علیرضا یعغوبی: نکاتی چند درباره قیام هموطنان بختیاری

yaghobiهفته گذشته شاهد قیام هموطنان بختیاری علیه ستم ملی بودیم. واقعیت این است که ایران کشوری است کثیر المله از ملیتها و قومیتهایی که در این سرزمین در طول قرون گرد هم آمده اند و یگانه راه حل عادلانه در برابر مسائل آنها به رسمیت شناختن حقوق ملی آنها و جامه عمل پوشاندن به مطالبات و خواسته های عادلانه آنها در راستای رفع ستم مضاعف است اما رژیم جمهوری اسلامی فاقد از درک مسائل و چالش های قرن حاضر از جمله مسئله ستم ملی از روز اول بنیانگذاریش همواره بر سیاست سرکوب علیه هر خواست عادلانه ای پای فشرده است و چه کسی نمی داند که سرکوب لاجرم جامعه را بسمت انفجار خواه     برد. امنیتی که امروز سران رژیم به آن مفتخرند حاصل سرکوب و پیگیری سیاست ها و تمهیدات شدید امنیتی و سرکوبگرانه در برابر طرح هر خواست عادلانه است.

جنبش هموطنان  بختیاری نه اولین و مسلما نه آخرین جنبش از سلسله قیام های ملی و قومی است که جز با سیاست مشت آهنین رژیم روبرو نبوده و نخواهد بود. همانگونه که از ابتدای انقلاب تا به امروز هموطنان کرد و بلوچ و عرب و ترکمن ما حاصلی جز سرکوب و رنج و شکنج از طرح خواسته های بر حق خود در رفع ستم مضاعف ملی نبرده اند.

برآیند چنین سرکوبی تلنبار شدن خواسته ها و مطالباتی است که بیشک در روز قیام نهایی مردم ایران در همبستگی ملی شکوفا شده و به بار خواهد نشست. باید تأکید نمود که جنبش های ملی و محلی زمانی می توانند شاهد پیروزی را در آغوش کشند که در همبستگی و پیوند با قیام عمومی و سراسری مردم برای آزادی و استقلال و حاکمیت نظامی قانونمند بر اساس روابط دمکراتیک و با جدایی دین از سیاست همراه باشد. بدون چنین پیوندی هرگونه قیام محلی و ملی عقیم مانده و مرعوب سیاستهای سرکوبگرانه رژیمی خواهد شد که از ۳۵ سال تجربه سرکوب و عقیم گذاشتن هر مطالبه ملی و قومی برخوردار است و قیام های مردم کردستان و عرب خوزستان و هموطنان بلوچ و ترکمن ما شاهد این ادعاست. .

جنبش سراسری با سازماندهی مناسب و برخوردار از رهبری ذیصلاح و تشکیلات لازم و با بکارگیری از شیوه های متنوع مبارزاتی است که می تواند در پیوند با قیام های منطقه ای و ملی در نهایت راه به پیروزی و برافکندن اساس ظلم و ستم و از جمله ستم مضاعف علیه ملیتها و قومیتها برد.پ

در جمعبندی از چنین قیامهایی که صد البته بخاطر تجربه اندوزی از آنها بسی مغتنم بوده و زمینه ساز وحدت ملی و یکپارچه ایرانیان برای برانداختن رژیم جهل و جنایت حاضر خواهد بود و به درک هر چه بیشتر این واقعیت سترگ و ضرورت عاجل راه خواهد برد که «درد مشترک» را باید با قیام سراسری و یکپارچه ملت ایران مداوا نمود، لذا باید اعلام نمود که دو صد گفته به نیم کردار نیست. در جریان عمل مشخص است که ضرورت «وحدت ملی» و قیام یکپارچه ایرانیان بعنوان یگانه پادزهر رژیم کنونی خود را به ثبت می رساند. با عقیم ماندن موقت هر خواسته و مطالبه ملی این واقعیت خود را به همه شخصیتها و گروهها و احزابی که دل در گرو آزادی و رفع ستم و از جمله ستم مضاعف ملی و قومی دارند، تحمیل خواهد نمود که فکری و اقدامی عاجل در راستای «وحدت ملی» نموده و در این راستا گامهای اساسی بردارند.

اگر سرنگونی رژیم ولایت فقیه یگانه راه حل چالش ها و مشکلات و معضلات جامعه ایران در فائق آمدن بر ستم و رنج و شکنج و تحقیر و توهین و در راستای احیای کرامت انسانی و حقوق فردی و اجتماعی است، به همین دلیل وحدت و همبستگی ملی در چارچوب یک برنامه مدون و مشخص و  برخورداری از یک رهبری ذیصلاح نیز اصلی خدشه ناپذیر و ایجاد ظرف و تشکیلات لازم برای تحقق هدف اعلام شده، یک ضرورت عاجل و انکارناپذیر است. بدون یک تشکیلات مناسب و بدون برخورداری از یک رهبری ذیصلاح که بتواند با شناخت از دشمن و سیاستهای سرکوبگرانه اش و نقاط ضعف و قوت آن و با اشراف بر تجارب قیام های ملی و محلی و با بکارگیری قانونمندیهای عام حاکم بر جنبش های سراسری و اشکال متنوع اعتراضات، قیام سراسری مردم را رقم زند، پیروزی ممکن نخواهد بود.

بیشک ایران آزاد خواهد شد، این یک خواست و اراده ملی اکثریت قاطع ملت ایران است و سران رژیم حاکم بخوبی از آن آگاهند و لذا تمامی تمهیدات و ابزارهای سرکوب را بکار خواهند بست، پس برای ناکام گذاشتن رژیم و شعله ور نمودن قیام ملی و تحقق رستاخیز ملی، متحد شویم و یکپارچه آزای و استقلال و حاکمیت مردمی را فریاد زنیم و در این مسیر اقدام عاجل نمائیم.