مجتبی قطبی: تهدید بالفعل رژیم ایران، چشمای بسته و گوشهای ناشنوا

mojtabaنا گفته پیداست که تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و شدت و حدت برخوردهای مذهبی و فرقه ای ضرورت یک نگاه عمیق و جامع به شرایط و دلایل تاریخی به این موضوعات را ایجاب میکند، اما در اینجا به نگاهی اجمالی به بخش کوچکی از ان در رابطه با نقش، هدف و نوع عملکرد جمهوری اسلامی و برخورد کشورهای قدرتمند جهان با این پدیده ها بسنده میکنیم.
تا قبل از اینکه جنبه های پنهانی برنامه هسته ای رژیم حاکم برایران به منظور تهیه سلاح هسته ای توسط سازمان مجاهدین خلق، (در دهه ۸۰ خورشیدی، ۲۰۰۲ میلادی) افشا شود، و تقریبا یک دهه پس از ان، جهان چشم و گوش خود را به روی خطری که به تدریج در حال شکل گرفتن بود و مداوم خطرناکتر میشد به کلی بسته بود.

قدرتهای جهان عمدتا با عدم شناخت ودرکی درست از طرز فکر وعملکرد رژیمی که رؤیای ایجاد یک امپراتوری اسلامی را در سر میپروراند، به گونه ای ساده اندیشانه، در پی تسخیر بازار اقتصاد این کشور، با سیاستی که نام ” گفتگوی انتقادی” را با خود به یدک میکشید، تمامی هم و غم خود را در مسیر معامله با رژیم متمرکز کردند و نتیجتا به جائی انجامید که اکنون این رژیم به تهدیدی بالفعل علیه صلح جهانی تبدیل شده است.

و اکنون نیزدر مسیر ادامه همان خطاهای گذشته، کشورهای موسوم به ۱+۵ همه تمام توجهات خود را به مذاکرات هسته ای با رژیم ادمخور متمرکز کرده وعلاوه بر بستن چشمها و سکوت عمدی خویش در قبال نقض وحشیانه حقوق بشر و ادامه و افزایش افسارگسیخته اعدامها توسط رژیم ضدبشری حاکم بر ایران، انگار که گوششان نیز سنگین شده و صدای زنگ خطری که تروریسمی مزمن درمنطقه به صدا در اورده، را نمیشنوند و سخنی از عواقب نقوذ مخرب و رو به رشد این غده سرطانی در خاورمیانه به میان نمیاورند.

در حالی که کشورهای عرب، بویژه کشورهای اطراف خلیج فارس، به کرات نگرانی خود را از دخالتهای روزافزون رژیم در منطقه ابراز داشته اند، در مورد حد و مرز جاه طلبی رژیم ملاها، و در قبال واکنشهائی که از اطراف و اکناف در قبال اعمال انگیزاننده این جرثومه، که تا کنون انجام شده و همچنان ادامه دارد، یا اصلا چیزی به زبان نمی اورند و یا بسیار کم به ان توجه میکنند.

هیچ تردیدی نیست که رژیم ایران انگشتی در تمام بحرانها و ناارامی مذهبی و ملیتی در کشورهای عربی دارد.

رژیم اخوندی نفوذ تعیین کننده ای بر روی دولت عراق دارد و با نفوذ خود برحزب الله لبنان نقش پراهمیتی در تعیین سرنوشت این کشور بازی میکند. در بحران فلسطین و اسرائیل از طریق یاری رساندن اقتصادی به سازمان حماس و حمایت نظامی و اقتصادی از حزبالله لبنان نقش پر اهمیتی بازی میکند و همزمان حضور خود را در سوریه افزایش داده و نقش عمده ای را در بقای حکومت بشار الاسد داشته است.

چشم پوشی بر روی چنین مسائلی وبا بی تفاوتی از کنار انها گذشتن، به معنی نادیده گرفتن جنگ طلبی دیوانه وار و پروژه های پیچیده رژیم برای اعمال هژمونی خود در منطقه است.
در همین رابطه شناخت زمینه و شرایط موجود در منطقه از یک سو و نوع عملکرد رژیم حاکم بر ایران، در رابطه و متناسب با شرایط جغرافیائی و روانشانسی سیاسی حاکم بر این کشورها از سوی دیگر، برای انتخاب روش مناسب برخورد با ان ضروری است.

ارایش مذهبی و ملیتی با مشخصات دوگانه در میان کشورهای عربی یکی از این شرایط حاکم است که رژیم از ان در جهت اعمال هژمونی خود بهره برداری میکند. واضح است که در کشورهای عربی با حاکمیت اهل سنت، محدودیت های گسترده ای برای جوامع مسلمانان شیعه ایجاد شده. تقریبا درهمه این کشورها، حتی اگر مسلمانان شیعه در اکثریت باشند، اهل تشیع باید با سنیها همزیستی کنند. یا به عبارتی بر اساس هژمونی انها عمل کنند. رژیم ایران در چنین جوامعی در پی افزایش نفوذ و کنترل خود بر روی جوامع شیعیان است. این عملکرد اغلب با عنوان کردن این موضوع که جوامع مسلمان سنی ممکن است به یک سازماندهی علیه یک حکومت شیعه دست زده و موجودیت ان را به خطر اندازند، با حمایت از گروهای شیعیان این کشورها به اختلافات و تنشها مذهبی در این کشورها دامن میزند.

مقامات یمن بارها ایران را متهم به دخالت، کمک نظامی و مالی در این درگیری‌ها کرده اند. اگر چه در این مورد میتوان گفت که نزاع درونی میان گروهای مختلف شیعه در یمن و حمایت ایران از گروهی(حوثی) که خود تقسیم بندی فرقه ای را سبب شده، مواضع این کشور را اسیب پذیر و دشواریها یش را برای رسیدن به اهدافش دو چندان میکند.

در عراق، نوری المالکی رئیس جمهور شیعه مذهب و دست نشانده رژیم اخوندی، سبب نارضائی مسلمانان سنی و کردها شده است. اکنون به سبب همین بی کفایتی و سوء مدیریت در ایجاد رابطه با و در میان قبیله های سنی مذهب، جنبشهای اهل سنت و در راس ان جنبش سحوا (بیداری) اعتلا یافته وحکومت وی را در استانه یک تهدید جدی قرار داده است. گزارشات روزهای اخیر حکایت از خارج شدن کنترل چند شهر مهم عراق از دست وی است.
و البته طبیعی است در پی ایجا نارضایتی عمیق مردمی از یک دولت تحمیل شده، گروهای تندرو نیزاز بروز و تشدید این اختلافهای فرقه ای/مذهبی به نفع خویش بهره برند.

اما در رابطه با کردها، همین هفته گذشته مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق و رهبر حزب دموکرات کردستان عراق، تهدید کرده بود که اگر مالکی برای سومین دوره مقام ریاست جمهوری عراق را برباید، عراق را از قلمرو عراق خارج خواهد ساخت.

البته اختلافهای ویژه و متعددی بین دولت عراق و کردها وجود دارد اما اعتراض و انتقادهای بارزانی مربوط به روش حکومتداری مالکی در طی دو دوره گذشته بوده است.
اما ایا رژیم ایران از بابـتِ این اختلافات و چگونی اداره این کشور راضی وخوشحال است؟

این تحلیل وجود دارد که رژیم جمهوری اسلامی بدلیل عدم توانائی کنترل مستقیم بر روی کشورهای عربی و یا به عبارت دیگر به علت عدم توانائی یک ایجاد حکومت “جهانی” اسلامی ، انچنان که خمینی رؤیای ان را در سر میپروراند، اکنون در جهت رسیدن به اهدافش از انچه که به “سیاست هرج و مرج خلاق” معروف است بهره جوئی کند و یا به عبارت بهتر از اب گل الود ماهی بگیرد.
این نتیجه گیری تا حد زیادی صحت دارد. اما ایران کشوری با دارا بودن مجموعه ای از نهادهای اجتماعی با انگیزه های آنی برای ایجاد ارزشهای ثابت و ماندنی نیز میباشد. استراتژی لبنان و تلاش برای اعمال هژمونی “جمهوری اسلامی” از طریق حزبالله بر این کشور نمونه بارزی از این نوع تفکر است که البته تا حدی نیز موفق بوده است .

در رابطه با سوریه، یعنی جبهه اصلی جنگ و زیاده طلبی رژیم ، حاکمان بر ایران تا کنون توانسته اند رژیم بشار الاسد را بر سر قدرت نگه دارند. انها این ممکن را توانسته اند با اعمال یک سیاست تفرقه افکنانه در میان نیروهای مخالف رژیم بشار الاسد، و البته دخالت و کمکهای اقتصادی و نظامی، و به طورخاص متمرکز بر روی مناطق تحت کنترل اسد، دردمشق و سواحل لبنان، به پیش ببرد. به نظر نمیرسد که ایران به غیر از این مناطق علاقه خاصی به دیگر مناطق سوریه داشته باشد.

توجه داشته باشید که رژیم ایران تا کنون هیچ طرحی را برای حل بحران دمشق، که تا کنون جان صدها هزار را گرفته و میلیونها نفر از مردم این کشور را اواره کرده است ارائه نداده، و برای ایجاد همبستگی مجدد میان مناطق مختلف این سرزمین تلاشی نکرده اند.

این موضوعات منجر به تفسیر دقیقتری از سیاست به اصطلاح “اقتدار” ایران با دو مجموعه از اهداف متضاد میشود و میتوان نتیجه گیری کرد که:
در برخی از کشورها که در آن امکان کنترل مستقیم بر روی حاکمان و تصیم گیرندگان وجود دارد جمهوری ملاها حفظ منافع خود را در حفظ پویایی و ایجاد وحدت می بیند. مورد لبنان مثال خوبی در این مورد است.
اما در کشورهائی که اختلاف در میان سیاستمداران، فرقه ها و تشتط در میان ملیتها حافظ منافع انها است، به گسترش ان دامن میزند. از این طریق میتواند بخشی از قلمرواین کشورها را، که اغلب از نظر جغرافیائی در نقاط مرکزی این کشورها قرار گرفته، هدایت کند و به حاشیه راندن و تضعیف دیگر مناطق دامن بزند. عراق و سوریه نمونه های بارزی از همین “سیاست هرج و مرج خلاق” است.

حال تا چه اندازه این نوع استراتژیها موثر بوده است کاملا موضوع دیگری است. اما مطمئنا به رژیم تهران تا حدی دست باز داده تا به عنوان یک مهره بازی در منطقه مطرح باشد و از عملکردهائی که ممکن است نتایجش سبب آسیب پذیری انها شود جلوگیری کنند. اما نباید فراموش کرد که استراتژی مبتنی بر بهره برداری از جنگ و بی ثباتی خود عامل اصلی و پایه ای ایجاد و بی ثباتی است .

جالب اینجاست که امریکا میتواند در پیشبرد این استراتژی ها حامی رسان رژیم ایران باشد. اگر چنانچه توافق بر سر برنامه هسته‌ای در طی امسال ممکن شود و رژیم پوسیده اخوندی مجبور شود که جام زهر اتمی را تا قطره اخر سر بکشند، صرف نظر از دیگرعواقب ان برای رژیم، این احتمال وجود دارد که دولت اوباما به فکر تعامل با ایران برای حل و فصل بحرانهای موجود بیافتد. این موضوع به معنای به رسمیت شناختن “اقتدار” رژیمی خواهد بود که در پی دخالتهای بیشتر و اعمال قدرت بیشتر در کشورهای عرب منطقه است.
اما ایا این همان چیزی است که ما واقعا به دنبال ان هستیم؟ بر اساس انچه که ما تا کنون تجربه کرده ایم، مطمئنا وقوع چنین احتمالی به ایجاد ثبات بیشتری در منطقه نخواهد انجامید.
شعار دادن مطرح نیست. ما توصیه میکنیم که کشورهای قدرتمند جهان چشم وگوش خود را باز کنند، ستمهائی که از سوی رژیم خونخوار بر مردم ایران و منطقه روا میشود را ببیند و فریاد انها را بشنوند.

انها تضمین احقاق حقوق ملیتها وهمزیستی مسالمت امیز بین انها با تمام اختلافات قومی ، نژادی و مذهبی فریاد میزنند. رهائی از معضل تروریسم هزارپای رژیم ایران با حمایت از خواست مردم ایران و مقاومت مشروع انها ممکن است، بیراهه نروید.

مجتبی قطبی 13 ژوئن 2014