محمودنيشابوري: كهكشان عشق و اميد

در هزار توي زمان ايستاده بر بلنداي طاقت انسان.

آيا من انسانم!

آيا من يك نظاره گرم، يك خبرنگار ووقايع نويس…

نه هر گز، من يك انسانم!

چون مدعيم، بايد ازشرف انساني و انسانيت دفاع كنم.

براي خود، نه، براي ديگران.

آيا بايد، انسانيت همانند انسانها اعدام شوند!

 

اما من ديده ام، بارها، شنيده ام و خوانده ام،

در شهر هاي دود گرفته سرزمين من، انسانيت بر بالاي دار،

رقص رهايي مي كند.

به تماشا مي ايستند ، به اعدام و شلاق،

و بعد به خير و خوشي به خانه هاشان بر مي گردند.

تا شايد، فردا و فردا هاي ديگر مراسم! اعدام وشلاق ديگري باشد!

 

اما، همه نمي بينند،

چه مي گويم نمي خواهند ببينند!

اينها مشروعيت به جنايات آخوند ها مي دهند،

اين طور نيست!

آيا اين توهين به حرمت انساني نيست!؟

آخوندهاي ديكتاتور،زمان را كُند ميكنند،

حال آنكه آنها در گذشته دور بدنيا آمده و بزرگ شده اند.

سالها ي نوري از زمان فاصله دارند،

 

افكار ارتجاعي و قرون وسطايي

كفتارند و لجن خوار، افكارشان شرك و آلوده به خرافات

همه اينها باسس تند جنايت و زن ستيزي،

شده است قانون و زير بناي هر جرم و جنايتي

آري، در كشور من به نام نامي زن توهين شده، ارزشها فرو ريخته شده

مرد سالاري مرد ميدان شده،

آزاد، آزاد، در بازار مكاره ارتجاع پادشاهي مي كند.

آري  قوانين ضدزنان در كمين شكار زنان ميهنم هستند.

با هزاران نوع تهديد و سركوب،

بر صورت خواهرانم، درروز روشن اسيد مي پاشانند.

ومجرمين سرمست از جنايتشان رتبه و مقام هم مي گيرند.

د ركشور من خواهران ، ده تا پانزده ساله خودكشي ميكنند

كارتن خوابند، بيكارند و مجبور به كارهاي اجباري ديگر…

÷÷÷÷÷÷÷÷÷

 

ريحانه جباري و هزاران مجاهد و مبارز،

به پاس ايستادگي از شرافت انسان اعدام مي شوند.

وحالا آخوندها وقيحانه تبليغ مي كند:

 

«ثبت نام بانوان مدافع حرم

و اراجيفي رانوشته است…»

آري، شرم دارم از بيان و آنچه اين دژخيمان

در رابطه با زنان وظنم روا مي دارند.

÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷

بايد به پا خيزيم ، اعتراض كنيم.

نشستن و زانو ي غم در بغل گرفتن كار ساز نيست

اصلاً شايسته و بايسته ما نيست.

من مي دانم و يقين دارم مي آيد، آنكه بايد

مريم رهايي را مي گويم، آنكه پيامش، راه و روشش،

برابريست، آزادي ست، ضد اعدام و درد و شكنج است

اوست كه دگر بار لبخند را برلبان ستمديدگان مي نشاند

تبعيض، مرد سالاري، سركوب، دار، درفش رخت مي بندد.

آنچه مي ماند، آزاديست.

خجسته آزادي

محمود نیشابوری

2017 06 16