علیرضا یعقوبی: جایزه صلح نوبل و سیاست دوگانه

yaghobiجایزه صلح نوبل به «سازمان منع استفاده از سلاح های شیمیایی» تعلق گرفته که مسئولیت نظارت بر انهدام زرادخانه شیمیایی سوریه را بر عهده دارد. در حالیکه پیش از این بنا به گزارشات و خبرهای واصله از منابع خبری معتبر بین المللی، ملاله یوسف زای دختر شانزده ساله پاکستانی که در مبارزه برای آموزش دختران در مناطق تحت نفوذ طالبان پاکستان توسط این گروه بنیادگرای مذهبی ترور شده و تا پای مرگ پیش رفته بود و همچنین دنیس ماکوگ، پزشک متخصص زنان در جمهوری کنگو به دلیل تلاش برای حمایت از قربانیان تجاوز، و چلسی (برادلی) منینگ، نظامی آمریکایی به خاطر قرار دادن دهها هز    ر سند محرمانه دولت آمریکا در اختیار سایت ویکی‌لیکس از جمله نامزدهای دریافت جایزه صلح نوبل بودند. اهدای جایزه در این میان به سازمانی ناشناخته که مرکز آن در لاهه است برای تمامی ناظران و آگاهان سیاسی، غیر منتظره و غافلگیر کننده بود. این انتخاب همچون بسیاری از انتخاب های پیشین هیئت داوری برنده صلح نوبل،نشانگر یک اراده قوی سیاسی برای انتخابی هدفمند است.

سؤال مشخص این است که این سازمان ناشناخته در طول سال گذشته از چه کارنامه ای در راستای تحقق صلح برخوردار بوده است؟. مشخص تر آنکه چرا باید سلاحهای شیمیایی و یا تکنوژی و فن آوری آن در اختیار رژیمهایی همچون اسد و … قرار گیرد که بخواهد از آن علیه ملت خویش استفاده کند؟. و مهمتر آنکه با توجه به اینکه سلاح های شیمیایی، غیرمتعارف شناخته شده اند چه نیازی به تولید آن است؟ چرا نباید تمهیداتی اندیشیده شود که اصولا این سلاح ها تولید نگردد و ثانیا با تحقیقات درباره ارتقاء و پیشرفت تکنولوژی و فن آوری آن مطابق با کنوانسیون های بین المللی جمع آوری سلاحهای غیرمتعا  رف برخورد قانونی شود؟. مسلم است تا زمانیکه چرخه تحقیقات پیشرفت و ارتقاء تکنولوژی سلاح های شیمیایی توسط دولتها و شرکت های خصوصی ادامه دارد و تولید اینگونه سلاح ها ادامه می یابد، دولتها و شرکت های خصوصی تولید کننده سلاح های شیمیایی در بازار بدنبال مشتری و خریدار بدون توجه به جایگاه دمکراسی و شفافیت در اینگونه کشورها خواهند بود و اصولا تنها دولتهایی با روابط غیر دمکراتیک و عدم شفافیت داخلی خریدار اول چنین سلاح هایی و لذا دارنده آن در کنار کشورهای تولید کننده آن خواهند بود.

اگر یگانه معیار اعلام شده برای تصاحب جایزه صلح نوبل را تلاش پیگیر برنده آن در راستای تحقق صلح بین المللی بدانیم، بنظر نگارنده از میان کاندیداهای اعلام شده، ملاله یوسف زای شایسته ترین فرد با فاصله فراوان از سایر کاندیداهای امسال صلح نوبل می باشد. او در سنین کودکی در سایه آموزشات پدرش پا به میدان نبردی گذاشت که در یک سویش خطرناکترین دشمن بشریت معاصر یعنی «بنیادگرایی مذهبی» قرار داشت که از قضا با ترور ملاله، سبعیت و وحشیگری خود را در ضدیت با اصلی ترین عامل موثر در تمامی دستاوردهای نوین جامعه بشری یعنی «آموزش» به نمایش گذاشت. حق برخورداری از آموز  ش نوین حق طبیعی تمامی ابنای بشر در این کره خاکی جدا از جنسیت آنهاست، جز اینکه عده ای را گمان بر این باشد که هنوز حق برخورداری همگانی از «آموزش» در کشورهای جنوب زود است و این کشورها به آنچنان بلوغی نرسیده اند که همچون انسانهای مقیم در کشورهای شمال از حق همگانی آموزش نوین برخوردار شوند!.

باید تأکید کرد که تا کنون اتخاذ و پیگیری سیاستهای نواستعماری از سوی قدرتهای مطرح جهانی، زمینه رشد جریانات «بنیادگرای مذهبی» را فراهم آورده است. اکنون این جریان یعنی «بنیادگرایی مذهبی» به بزرگترین خطر برای صلح و امنیت جهانی تبدیل شده است اما هنوز اراده هایی وجود دارد که بخواهد در راستای منافع زود گذر اقتصادی از گواهی دادن به این حقیقت ملموس و غیر قابل انکار به عمد غفلت ورزد. این مماشات گران صاحب قدرت بین المللی بیشک جهان را به سمت جنگ و نابودی غیر قابل اجتناب سوق خواهند داد و آنگاه این سؤال در اذهان عمومی باقی خواهد ماند که در روزگار صلح ناپاید  ار، هیئت داوری صلح نوبل بعنوان یک نماد معتبر و شناخته شده بین المللی با انتخاب سیاست دوگانه در معرفی شایسته ترین چالشگر در مسیر صلح جهانی تا کجا امدادرسان جریانات ودولتهایی با اهداف نواستعماری بوده است!؟.

علیرضا یعقوبی

۱۲ اکتبر ۲۰۱۳