جمشید پیمان: “خود‌فروش” یا “مردم‌ فروش”؟

گفت دانی باشد “او” هم خود‌فروش؟
نور انسانی در او گشته خموش!
گفتم “او” باشد سَرِ بی‌مایِگان
لاجرَم عَرضه کند خود رایگان
از خطا نامش نهادی “خود فروش”
او در این دکّان بُوَد ” مردم فروش”

ـــ هستند زنان یا مردانی که برای تامین هزینه های ضروری زندگی‌شان، با میل یا از ناگزیری در ازای دریافت پول، سکس عرضه می کنند.این گروه در زبان رایج ” تن‌فروش” یا ” خود فروش” خوانده می شوند!
ـــ کسانی هم هستند که دارای سرمایه علمی، هنری، اقتصادی، سیاسی برجسته و بی مانند یا کم نظیر هستند. اما این سرمایه را نه در چهارچوب عرف و اخلاق و قانون و در خدمت جامعه، بلکه برای تحکیم و تداوم سلطه ی دشمنان یک کشور یا گردانندگان یک نظام جنایت‌کار عرضه می کنند و می‌فروشند. به اینها نیز می گویند؛ “خود‌فروش”. و پُر پیداست مرتبه‌ی خواری اینگونه خود‌فروشان هزاران برابر فروتر از تن‌فروشان است!
ــــ اما در این میان گروه دیگری هم هستند که در جامعه اغلب به اشتباه آنها را ” خودفروش” می نامند. در حالی که اینها نه سرمایه علمی و فرهنگی و سیاسی دارند و نه تخصصی بی نظیر و کم نظیر که بخواهند به دشمنان مردم و متجاوزان به حقوق مردم در ازای دریافت پول یا شغل و مقامی عرضه کنند. این گروه را کسانی تشکیل می دهند که روزی در یک سازمان سیاسی یا نظامی یا امنیتی بوده اند و از این رهگذر اطلاعات و آمار ویژه ای از اعضای آن تشکیلات دارند که به درد حاکمیت جنایت‌کار و دیکتاتور ها و یا اشغال‌گران بیگانه می خورد:
ـــ اینها به ازای دریافت پول، شغل و رهایی از زندان، به یاران دیروزشان خیانت می‌ورزند، اسم و آدرس آنها را در اختیار دژخیمان می گذارند، علیه سازمان و گروه سابقشان کتاب می نویسند، فیلم می سازند، شعر می گویند ، ترانه می خوانند و حتا حزب و سازمان سیاسی با پوش اپوزیسیون تاسیس می کنند! به این جماعت دیگر نمیشود گفت؛ “خود‌فروش”. اینان فقط و فقط ” مردم‌ فروش” اند!
نمی خواهم نکته ای را که اکنون بیان می کنم با آنچه که شرح دادم پیوند بزنم. اما چون برایم جالب است ،با شما در میان می‌گذارم:
شما ” فرّخ نگهدار” را می شناسید؟ چریک فدایی خلق سابق و قدیمی، پای ثابت همراهی و همدمی با حزب توده سابق، پشتیبان بی دریغ و بی تعلل و بی وقفه ی نظام جمهوری اسلامی، شیفته ی مرام و کردار خمینی و خامنه ای، چوب زیر بغل این نظام ، به ضرورت یا بی ضرورت!
این آقا در رابطه با اتنخابات قلابی ریاست جمهوری نظام ، حدود دو هفته پیش در تلویزیون ایران اینترنشنال، به این مضمون اعلام کرد: اگر مصطفی تاج‌زاده( فالانژ سابق و تو سری خور فعلی نظام) برای کاندیدایی تایید شود، او در انتخابات شرکت می کند و به تاج‌زاده رای می هد!
درپاسخ به مجری برنامه که پرسید اگر تایید نشود چه می کنید؟ گفت:
اگر در میان تایید شدگان کسی باشد که همان برنامه و خواست های تاج‌زاده را عنوان کند، در انتخابات شرکت می کند و به او رای می دهد!
و باز درجواب مجری که پرسید اگر چنین کسی درمیان تایید شدگان نبود، چه شیوه ای بر می گزینید؟ گفت : در این حالت در انتخابات و رای گیری شرکت نخواهد کرد!
فرخ نگه دار حدود یک هفته پیش، وقتی که دید نامزد مطلوبش تایید نشده، از تایید شدگان هم کسی خواست های تاج زاده را پیگیر نیست، برای گرم کردن تنور خفه و خاکستر شده ی انتخابات، فکر دیگری به سرش زد و به این مضمون اعلام کرد:
هیچکدام از تایید شدگان را قبول ندارم اما شعار ” نــــــــه به رئــیـــســـــــی” را سر دست می گیرم و به کنسول‌گری نظام میروم و ورقه رایم را در صندوق می اندازم!
شاید کسی فکر کند این آدم مذبذب، بی پرنسیپ یا دیوانه است!
من چنین فکر نمی کنم، من باور دارم که چگونگی رابطه اش با حاکمیت آخوندی به شکلی است که باید خودش را پای صندوق رای برساند!
برای نظام و سرکرده اش خامنه ای هم مهم این است که بتوانند دیگران را به حوزه های رای گیریشان بکشانند.و اصلا و ابدا برایشان اهمیتی ندارد که جماعت رای دهنده روی ورقه رای چه می نویسند!
و فرخ نگهدارها این را خیلی دقیق تر از شما و من می دانند!

جمشید پیمان، 03 ـ 06 ـ 2021