قانون وضع محدودیت بر اختیارات ترامپ در توسل به زور علیه رژیم

قانون وضع محدودیت بر اختیارات ترامپ در توسل به زور علیه ایران به چه معناست؟

ستار عزیزی دانشیار حقوق بین الملل رژیم در مقاله ای از نظر حقوقی قانون وضع محدودیت اقدام و توسل به زور علیه رژیم را که دیروز -پنجشنبه- در سنای آمریکا به تصویب رسید را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. مقاله ای خواندنی است.

وی میگوید که :” مطابق بند 8 از اصل اول قانون اساسی آمریکا، حق اعلان جنگ ( Declaration of War ) بر عهده کنگره است.

می‌دانید که تمامی مصوبات در کنگره آمریکا (مجلس نمایندگان یا سنا) در ایالات متحده آمریکا به دو شکل  Bill و یا Resolution انجام می‌شود. تصمیم کنگره به شکل Bill به قانون لازم الاجرا تبدیل می‌شود. قطعنامه اگر به شکل joint Resolution  ارائه شود نیز به قانون تبدیل می‌شود مشروط بر آنکه به تایید هر دو مجلس نمایندگان و سنا برسد.

در 7 نوامبر سال 1973 و در دوران ریاست جمهوری نیکسون، هردو مجلس نمایندگان و سنا طی قطعنامه‌ای مشترک و با رای دو سوم نمایندگان (که مانع وتو رییس جمهور شود) بر آن شدند تا اختیارات رییس جمهور در آغاز جنگ را محدود نمایند و قانون اختیارات جنگی (war power resolution) تصویب شد. به موجب این قانون، رییس جمهور راسا حق آغاز درگیری را ندارد مگر طبق قانونی خاص به او مجوز داده شده باشد.

مطابق این قانون، رییس جمهور موظف است پس از یک حمله اضطراری حداکثر ظرف 48 ساعت، جزییات و دلایل حمله را به کنگره اطلاع دهد. تاکنون بیش از 130 مورد گزارش از سوی رییس جمهور به کنگره داده شده است..

پس از واقعه 11 سپتامبر نیر شاهد وضع دو قانون خاص هستیم. در 14 سپتامبر 2001 کنگره به رییس جمهور اجازه داد علیه القاعده و یا هر نیروی تروریستی که وابسته به عملیات 11 سپتامبر بوده است، از زور استفاده کند. دولت‌های اوباما و ترامپ از همین قانون جهت اعمال زور علیه داعش در عراق و سوریه استفاده کردند زیرا آنها را وابسته به القاعده تلقی می کردند.

قانون مجوز استفاده از نیروی نظامی (AUMF) دیگری در سال 2002 صادر شد و به رییس جمهور اجازه داد تا در برابر تهدیدات مداوم عراق از زور استفاده کند. آمریکا از سال 2003 تا 2011 که اوباما بخش زیادی از نیروهایش را از عراق خارج کرد در پاسخ نظامی به حملات گروههای عراقی مخالف که بعضا وابسته به ایران بودند از همین قانون استفاده می‌کرد. مشاور حقوقی وزارت دفاع آمریکا در سال 2017 اعلام کرد که قانون سال 2002 دارای دو کارکرد است: هم به ایجاد عراقی باثبات و دموکراتیک کمک نماید و هم به تهدیدات تروریستی در آن کشور، پاسخ نظامی داده شود.

لازم به ذکر است که دولت ترامپ جهت توجیه حقوقی عملیات ترور سرکرده قدس سلیمانی به همین قانون سال 2002 استناد کرد.

در گزارش دولت ترامپ به کنگره آمریکا آمده بود که چون سردژخیم سلیمانی از گذشته در اقداماتی دست داشته که با به خطر انداختن جان آمریکایی‌ها در عراق به ثبات و صلح در عراق نیز لطمه وارد کرده است لذا ترور بر اساس قانون سال 2002 وجاهت دارد.

طرح قانونی دموکرات‌ها در کنگره اصولا برای پایان بخشیدن به هر نوع توسل به زور علیه رژیم ایران (نه فقط جنگ) به استناد قوانین خاص 2001 و 2002  است، زیرا این‌گونه اقدامات ترامپ ممکن است ناآگاهانه آمریکا را وارد جنگی وحشتناک با ایران کند که کنگره با آن مخالف است. در واقع، کنگره به صراحت اعلام می‌کند «هر نوع توسل به زور» علیه رژیم ایران را نمی‌توان با قوانین خاص توجیه کرد و ترامپ ملزم است اجازه کنگره را قبل از توسل به زور اخذ کند.

این طرح قانونی به تصویب سنای ایالات متحده نیز رسیده، برای رییس جمهور الزام‌آور خواهد بود مگر آنکه ترامپ بر اساس گفته خودش، آن را وتو کند.

البته شخص ترامپ نیز خواهان جنگ با ایران نیست اما وی معتقد است که تصویب این قانون، پیامی بدی به دولت ایران منعکس می‌کند و دست رییس جمهور در برخورد با رژیم ایران را می‌بندد.

ترامپ بر آن است تا بتواند از قانون خاص 2002 به عنوان تهدیدی علیه رژیم ایران استفاده کند. در هرحال، مصوبات کنگره در صورت وتوی رییس جمهور به کنگره باز می‌گردد و این بار نیازمند تصویب دو سوم نمایندگان می باشد. با توجه به آنکه در سنا، طرح با رای مثبت 55 نماینده در برابر رای مخالف 45 نفر به تصویب رسیده بود، امکان افزایش تعداد موافقان قانون به 67 نفر ( حدنصاب دو سوم برای شکستن وتوی رییس جمهور ) بعید به نظر می‌رسد.