مجتبی فتحی: سلیبریتی ها یا حافظ منافعان و ماله کشان نظام ضد ایرانی جمهوری اسلامی

هنوز چندی از رو شدن و افشا شدن رشوه های چندین میلیارد تومانی حکومتی به محمد رضا گلزار برای حمایت از “مدافعان حرم” (قاتلان مردم مظلوم سوریه) و نیز به مهران مدیری برای به طنز کشیدن و تمسخر کردن شرایط وخیم اقتصادی مردم ایران در برنامه های تلویزیونی حکومتی نگذشته است که سلیبریتی های حکومتی در یک حرکت سازماندهی شده و در دفاع از فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی برای فریب ایرانیان داخل و خارج از کشور، بر علیه تحریمهایی که خائنان به ایران و ایرانی را نشانه رفته است، فغانشان بلند شده و به صحنه آمدند.

در آغاز باید خطاب به خوانندگان گرامی عرض کنم – که بی آنکه بخواهم جانب داری کرده باشم – باید گفت که طی روزهای گذشته مقامات مختلف آمریکایی بارها اعلام کرده اند که تحریمهای غذایی، خوراکی، دارویی، پزشکی و غلات شامل تحریمها نخواهد شد.

سعید حجاریان تئوریسین اصلی 2 خرداد سال 1376 به روزنامه ی حکومتی اعتماد در 13 تیر 1397 گفت: “حرفمان را از زبان سلیبریتی ها (هنرمندان) باید بزنیم.

چهار ماه پس از خط دادن این تئوریسین باند مغلوب حکومتی به سردمداران جمهوری اسلامی و دقیقا یک روز پیش از آنکه آخوند حسن روحانی اعلام کند که «آمریکا با تحرمهایش بدنبال فشار بر مردم ایران است»، هنربندان ماله کش و حافظ منافعان دیکتاتوری ولایت فقیه در ایران به میدان آمده و “نتیجه ی اعمال تحریمهای آمریکا را بر علیه مردم ایران” اعلام می کنند.

در اینجا بنده به عنوان یک فعال سیاسی مستقل تبعیدی و یک عکاس حرفه ای و گرافیکر دیجیتالی سئوالاتی بسیار ساده از این سلیبریتی های سینه چاک حکومتی دارم.

در 23 تیر 1394 توافق هسته ای میان جمهوری اسلامی و 5+1 منعقد شد و در پی آن جمهوری اسلامی به 151میلیارد و 800 میلیون دلار از پولهای بلوکه شده طی تحریمها، دسترسی پیدا کرد.

سئوال از شما حضرات این است که این پولها چه شد؟ چرا کوچکترین بهبودی در وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم ایران ایجاد نشد؟ چرا از جمهوری اسلامی طی یک نامه ی جمعی و سرگشاده هیچ بازخواستی نکردید؟

پخش پارازیتهای حکومتی طی یک دهه ی اخیر موجب روز افزون شدن وحشتناک انواع سرطانها در ایران شده است. چرا تا کنون برای بیماران سرطانی دلسوزی نمی کردید؟ چرا در کنار انسانهای مظلومی که بخاطر ایجاد خفقان توسط پارزیتهای نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی دچار سرطان می شدند، نمی ایستادید؟

چرا در کمتر از یک ماه پیش همزمان با تمسخر مردم دردمند و بدون درمان و دارو توسط وزیر بهداشت آخوند روحانی وقتی که در 18 مهر 1397 نظام ضد ایرانی جمهوری اسلامی 200 تن دارو و نیز انبوهی از وسایل پزشکی به عنوان هدیه برای عراق فرستاد، خفه تمرگیده بودید؟

چرا زمانی که در قیامهای مردمی و اعتراضات سراسری دی ماه 96 و مرداد 97 وقتی که مردم مظلوم ایران سرکوب و قتل عام می شدند و در حالی که دهها نفر را در زندانها “خودکشی می دادند” و فعالان مدنی و محیط زیستی را زیر شکنجه می کشدند و یا اخیرا به آتش می کشیدند و هزاران نفر را در سیاهچالهای جمهوری اسلامی روزانه شکنجه می کردند و می کنند، خفقان گرفته بودید؟

در حالی که ابراهیم رزاقی، رئیس کمیته امداد رسما به خبرگزاری های جمهوری اسلامی اعلام کرد که به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی، امروز 50 میلیون نفر در ایران زیر خط فقر داریم و یا وقتی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرد که طی 3 ماه آخر سال 96 بیش از 30 میلیارد دلار وجه نقدی از ایران خارج شده است، چرا در غم مصیبتها و غارت مردم مظلوم ایران صدایتان در نیامد؟

چرا زمانی که سردمداران ضد ایرانی جمهوری اسلامی سالانه دهها میلیارد دلار اموال مردم مظلوم ایران را تاراج کرده و برای بنیادگرایی و تروریسهای اسلامی در سراسر جهان و بویژه در عراق و لبنان و فلسطین، جنگ وحشیانه و ضد مردمی سوریه و جنگ یمن هزینه می کردند، حناق گرفته بودید؟

حالا که وقت حسابرسی بین المللی از دشمنان اصلی مردم ایران و نظام ضد ایرانی و فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی فرا رسیده است، دایه ی مهربانتر از مادر برای مردم بی پناه ایران زمین شده اید؟
بخواهید یا نخواهید زمان براندازی و سرنگونی نظام دیکتاتوری تئوکراتی اسلامی در ایران فرا رسیده است و این امر بی تردید به دست مردم بزرگ ایران محقق خواهد شد.

شمایان سلیبریتی و یا هنرمند مردمی نیستید، به قول شاملوی بزرگ “هنرمند همیشه بر قدرت است و نه با قدرت”.

شمایان سلیبرتی و یا هنرمند مردمی نیستید بلکه هنربندانی هستید که امروز تبدیل به فاحشگان فکری و جاکشان سیاسی و ماله کشان جمهوری اسلامی شده اید که در فاز پایانی دیکتاتوری اسلامی و ضد ایرانی ولایت فقیه، به یاری اش شتافته اید.
شمایان کاسه لیسان حکومتی یک نظام توتالتر مذهبی هستید که در کسوت نام “هنرمند” لکه ی ننگی بر دامان هنر مردمی و هنرمندان ایران زمین می باشید.
مطمئن باشید که مردم بزرگ و ستمدیده ی ایران زمین هیچ وقت فاحشگی مغزی شما خود فروخته گان در سیاهترین دوران تاریخی اشان را فراموش نخواهند کرد.

سخنم را با بخشی از شعر بسیار گویای شاعر در تبعید خانم مینا اسدی با نام «جاکشها» به پایان می رسانم.

جاکش ها
در میان ما جا سازی می کنند
« جاسوس »
در میان ما
جاکش ها
جا به جا
جاسازی می کنند.
….
جاکش ها
همه چیز را در میان ما
جاسازی کرده اند
« روزنامه نگار »
« طنز پرداز»
« مقاله نویس »
« نویسنده »
« شاعر»
« آواز خوان»
« هنرپیشه »
« کارگردان»
« نقاش »
« قهرمان »
از همه رقم
جنس شان جور است
کم نمی آورند!
جاکش ها
همه چیز را
در میان ما جاسازی کرده اند.
(مینا اسدی)

مجتبی فتحی
19 آبان 1397