مثنوی هادی خرسندی در مورد مدیران بسیجی و خواهران زینب صدای آمریکا

هادی خرسندی ، شاعر و طنزپرداز مقیم لندن در یاداشتی کوتاه در سایت گویا نیوز ، با عنوان « صدای آمريکا و ابريشم پشم آقا » ، نخست با بیان این که « محتوای برنامه های اين رسانه ( صدای آمریکا ) تابعی است از متغير مصالح و منافع مديران دوره ای آن » نوشته است : «ماليات دهندگان  آمريکا از ميزان بسيجی بودن و خواهر زينب بودن مديران مختلف اين رسانه خبر ندارند »

شاعر و طنزپرداز تبعیدی، با اشاره به این که دکتر رامين احمدی دلايل حذف خود را از برنامه های تحليلی صدای آمريکا اين طور برای آقای محمدی نوشته است: « از من خواستند پيراهن و کراوات سبز نپوشم يا در آغاز برنامه علامت پيروزی نشان ندهم… به من اخطار شد که از آخوند به جای روحانی استفاده نکنم …» هادی خرسندی ادامه می دهد :« اين ها جوک نيست، اغراق نيست، شرط دعوت شدن در برنامه های صدای آمريکا و احتمالاَ از مصوبات کميته ی منکرات اين رسانه است»

مثنوی هادی خرسندی در مورد صدای آمریکا

نه، نگو آخوند، روحانی بگو!
فخر آفاق مسلمانی بگو!

حضرت آقا بگو با آب و تاب
آيت الله اش بخوان وقت خطاب

حجت الاسلام اگر گفتی به او
سين و لام اش را بکش در گفتگو

ول کن اين آخوند را و هی نگو
يا اقلاَ توی «وی.اُ.ای» نگو

نه، نگو قالتاق عمامه به سر
بل بگو تاج سر نوع بشر

نه، مخوان آخوند را روباه و گرگ
بل بخوان شير ژيان، مرد بزرگ

پشم آقا را بگو ابريشم است
همچنين آب دماغش شبنم است

وقتی انگشتی به بينی ميکند
تو بگو يوگای چينی ميکند

چون زند آرووغ پرسان شو، که آه
در همايون بود يا توی سه گاه؟

گوز آقا را بگو صوت جلی
مايه ی فخر تشک يا صندلی

نه نگو آخوندِ مکار دغل
چونکه آن خانم نشسته اين بغل

نه نگو پتياره ی گردن کلفت
بل همان را گو که آن خانم بگفت:

کی به تو گفته گره کن مشت خود؟
مثل حرف V بکن انگشت خود؟

اسم روحانی که آمد در ميان
در حضور مجری و اطرافيان؛

غنچه کن انگشت ها را روی لب
بوسه ای بفرست بهرش با ادب

دست خود بر سينه بگذار اينچنين
يک کمی خم شو به سوی دوربين

باسن خود را ز روی صندلی
جا به جا کن اندکی با ياعلی

پيش ما آخوند دارد اعتبار
پس تو لطفی کرده اسمش را نيار!

لفظ روحانی که آيد جای آن
خود مضاعف ميشود معنای آن!

گفتن آخوند دارد معصيت
هست کار آدم بی تربيت

گفتن آخوند می باشد گناه
ميبرد نام تو در ليست سياه

اسم تو در نامه ها خط ميخورد
مهر کنسل روی دعوت ميخورد

راستی وقتی که ميپوشی لباس
با سران فتنه اينجوری نلاس

داده اند از رختکن راپرت تو
سبز بوده گوشه ای از شورت تو

سبز در برنامه خط قرمز است
کندنش هم واجب و هم جايز است

خاک عالم! سبز؟ بِک.کَن بيدرنگ!
غافلی انگار از سانسور رنگ

خانم از اين کشف، تو لب شد بسی
خانمه شوخی ندارد با کسی

او برای وصل کردن آمده …