قرباني انسان برای به دیده منت گذاشتن قدم کاترین اشتون

aston-hangدر میان مسلمانان و ایرانیان سنتهائی برای خوشامدگوئی به مهمانان عزیز خود رایج است. یکی از این سنتهای معمول قربانی کردن گوسفند, یا بعضا سربریدن خروس و مرغ است.

اما رژیم به اصطلاح اسلامی حاکم بر ایران برای به ديده منت گذاشتن قدم مهمان عزیز خود، خانم کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، انسان قربانی میکند.

کاترین اشتون زمانی به ایران مسافرت میکند که اعمال مجازات اعدام با روی کار امدن اخوند روحانی به سمت رئیس جمهور رژیم با سرعت بی سابقه ای افزایش یافته است.

بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشر و همچنین گزارش وزارت خارجه امریکا، اوضاع  حقوق بشر پس از به قدرت رسیدن روحانی وخیمتر شده و اعدامهای بیشتری صورت گرفته است.

شکی نیست که سیاست مماشات و دلجوئی منختب از سوی غرب و از جمله  اتحادیه اروپا تا کنون زیانهائی غیر قابل جبرانی به مردم ایران وارد کرده است.

بر اساس  گزارشهای منتشره تنها پس از اغاز سال جدید میلادی تا کنون بیش از 160 اعدام صورت گرفته است. از این تعداد حدود 80 مورد ان پس از سفر وزیر خارجه سوئد کارل بیلدت به ایران، چهارم فوریه، صورت گرفته است.

در طی هفته اخیر حد اقل 14 نفر در نقاط مختلف ایران اعدام شده اند که تعدادی از انها هنگام ارتکاب جرم نوجوان بوده اند.

کشورهای غربی با اتخاذ سیاست ورشکسته به اصطلاح” دیالوگ انتقادی” در مقابل رژیم و همچنین درسایه گفتگوهای هسته ای درجریان، چشم خود را به کلی بر روی نقض فاحش حقوق بشر درایران بسته است. این سیاست از سوی ایران نه تنها به منزله چراغ سبز به ادامه کشتار و نقض سیستماتیک حقوق انسانها تلقی میشود، بلکه سبب نیز شده  است که رژیم تاب تحمل اندک انتقادی را که سوی جامع جهانی، که البته برای خالی نبودن عریضه و حفظ ابروی نداشته خود در دفاع از حقوق انسانهاصورت میگیرد، نداشته باشد وبابت اعمال وحشیانه مجازات اعدامها از این جوامع طلب جایزه نیز بکند.

حال کاترین اشتون از طریق سفر خود به دلجوئی رژیم خواهد پرداخت و از انها به خاطر همین اندک انتقادها از رهبران سفاک رژیم پوزش خواهد خواست. او حتما برای ارام کردن انها توضیح خواهد داد که در واقع در مقابل انظار عموم نمیشود بیش از این سکوت کرد، و در اثر انزجار روز افزون افکارعمومی از رژیم و وجود جنبش مقاومتی فراگیر، نمیشود کاملا کور بود.

حال سوال اینست که چگونه خانم اشتون در اینده ای نزدیک پاسخگوئی دست دادن خود با رهبرانی که دستشان تا مرفق به خون مردمش الوده است خواهد بود و چگونه برای گرفتن رضایت و طلب بخشش از مردم ایران عمل خواهد کرد؟

شاید هم نیازی به پاسخگوئی نمیبیند. چرا که، البته با احترام به مبارزات مردمی که علیه دیتکاتوریها در هرکجای جهان و با محکوم کردن استفاده از هرگونه خشونتی در مقابل انها، به نظر میرسد که از نظر سیاستمداران غرب خون ایرانیان یا بسیار رقیقتر از مردم ساکن اروپا است یا اصلا رنگی ندارد.

اینگونه برداشت حداقل با دنبال کردن بحران اوکراین به ادمی دست میدهد.

مجتبی قطبی

6 مارس 2014