فاز سرنگونی شاخص های خود را دارد یکی از از این شاخصها این است که همان افرادی که برای باقی ماندن و بقای رژیم سالها تلاش کرده اند به بی تاثیر بودن کارهایشان اذعان میکنند و به بیان دیگر، عملا نقش خود را از دست رفته و بی تاثیر میدانند. این دقیقا وصف حال فاز سرنگونی از زبان حجاریان است نشریه “ایران فردا” در تازه ترین شماره خود پاسخ سعید حجاریان را به پرسش های این ماهنامه در مورد “همگرایی و واگرایی نیروهای سیاسی در سال 1399” منتشر کرده است. که خواندنی است. متن این پرسش و پاسخ ها به شرح زیر است:
“اتفاقاتی که در سال های اخیر در ایران رخ داده است، نشان از تغییرات اجتماعی گسترده و تحول بافتار جامعه ایران دارد. برخی معتقدند از جنبش سبز در سال ۸۸ که جنبش طبقه متوسط بود تا اعتراضات آبان ماه ۹۸ که تلفیقی از جنبش جوانان و اعتراض فرودستان بود ، همه حاصل و نمود تغییرات و تحولات در زیر پوست جامعه و لایه های زیرین است و گریز ناپذیر. آیا آرایش نیروهای سیاسی کنونی جامعه ایران (فارغ از ساختار حاکمیت) ظرفیت پذیرش و مواجهه با این تحول و مطالبات حاصل از آن را دارد؟
جواب: بخشی از مسأله مشروعیت به ذهنیت مردم باز میگردد؛ ذهنیتی که براساس واقعیتهای ملموس ساخته میشود و قابل دستکاری نیست! گذشته از آن، نهادهای مدنی که بعد از اتفاقات سال 88 ضعیف و سازمانزدایی شده بودند، نتوانستند جایگزین احزاب بشوند . بنابراین میتوان نتیجه گرفت زمانی که حزب قوی وجود نداشته باشد و تحول درست شناخته نشود، راهبری ناممکن میشود.
مشارکت قابل توجه در اعتراضات آبان ماه و کاهش مشارکت در انتخابات اسفندماه ۹۸،دو رخداد اجتماعی سیاسی مهم سال گذشته بودند که کلیت جامعه ایران را متاثر از خویش نمود و نیروهای سیاسی در قبال آن موضع گیری های متفاوتی اتخاذ کردند و گاه حتی از درون یک جریان یا گروه صداهای متفاوتی در قبال این حوادث شنیده شد. آیا استمرار رخدادهایی از جنس سال گذشته در سال ۹۹ می تواند باعث انشعابات و ائتلاف های جدیدی در آرایش نیروهای سیاسی ایران گردد؟
جواب: علت اتفاقات رخ داده این بود که حجم وعدهها زیاد بود و به آنها وفا نشد و مردم سرخورده شدند. بعد هم وقایع سلسلهوار اتفاق افتادند و مردم افسرده و مستأصل شدند و سوژهگیشان را از دست رفته دیدند و در لاک خود فرو رفتند. این الگوی رای دادن و رای ندادن ادامه خواهد داشت و بعید میدانم در انتخابات 1400 دعوا مرتفع شود چون حکومت قصد تفرقه و تفکیک دارد و ما هنوز نمیدانیم سنگینی بار به کدام سمت خواهد بود البته همهچیز بستگی به مردم دارد.
اما سخن از انتخابات به این معنا نیست که همهچیز را انتخاباتی ببینیم؛ نحوه مواجهه با جنبشهای احتمالی پیش رو، تداوم تحریمها، منتهای استراتژی «نه جنگ، نه مذاکره» و همچنین معیشت و فقر روزافزون قشرهای تهیدست و تلف شدن آنها مهم است که هیچکدام به انگشت جوهری شهروندان گره نخورده است! مثلا بحث کرونا، چنانچه ادامه پیدا کند ممکن است موضوعی برای ائتلاف و انشقاق باشد چون بخشی از حاکمیت علمگرا است و بخشی ایدئولوژیک.
با توجه به پیش بینی های سیاسی مبنی بر تشدید بحران های داخلی و خارجی در سال ۹۹، مواجهه نیروهای داخل حاکمیت با این رخدادها چگونه خواهد بود؟ آیا در میان نیروهای متنوع داخل قدرت نیز شاهد همگرایی ها و واگرایی های جدیدی خواهیم بود؟ اگر آری کیفیت آن چگونه خواهد بود؟
جواب: من نمیدانم ما داخل حاکمیت هستیم یا نه و این پیشفرض را نادرست میدانم. اما، علیالاصول بهنظر میرسد نیروهای داخل حاکمیت نیز عقلایی دارند و نگاهی دوربردتر به بقای نظام میاندازند اما عدهای جلوی پای خودشان را میبینند و این شقاق هماکنون آشکار است. دسته اول گمانم کمابیش عزلتنشینی پیشه خواهند کرد چون نمیخواهند مقابل حاکمیت بایستند و یا آن را نقد کنند از آن سو توان بر کرسی نشاندن ایدههایشان را نیز ندارند. در چنین شرایطی به سمت رادیکالیزه شدن نیروهای داخل حاکمیت پیش خواهیم رفت و این بستری است برای فعال شدن و قدرت گرفتن هر چه بیشتر دسته دوم […] .
از نظر شما مواجهه ممکن و مطلوب در قبال تحولات پرشتاب پیش رو در سال ۹۹ به ویژه شیوع کرونا و پس از کنترل نسبی آن و برگشت به شرایط نسبتا عادی چگونه می تواند باشد؟
جواب: ویروس کرونا ما را استثنایی کرد اما این بهمعنای عادی بودن شرایط پیشین نیست. قبل از کرونا هم مشکلات انباشته بود و تقریباً در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی و همچنین مسائل اجتماعی وضع ما مطلوب نبود. لذا اگر کرونا هم نباشد، مشکلات فراوانی داریم و این مستلزم در پیش گرفتن راهکارهایی بسیار رادیکال و همچنین جراحیهای بزرگ است که من چنین چشماندازی را در […] نمیبینم.”