دکتر زری اصفهانی: درباب جشن و پایکوبی علیرضا نوریزاده از شنیدن کلمه مرحوم توسط ترکی الفیصل!

جشن و پایکوبی اول از همه از جانب علیرضا نوریزاده و سایت های همزادش! شروع شد .البته جمهوری اسلامی به گولی و خنگی وخرفتی او نبوده است که به این سرعت جشن راه بیندازد و شتررقص کند . این موجود عجیب الماهیه که حقیقتا یکی از خلقت های شگفت عالم هستی است .آنچنان از شنیدن کلمه مرحومی که توسط ترکی الفیصل در گرد هم آیی بزرگ ایرانیان درپاریس دیروز درخطاب به مسعود رجوی بیان شد ه و یا نشده ،دچاروجد و سرورو شعف ولایت فقیهی شده است و آنچنان دست پاچه وهول شده است که به سرعت کنفرانس خبری گذاشته است و همه همگنانش را جمع آوری کرده است و آنچنان دچار الهامات تفسیری و خبری گشته است که درصحبت هایش مدعی شده است که کل گرد هم آیی هیچ اهمیتی نداشته است و اصل مساله همین بوده است که برگزار کنندگان این گرد هم آیی بطور خاص ترکی الفیصل را دعوت کرده اند که بیاید و این کلمه یعنی مرحوم را بگوید و خبر بزرگ شعف انگیز ( برای این مرد ک و جمهوری اسلامی !) را بدهد وبرود!. البته سایت های گوناگون فارسی زبان هم به مجرد اینکه نوریزاده که خودش را درمورد زبان عربی و کلمات عربی و شخصیت های عربی صاحب الوکاله وصاحب حق ویژه میداند و عربستان سعودی ازخانه پدریش هم گویا همیشه به او نزدیک تربوده است و درگذشته نه چندان دور پنجره خانه پدریش اکثرا به سوی قبله مبارکه و مکه معظمه !! باز میشده است . و حتما خیلی هم ناراحت شده است که چرا یک مقام از عربستان سعودی به جای مشرف شدن به حضو ر انور ایشان ، سراغ مجاهدین رفته ا است آنچنان با اطمینان حرف میزند که آدم را فقط یاد کلمه کعب الاخبار می اندازد و بس .

بعد از نوریزاده و تخصص اش درزبان عربی و یافتن آن کلمه معجزه آسای مرحوم که یک مرتبه مثل ارشمیدوس ( دوراز جان – ارشمیدوس !) شسته و نشسته از حمام بیرون پریده و فریاد یافتم یافتمش همه سایت های ضد مجاهدین را پر کرده است گفتنی است که خیلی سایت های فارسی زبان که حتی خبر کوچکی هم از آن اجتماع عظیم درپاریس را ندادند و این روزها البته و طبق معمول سنواتی شان ، مساله یک شان فرش سرخ و ورود تابوت سینما گر درگذشته و انتشار تسلیت های مختلف مقامات جمهوری اسلامی ازهاشمی رفسنجانی گرفته تا حسن روحانی و خاتمی و ووزیر ارشاد و بهداشت و دیگر جنایتکاران و سرکرده های جمهوری اسلامی بوده است و بشدت سرگرم گریه وزاری بوده اند . یک مرتبه مرثیه سرایی های بی پایانشان را برای فوت آن کارگردان سینما رها کرده و چسبیدند به خبر روز ویعنی کلمه مرحوم ترکی الفیصل.

حالا ازچپ و راست می نویسند و میگویند ونظر میدهند و بشکن میزنند و ورجه ورجه میکنند وجای دوست و دشمن نشان میدهند که بله ما که گفته بودیم وخبرداده بودیم و سالها پیش میدانستیم و….دیگر اراجیف بی انتها و کشک و پشمهای ژورنالیستی بی محتوای سرتا پا دروغ و بی ارزش و بی خاصیت وتهوع آور.آنها

دراین مواقع ،بواقع صنعت ژورنالیسم مفتضح و خالی ازارزش این سایت های فارسی زبان و آن طبقه ای که پشت این سایت ها و خبرگزاریهاست را میشود درک کرد و فهمید که چه میزان ازلحاظ ارزشی تهی و داغان شده اند. چه میزان ضد ارزش ها دراین طبقه جای ارزش ها را پرکرده است . میشود درنهایت تلخی و نفرت دریافت که تا کجا پرنسیب های نه تنها مبارزاتی و بلکه حتی اخلاقی وملی دراین طبقه ،ویران شده است و زیر چتر مقدس جمهور ی اسلامی به قهقرا رفته است ..

یک کلمه مرحوم کسی گفته است که نه یک مقام رسمی است . و نه اطلاعاتی از سازمان مجاهدین به صورت دقیق داشته است . زیرا که مجاهدین درعراق بودند و پایگاه هایشان تحت سیطره و مراقبت دایمی آمریکایی ها و بعد هم عراقی ها بوده است . اگر چنین کشفیاتی که نوریزاده کرده است و مدیای هوچی گر و بی منطق فارسی زبان داخل و خارج هم به تبعیت ازاو که کلمه .

شارلاتان جلویش لنگ می اندازد ،دسته جمعی کر کلمه مرحوم را راه انداخته اند واقعیت داشت که باید بیش و پیش از هرکسی دولت عراق و به تبع آن دولت جمهوری اسلامی و آمریکایی ها آنرا اعلام میکردند.
آخر ای کسانی که عقل هایتان را تعطیل کرده اید و دنبال دروغگو و هوچیگر بی مثال و مانندی مثل علیرضا نوریزاده افتاده اید . آخر اگر خبری بود و مجاهدین نمیخواستند آنرا اعلام کنند که راحت میتوانستند از همین سخنران هم بخواهند که اشاره ای نکند. و اساساازطرز بیان این سخنران میشود دریافت که او هیچ اطلاعی از شرایطی که مجاهدین درآن بوده اند نداشته است . آمده است درسخنرانی دیده است که مریم رجوی آنجاست و مسعود رجوی نیست . به حدس و گمان چنین چیزی را گفته است .و اساسا هم منظور او از این کلمه مشخص هم نیست که چه بوده و به چیزی فکر میکرده است .اگرراست میگوئید و دچار همان مالاریای ژورنالیسم دروغ و توطئه و هیاهوی پوچ نیستید چرا قبل از انتشار اینهمه اراجیف بدنبال منبع خبر نرفتید . وازخود مجاهدین و یا خود سخنران نخواستید که توضیح دهند که قضیه چه بوده است و یک مرتبه همه بوق هایتان را کوک کردید و با عبا و عمامه وردا وسط حوض هوچیگری بی محتوا و مغرضانه و ابلهانه تان پریدید؟

خنده دارتر ازهمه نوشته هایی است که اضداد مجاهدین می نویسندکه چرا مجاهدین با مردم شفاف نیستند و چرا حقیقت را نمیگویند و چرا به مردم نمی گویند که رهبریشان کجاست . این جا دیگر باید گفت بروید دنبال کارتان وبرویدکشکتان را بسائید .آن مردمی که مجاهدین آنها را خلق ایران می شناسند و خودشان را به آنها پاسخگو میدانند کسانی هستند که مشکل اصلی شان و مشکل روز و شب شان جمهوری اسلامی است . آنها مشکلشان یک لقمه نان است . یک سقف است که زیر آن بتوانند شب را به روز برسانند، یک مدرسه برای فرزندشان است و پول دوا و درمانی که ندارند . و آنها مشکلشان بیکاری است و فقر است و بی عدالتی است و زندان و شکنجه وشلاق است . آنها مشکلشان این نیست که بدانند مسعود رجوی کجاست .آنها مشکلشان جمهوری اسلامی است و کشور درب و داغانی که آن بی همه چیزها ساخته اند . درضمن مجاهدین هیچ بدهکاری به احدی ازجمله شما بیکاره ها که هم و غمتان نشستن و سرزنش کردن دیگران است و درکنار سلطنت طلب ها ی هزره گوو لشگر سایبری جمهوری اسلامی قرارگرفتن و بر مبارزان و مجاهدان تاختن است ندارند .
آنها اساسا نه به شما و نه به هیچ احدی دربخصوص این مورد که رهبرشان کجاست پاسخگو نبوده و نخواهند بود زیرا که اساسا این مساله ارتباطی با شما ندارد زیرا که یک ارتش درحال جنگ که بود و نبودش زیر آتش و خون و موشک و بمب است اسرار درونی اش را به بیرون ازخود و جایی که دشمن سفاک ایستاده است و منتظر است بروزنمی دهد. و اگر اینکاررا بکند که دیگر اسمش سازمان و تشکیلات و ارتش و اینها نمیشود این اسرار تشکیلاتی هستند و همچون برنامه های نظامی بشدت امنیتی هستند . برای چه آخر بشما بیکاره ها بگویند که مسعود رجوی کجاست ؟ آیا حقیقت فقط این نیست که میخواهید به نوعی اورا هم دست بسته تحویل جمهوری اسلامی بدهید و خیالتان را راحت کنید که مبارزه بخصوص درشکل وشیوه مجاهدینی اش تمام شد و درش بسته شد و دیگر وجدان پریشان تان را آسوده کنید که خوب است که دیگر چیزی نیست و ما هم هیچ مسئولیتی نداریم و برویم صفا کنیم و خوش بگذرانیم که شجاع ترین و مسئول ترین و فداکارترین ها هم دررا بستند ورفتند پی کارشان. همه حقیقت این است اگر نه نابودی مجاهدین آخر چه نفع دیگری برای شما هرزه گو ها دارد؟

آنقدر از مرحله پرت اید که میگوئید حتی پیام مسعود رجوی با صدای خودش را هم قبول ندارید . خب نداشته باشید . مگر مساله مجاهدین این است که شما باورشان کنید؟ آنها هدفی مشخص دارند . تشکیلاتی مشخص دارند . و کاری مشخص . ودارند آن کار و خط مشخص را با همه تجربیات چهل و پنجاه ساله شان پیش می برند . مگر آخر بیکارند که نگران باشند شما قبولشان میکنید یا نمیکنید . آخر شماها کیستند و چه می کنید و چه گلی مثلا به سرملت زده اید که آنها دایم نگران باورداشتن ویا نداشتن شما باشند . گیرم که تما م افراد وابسته به طبقه شما یعنی طبقه مرفه متوسط چه داخل وچه خارج آنها را قبول نداشته باشید . مگر آنها وابسته به شما یند ؟مگر چیزی قراراست درعوض به آنها بدهید و یا کاری قراراست که برایشان انجام دهید ؟ همه میدانند که مساله این طبقه ( یعنی شماها )دیگر مبارزه نیست . مساله تان اصلا ح طلبی بی بخار و بی ضرر و بی مسئولیت است که البته فقط قصه نرم و شیرینی برای ساعت خواب است ونه چیز بیشتری .. مجاهدین را ازروز اول سروکاری با شما و طبقه شما اساسا نبوده است. نگاه کنید که درایران چه خبراست . به وضعیت کارگران نگاه کنید . به زندانیان سیاسی نگاه کنید . به شورش های مردم در جاهای مختلف نگاه کنید . آنهمه التهاب و جوشش دردرون ایران که مثل دیگ زود پزی می جوشد و قل قل می کند و درحال انفجاراست . آخر دیگر چه نیازی به شما دارند . نخیر نمیگویند رهبرشان کجاست هیچ حقی هم برای شما که تمام پرنسیب ها رازیرپایتان له کرده اید و دیگر حتی درآغوش کشیدن ساواکی های شکنجه گر هم برایتان افتخاری شده است قائل نیستند . زیرا که شما اساسا دیگر موجود یتی ندارید . شما خنثی هستید . خنثای سیاسی و خنثای هنری و خنثای اجتماعی و خنثای فلسفی . سینمای تان همان سینمای طعم گیلاس است . شعرتان همان غزل های کوچه باغی قرون وسطی است . وزندگیتان همان ای بابا به من چه ولش کن است . آخر شما چه ارزش وجودی اساسا دارید که مجاهدین و مبارزین شما را داخل آدم حساب کنند و اسرار تشکیلاتی شان را هم دراختیارتان بگذارند ؟ یک مشت هوچی هستید . یک مشت وراج بیکارو بی محتوا. ودیگر هیچ