محمد قرائی: خطرناکتر از اسید پاشی!

mohamad gharai1حسن فیروز آبادی که به هیکل بد قواره اش زنجیره ای از القاب چندش آور آخوندی آویزان است، اخیرا درهمایشی گفت: برخی رسانه های زنجیره ای، هنوز خبراسید پاشی نیامده، سرمقاله شان آماده بود. این سم پاشی رسانه ای، ازاسید پاشی هم خطرناکتراست!

درروزها و ماههای آغازین انقلاب ضد سلطنتی، درفضای نیم بند بهارآزادی، جنب وجوشی در جامعه پدیدار شده بود. سازمانها ونیروهای انقلابی و آزادیخواه، خیمه وخرگاه گسترده ودرجهت اهداف آزادیخواهانه خویش به فعالیت پرداخته بودند. ارتجاع برخاسته ازاعماق قرون واعصارتاریخ ایران، مات ومبهوت نظاره گرصحنه بود. جوانان پرشور، دسته دسته به نیروهای سیاسی و درراس آنها به جنبش ملی مجاهدین می پیوستند. خمینی واعوان و انصارش گله های چماقداررا برای حمله وهجوم به نیروهای انقلابی ترغیب و تشویق میکردند. دراوج این سرکوب عریان،آقای مسعودرجوی درمتینگ امجدیه، درقلب تهران، خطاب به خمینی واسلام پناهان قلابی گفت:”بخدا قلب آدم می میره از اندوه، شما چطوره که چشم دختر مسلمون را ازحدقه درمیارن؟ دست مادر شهید را می شکنن دم برنمی آرین؟ دم زدن از اسلام پناهی سوری تا کی ؟!”

بدلیل افشاگریهای سازمان مجاهدین خلق ایران، موضوع چماقداری به عنوان یک پدیده شوم وبه ارث رسیده ازنظام سابق درسطح جامعه مطرح شد. به رسانه های رسمی ونیمه رسی راه پیدا کرد. حنای دجالیت خمینی دراین زمینه رنگ باخت. حالا گله چماقداران و امت نالان درصحنه، تفی شده بود سربالا که ریش وعمامه ملا را نشانه میرفت.
خمینی برای گریز از مخمصه و فشارهای مداوم جامعه جوشان، درافشانی کرده و گفته بود چماق زبان ازهرچماقی دردناکتراست!
بدیهی است که ترهات و خزعبلات امثال حسن فیروز آبادی ازهمین قماش یاوه بافی هاست.
قداره بندان جماران نشین وحشی ترازهمیشه، چشمها ازحدقه درمی آوردند، سرها می شکافتند وبدنها شرحه شرحه می کردند. ده ها شهید و هزاران زندانی را میتوان در کارنامه سیاه اوایل انقلاب امام امت ورهبرآزادگان جهان! ثبت وضبط شده بحساب آورد.

همه این کشت وکشتارها وبگیر وببند ها افاقه نکرد. تخت های شکنجه اندک زمانی پس ازانقلاب ازدخمه ها بیرون کشیده شد.بسیاری را شکنجه کردند. بربدن بسیاری از زندانیان سیاسی بازداشت شده باآتش سیگار مرگ برفلان وبهمان حک شد. درکورسوی آخرین رمقهای بی جان آزادی به یمن افشاگری نشریه مجاهد ، بازهم پدیده ضد بشری شکنجه دراعماق شکنجه گاههای قرون وسطیی افشاء و درمعرض دید خلایق قرارگرفت. دجال ضد بشربناچار پرده کنارزد وبه دفاع از چماقداران وشکنجه گران برخاست. خمینی با وقاحت خاص خودش چشم در چشم میلیونها ایرانی گفت : اینها – مجاهدین خلق ایران- خودشان خودشان را شکنجه می کنند تا مظلوم نمایی کرده و نظام را بدنام سازند!

ایضا ترهات و خزعبلات امثال حسن فیروز آبادی ازهمین قماش یاوه بافی هاست.

فیروزآبادی تنها فرد نظام نیست که نعل وارونه میزند بلکه کلیت نظام وجناحین رژیم همگی دراین زمینه ها متوفق القول بوده و اتحاد عمل دارند.
سه راس لاریجانی ها نیزبرهمین سیاق دجالگری کرده وخاک بر چشمان توده مردم ونمک برزخم دل مجروحین می پاشند. مشاور و دست یارارشد روحانی، هم آوا با جناح خامنه ای میگوید عامل اسید پاشی مزدور سرویسهای جاسوسی خارجی است!
حال باید دید اگر اسید پاشی آرامش جامعه را برهم میزند و آنچنانکه آدمهای رژیم مدعی دخالت دستهای خارجی هستند، چرا اسید پاشان بفوریت دستگیرنمی شوند؟ چرا حتی خبرنگار و عکاس حکومتی ایسنا که عکس وفیلم ازتظاهرات مردم گرفته ، دراصفهان دستگیرمی شوند. چرا با تظاهرات واعتراضات مسالمت آمیزخانواده ها ومردم بشدت مقابله میشود؟

وزارت ابله اطلاعات نظام هراز گاهی داستانسرایی کرده وسریالهای مهیج تلوزیونی میسازد. دشمنانش را دراقصا نقاط جهان شناسایی و تعقیف می کند. دردریاها ، درآسمانها ودرهمه جا ودراسرع وقت دشمنان رنگارنگ نظام قلع وقمع میشوند! بااین وجود معلوم نیست چرا در روزروشن، درکلان شهرها ودرزیردوربینهای متعدد، حرامیان بکرات عملیات اسید پاشی را باجرا میگذارند وخبری ازدستگیری نیست؟!

اعتراضات بالامیگیرد، مردم به خیابانها می ریزند. طبل رسوایی بین المللی جنایت آخوند ساخته ملا ازپشت بام عظما بزمین میخورد. تازه کوه اطلاعات وبررسیهای نظام آخوندی موش میزاید وسایت حکومتی دیگربان درهفت آبان مینویسد:
حسین حسین‌زاده٬ جانشین فرمانده نیروی انتظامی اصفهان گفت : تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و … «ضدانقلاب» در این شهر دستگیرشدند. آنها درتظاهرات جلوی دادگستری اصفهان دراعتراض به اسید پاشی حضورداشتند!
ازاین نشانه ها به عیان میتوان به هشدارهای باقافیه وبی قافیه سردمداران ریزودرشت نظام درمورد کابوسهای همیشگی آخوندها پی برد.

محمد قرایی- سوئد
اکتبر2014