های خوب در حال تماشای این تحولات هستند. برای ملک عبدالله دردسرهای پیش آمده برای مالکی خوشحال کننده است، چرا که سعودیها همیشه به او به خاطر وابستگی اش به رژیم ایران به مثابه یک تهدید نگاه می کرده اند… . اما برای رژیم ایران حرکت رو به رشد سنیهای رادیکال هشدار دهنده بوده است… فشار بر رژیم ایران این قدر زیاد است که این رژیم را به فکر همکاری خیلی عجیب و مذاکره با آمریکا که آن را «شیطان بزرگ» توصیف می کرد، انداخته است.
