حسین پهلوان: خر باید کارکند وگرنه جو شامگاهی قطع میشود

دادگاه انتورپ حکمش را در مورد اسدالله اسدی 20 سال تعیین کرد . البته باید گفت زندان ابد در اروپای مدرن. اگر در اروپای عصر رنسانس بودیم که همان روز دستگیری متهم اصلی اسدالله اسدی و سه متهم دیگر باید خودشان ثابت میکردند بی گناهند یعنی “اصل برائت”در کار نبود که امروزبعضی ها آنرا از دیگران طلب میکنند. اما بر خود نمی پسندند. . اینطور هم نبود متهمان دوست دارند بیایند دادگاه و اگر هم ندارند راحت باشند داخل زندان در انتظار کمک ” غیب” بنشینندکه اقای ظریف با لیموزین سفارت با شیشه دودی پشت زندان درانتظارشان باشد.
اما هرچه بود اینبار دم شیطان البته باكمك پليس در تله افتاد. که این حکم تازه از نتیجه سحراست و تا دمیدن صبح دولت که میتواند هم نگون و هم شگون باشد باید انتظار بکشند.
اما سازمانها و گروه هاي سیاسی شرافتمند بسیار زیاد از این حکم خشنود شده و در دل میلیونها ایرانی قند آب شد که بلاخره دست “برادران دزد” و” سربازان امام زمان “که هزاران خانواده و پناهنده و فعال سیاسی را در درون و برون مرزی به خاک سیاه نشاندند زیر ساطور عدالت اروپا قرار گرفت. بسیاری دهان خود را با حلاوت حکم 20 و 18 و 17 و15 سال شیرین كردند و اما بسیاری این پیروزی عدالت را جام زهر بر حلقوم خود دیدند چون صرفا حکمی برای اسدی و چند مزدور نبود بلکه دستگاه دیپلماسی و عمامه ولایت فقیه را نشانه رفته است و این بمزاج خیلی ها خوش نیامد که بی محل در عصر گلچینی مماشات چون صاعقه بر فرق ظریف و روحانی خورد.
گروه اول دستگاه دولتی و حکومتی رژیم بود هنوز گیج ضربه عدلیه بلژیک اند و فریادشان از دست گروهک به آسمان است که در خبرگزاری های رژیم خواندنی است و دیدنی. وزارتخارجه هنوز دارد وعده میدهد که میخواهد این” بدعت ” اروپا را غسل میت دهند و بر آن نماز گزارند که البته امام جماعت همان علوی وزیر اطلاعات رژیم است که تایید میکندکه صد ها ساعت فیلم و هزاران مقاله و صدها کتاب علیه گروهک چاپ کرده اند هیهات اندر خم یک کوچه اند. و اما این امام جانی و آدمکش در پشت سرش نماز گزارانی هم داشت که به ندای علوی لبیک گفتند و به او اقتدا کرده بودند.
دیدنی است وقتی که زائران مکتب روحانی( بخوانيد تروریست دیپلمات ها) اين بار با بمب شيميايي از تهران به محل کارشان برگشتند چه غوغایی میشود .
حالا می فهمم چرا بعضی از” منتقدین “مجاهدین در آن شب فراموش نشدنی در انتظار صدای انفجاردر(میهن تی وی) نشسته تااعلام کنند که “عملیات انتحاری”کار اعضای سرخورده و مخالفان مسعود رجوی است. حال چهره انها بسيار ديدني است. از اینکه چرا ” سالها زحمت تئوری آنها مبنی بر “مرگهای مشکوک درون مجاهدین” و “شکنجه اعضای مجاهدین توسط خود” رجوي ” و بی عاطفه بودن مجاهدین و طلاقهای اجباری…” و خلاصه مجاهدین طرفداری ندارند .. دود شد وبر باد رفت.
مثل خبرنگار دوست نظام در یکي از روزنامه سراسری سوئد كه ضمن ارسال گزارشي از حکم دادگاه آنتورپ، مینویسد:البته “مجاهدین خلق مثل سکت هستندکه اسلام را با مارکسیست قاطی کرده اند…”.گزارشگر بیچاره که سالها تلاش میکرد بلیط رفتن به ایران را با هزینه مجاهدین بپردازد … حیران مانده که حال چه خاکی بر سر خودش کند که تمام تئوریش مثل”منتقدین نظام” (خائنین به انقلاب) شده که در هر مقاله ای مجاهدین را تروریست و فرقه خوانده بود حالا کل رژیم دارد وارد پروسه ای میشود که ته آن ناپیداست بعلاوه روحانی مدرات باید تمام جاسوسان خود راهم لو دهد. اینجاست که خبرنگار بجای دلجوئی از” شهدای زنده ” آن روز سیاه با آن کلمات مسموم در واقع با همان یک جمله آرزو کرده است ای کاش آن بمبگذاران کارشان را با کشتار”صد ها سکت و مارکسیست ” تمام میکردند …
نا گفته نماند که نفوذ و خرابکاری دشمن نه جدید است و نه این پدیده ویژه مجاهدین است، رژیم در ابعاد گسترده با نهایت کوشش، افرادی را چه در عراق و چه در سایر نقاط وارد پذیرش مجاهدین کرده بود. اما به جز موارد نادر جملگی شناسائی شدند و بدون کمترین مجازاتی تحویل مقامات امنیتی کشور ها شده و یا در مرز ایران رها شدند.اما بودند کسانی که موفق شدند ضرباتی هم به سازمان بزنند و چند “عکس یادگاری” هم بگیرند تا مذنه خدمتشان را بالا برند.
گذشته از این آقایان” فعال حقوق بشر”! جاسوسی که شاخ و دم ندارد. خاطرات ایرج مصداقی سریال چهار جلدی مشابه “نیمه روز” بنام (غروب سپیده) ازکجا آمده؟ اخبارساختگی اشرف ا و 2 و 3 چگونه پیدا شد؟ بقول ژان ژاک روسو اولین کسیکه قطعه زمینی را پیدا کرد و دورش را حصار کشید خود را مالک آن خطاب کرد و یک سری هم به به وچه چه کردند و مالکیت خصوصی ظهور پیدا کرد … جاسوسی هم ابتدا از کسانی شروع شد که درقبال پول و مقام و ….. همه ارزش هاي انساني خودشان را به دشمن فروختند رژیم كساني را با جیب پر پول به دیار ترکیه و یونان وبا القاب زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق بشرگسیل داشت
از این میان کسانی از” دزدان ناخلف هم بودند که خیانت در امانت خاطرات مردم کردند” خاطرات و تجارب مردم را در زندان که البته با تخفیف کشتار خمینی بنام تجارب خود کتاب کرده و به مشتریان و مبلغین نظام ارزانی داشتند. .. به چه قیمت خدا داند.!
در واقع همه چیزاولین بار سخت است ولی کمکم عادی میشود حتی خیانت به خلق و آزاذیخواهان . یکی از چهره های ” چند وجهی “و هزار چهره امروز دارد نقش عباسعلی شهریاری از بریده های حزب توده را بازی میکند. اودر کتاب “غروب سپیده “در صفحه 66 دوران همکاری خود را در زندان با محمدی و اکبر خوش کوش از پاسداران سرکوبگر اوین اینطور شرح میدهد:… ..آن شب از هزار شب بدتر بود. تمام شب بفکر خودکشی بودم ولی راهی بفکرم نمیرسید. فکر کردم خودم را از ماشین بیاندازم پائین. اما میدانستم هر بارکه به بیرون میرویم ، مرا وسط مینشانند و در دو طرفم پاسدار می نشست ..
توجه کنید به کلمه “هربار “..”بارها “سوار ماشین پاسداران شدن برای ردیابی خانه هواداران و” دستچین”کردن انها برای انداختن در تله پاسداران وحشي، دیگر برای کسی پذیرفتنی نیست، مگر برای “حفظ خود” به بهای جان دیگران .
مصداقی هرگز به وجدان نداشته اش جواب نداده است. بلاخره چند بار و چند ماموریت و چند خانه تیمی و چند دستگیری و چه تعداد شكنجه و اعدام و این سلسله ضربات تا کجا و تا چند سال ادامه داشت .. حال همين مزدوران رنگا رنگ و مزدور و دروغساز با ياري دکان” سوسیالیست استعماری” دارند به رهبری بزرگترین جنبش مقاومت سراسری ایران در رسانه های دست ساز رژیم فاشیستی فحاشی و اهانت میکنند. البته انها ابایی ندارند که حتی اسامی آنها بعنوان” نفرات خریداری” شده در مطبوعات رژیم افشاء شود. چون آب که از سر گذشت چه یک گز چه صد گز.
شاید اینها را باید خر بار کشی تشبیه کرد که باید برای صاحبش بار بکشند تا توبره جو را شب هنگام به دندان گیرند. تعهدی که هرکدام از اضداد مجاهدین به رژیم سپرده اند وصف ناپذیر و بدور از شئونات هر ایرانی است. شاید از ترس افشای سوابق ننگین آنها توسط آخوند علوی است
صد البته تا سرنگونی رژیم، باند مصداقی روحانی و یغمایی مهمان و خطبه خان بی بی سی و ایران اینتر نشنال و صدای امریکا و میهن تی وی و ……………. هستند. آخر درد ها مشترک است.
رسانه های فارسی زبان هم از افشای اسم نفرات خود در دفترچه های رنگارنگ علوی، وزیر اطلاعات بی خبرند . اما میدانند که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها .