محمود خادمی: داعش؛ رجعتی اقتدار گرایانه به خلیفه گری و دوران شکوه امت (2)

بخش نخست مقاله به تاریخچه ؛ سرچشمه ایدئولوژیک و کارکردهای سیاسی ” دولت اسلامی عراق و شام ” یا داعش ؛ اختصاص داشت . در این بخش همچنین ؛ به داعشِ ولائی که ؛ با پیروزی انقلاب 57 از ایران سر برآورد هم اشاره کرده ام و با اشاره به وجه تشابه داعشِ ولائی و داعشِ جهادی نوشتم که ایدئولوژی داعشی در ایران از حلقوم روحانیون و آیت الله های لانه کرده در حوزه ها شنیده میشود ؛ تریبونهای نماز جمعه دستورات داعشی را صادر میکنند ؛ مجلس آخوندی احکام و دستورات داعشی را لباس قانون میپوشاند و بسیج و حزب الله و …. اوامر سرکوبگرایانه داعشی را در جامعه پیاده میکنند و …. اکنون ادامه و بخش پایانی مقاله

ب ــ نقش رژیم ایران در رواج بنیاد گرائی و ظهور داعش :

تا قبل از انقلاب ضد سلطنتی در ایران ؛ خاورمیانه یک منطقه با ثبات و آرام بود و صرف نظر از اختلافات و تنش های میان اعراب و اسرائیل ــ که آنهم چندان فعال نبود و رو به خاموشی نهاده بود ــ ؛ خبری از جنگ ؛ اختلافات و تقابلهای امروزه میان سنی و شیعه ؛ وجود نداشت .

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ؛ بنیادگرائیِ و خشونت دینی با آمریت نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی ؛ کل منطقه خاورمیانه را در بر گرفت . رادیکالیسم و افراط گراییِ ایرانِ شیعی که با دخالت گری در امور کشورها ؛ بدنبال هژمونی منطقه ای بود به واکنشی در کشورهای سنی ؛ منجر شد که امروزه بوسیله گروههای افراطی و تروریست سنی مانند القاعده و داعش و …. پیگیری میشود .

قرائت بنیاد گرایانه از دین اسلام سابقه ای طولانی تقریبا به قدمت دین اسلام ــ ظهور خوارج در زمان حضرت علی ؛ اولین امام شیعیان ــ  ؛ دارد که به گواهی تاریخ در راه این قرائت از دین ؛ جنگها ؛ خونریزیها و ویرانی های فراوانی صورت گرفته است . اما فعال شدن و نقش آفرینی سیاسی این قرائت ؛ به مثابه یک تهدید جدی برای دستاوردهای مدنی بشر در دنیای معاصر و همچنین خطری برای صلح و امنیت منطقه و جهانِ امروز ؛ به پیروزی انقلاب ایران و تشکیل حکومت اسلامی و روی کار آمدن خمینی و آخوندها ؛ بر میگردد .

واقعیت این است که داعش یک ایدئولوژی و یک شیوه تفکر است با عملکردِ مشخص سیاسی ــ اجتماعی که قبل از ظهور و گسترش در عراق و سوریه ــ پیش از آنکه کشورهای سوریه و عراق به ویروس بنیاد گرائی آلوده شوند ؛ این کشورها ؛ کشورهائی سکولار بودند که نیروهای مترقی و دموکراتیک داشتند ؛ در عراق حزب کمونیست فعالیت میکرد ــ؛ در کشور ما ــ نوع ولائی آن ــ ؛ وجود داشته است . داعش ولائی  با داعش خلافتی ــ نوع عراق و سوریه ــ به لحاظ محتوائی و ماهیتی ؛ تفاوت چندانی ندارد .

جنایت و وحشی گریهای داعش در عراق و سوریه ؛ در حالی همه انسانها ؛ نهادهای حقوق بشرِ بین المللی و کشورها را در بهت ؛ حیرت و ترس فرو برده است که همین جنایات در ابعادی وسیع تر و گسترده تر از عراق و سوریه ؛ 37 سال است که در ایران تحت حاکمیت آخوندها جریان داشته و دارد . جنایتی مانند اعدامهای خیابانی ؛ سنگسار ؛ قطع دست و پا ؛ شلاق و تازیانه و جدیدا” اسید پاشی بر روی زنان و دختران ایران .

وقتی که در ماهها پایانی حکومت شاه ؛ غرب و امریکا از ترس اینکه رهبری انقلاب مردم ایران بدست نیروهای انقلابی و رادیکال بیفتد به رهبری روح الله خمینی بر انقلاب مردم ایران رضایت داد و با تبلیغات وسیع با سلام و صلوات خمینی را بر اریکه قدرت نشاند ؛ نطفه بنیادگرائی و تروریسم دینی در ایران و منطقه خاورمیانه ؛ بسته شد و برای اولین بار در تاریخ خاورمیانه ؛ رژیمی بنیادگرا بقدرت رسید . رژیمی که از پاسخگوئی به مطالبات جوانان و مهار انقلاب عاجز و نا توان بود و بناچار برای غلبه بر بحرانهای داخلی ؛ به صدور بحرانِ بنیادگرائی به کشورهای منطقه ؛ روی آورد .

یعنی خمینی و نظام ولایت فقیه برای مقابله با ناتوانی از پاسخگوئی به مطالبات مردم و جوانان انقلاب کرده ؛ به حربه صدور بنیاد گرائی و تروریسم تحت عنوان ” صدور انقلاب ” ؛ در کشورهای همسایه روی آوردند . بدین ترتیب خمینی ؛ آخوندها و سردمداران نظام دینی ایران ؛ اولین بنیاد گرایانی بودند که در منطقه بقدرت رسیدند . کسانی که از همان آغاز بقدرت رسیدن ؛ در سودای تشکیل خلافت اسلامی ــ با حربه ” صدور انقلاب ” ــ به دخالت گری در امور کشورها و کمک به گروه های تروریستی ؛ بستر لازم را برای رشد و گسترش گروههای تروریستی و جهادی ؛ فراهم نمودند .

بعبارتی سنگ بنای بنیاد گرائی در منطقه ؛ بوسیله نظام جمهوری اسلامی پایه گذاری شد و بعدا” ایران به مهمترین عامل خارجی در پیدایش و استقرار گروههای تکفیری ــ جهادی از جمله ” دولت اسلامی عراق و شام ” در عراق و سوریه ؛ تبدیل شد . بدین ترتیب با پیروزی انقلاب و بقدرت رسیدن روح الله خمینی در بهمن 57 ؛ فصلی سیاه و خونبار از حاکمیت بنیادگرائی در کشور ما و منطقه آغاز شد . رژیمی که علاوه بر تحمیل ارتجاع و بنیاد گرائی در داخل ؛ توانست بنیادگرائی پاسیو و منفعل منطقه را جانی تازه ببخشد .

آری ؛ سونامی ویرانگر و وحشت آفرینِ داعش که امروزه در بیرون از مرزهای کشور ما زبانه میکشد با تفاوتهای جزئی ؛ باز تولید اندیشه های بنیاد گرایانه خمینی و روحانیت حاکم بر ایران است . یعنی اگر چه تعلقات ایدئولوژیک و عقبه های تئوریک این سونامی به ” سید محمد قطب ” میرسد ؛ ولی در عمل امتداد بنیادگرایانه اندیشه های خمینی و آخوندها در شکل و شمایلی دیگر است . بعبارتی  داعش و خلیفه گری ؛ ادامه ولایت فقیه خمینی است .

اول ــ نقش رژیم در تحولات عراق :

حمله تجاوز کارانه غرب و امریکا بعراق در سال 2003 و سرنگونی صدام حسین ؛ باعث تضعیف عراق و چرخش تعادل قوای منطقه ای به نفع رژیم ایران شد و زمینه را برای دخالت و بسطِ سلطه رژیم ایران بر عراق ؛ فراهم نمود . سر انجام امریکا بعد از 9 سال جنگ پر هزینه و پر تلفات با عراق ؛ بدون هیچ دست آوردی در زمینه ثبات سیاسی در عراق ؛ ناچار به ترک این کشور گردید و این کشور را برای دخالت و سلطه گری بیشتر ؛ تحویل رژیم ایران داد .

با خروج امریکا از عراق ؛ تظاهرات مخالفانِ سنیِ نوری المالکی ــ که در طول نخست وزیری او مستمرا” مورد تبعیض و سرکوب قرار گرفته بودند ــ ؛ در شهرهای سنی نشین شروع و روز به روز بر دامنه آن افزوده گردید . نوری المالکی ــ نخست وزیر شیعه عراق ــ با کمک نیروهای عراقی وابسته به نخست وزیری و  شبه نظامیان شیعه وابسته بایران به سرکوب بیرحمانه تظاهرات مسالمت آمیز مخالفین ــ که خواهان امنیت و امتیازات بیشتری بودند ــ ؛ می پردازد .

اعتراضات مسالمت آمیز مردم و مخالفان نوری المالکی ؛ در اثر سرکوب خونین و بیرحمانه ارتش و شبه نظامیان شیعه به قیام مردم سنی عراق ؛ برای سرنگونی دولت نوری المالکی ارتقاء می یابد . شقاوت و بیرحمی نیروهای سرکوبگر مالکی در جریان سرکوب مردم سنی ؛ باعث میشود که آنها به داعش پناه برده و تأمین امنیت خود را در هم پیمانی با او ؛ بیابند .

بعبارتی امامزادهِ داعش ؛ برای مردم سنی عراق به منبع الهام ؛ عزت نفس و هم پیمانِ موقتی ؛ برای مقابله با تحقیر شیعی و مبارزه با حاکمیت شیعه در عراق و شبه نظامیان شیعه وابسته بایران تبدیل میشود . یعنی بسیاری از مردم سنی عراق با داعش احساس امنیت و همدلی بیشتری میکنند تا دولت شیعی عراق . بدین ترتیب فضا و زمینه برای رشد و میدان داری گروههای افراطی و رادیکالِ سنی و از جمله داعش  فراهم میشود .

این همپیمانی و همراهی مردمِ سنیِ عراق با داعش باعث میشود ؛ داعش با سرعت باد و به آسانی شهرهای موصل و تکریت و ….. در عراق را به تصرف خود در آورد . با تصرف این شهرها ؛ داعش به منابع مالی بسیار و انبوهی جنگ افزار نظامی دست می یابد و راه این جریان برای پیشرویهای بعدی ؛ تسهیل میشود .

یعنی سلطه شوم و مداخلات رژیم در عراق و سوریه و سرکوب و گسترش تفرقه قومی و دینی ؛ باعث تشدید جنگ و خونریزی در این کشورها شد و در میان خون و آتش سرکوب مردم سنی عراق و سوریه ؛ گروههای تکفیری و جهادی و از جمله داعش سر برآوردند .

دوم ــ نقش رژیم در تحولات سوریه :

جنبش اعتراضیِ مسالمت آمیز جوانان و مردم سوریه که در ماه مارس 2011 شروع شده و خواستار اصلاحاتی در امور کشور بود ؛ بعد از چند ماه سرکوب خونین و بیرحمانه توسط دولت سوریه و کمک ایران ؛ شکست خورد . این ناکامی و شکست ؛ زمینه را برای میدان یابی و قدرت گیری گروههای جهادی و تکفیری فراهم کرد . ناتوانی دولت و ارتش سوریه در مقابله با گروههای تروریستی و جهادی ؛ پای رژیم ایران را به سوریه برای کمک به بشار اسد ؛ بازتر نمود . ورود ایرانِ شیعی برای سرکوب معترضان سنی و مداخلات بیشتر رژیم ایران ؛ شرایط را برای رشد و شدت گیری اختلافات دینی و جنگهای مذهبی به پرچمداری گروههای تروریستی القاعده و بعد داعش ؛ آماده نمود .

ج ــ امریکا ؛ غرب و کشورهای عرب منطقه و ظهور داعش :

در سودای پیشبرد و تحقق طرح ” خاورمیانه بزرگ ” ؛ نو محافظه کاران امریکائی در سال 2003 دستور حمله و جنگ با مستقل ترین کشور منطقه یعنی عراق را صادر کردند . نقشه راه طراحان جهانخوار این بود که ؛ با تغییر و سرنگون کردن رژیم های نا هماهنگ با منافع غرب و امریکا و تحمیل پاره ای اصلاحات سیاسی و اجتماعی به کشورهای دوست و متحد خود در منطقه ؛ راه ادغام کل منطقه را در اقتصاد جهانی بگشایند و …. .

اما با اشغال عراق و سرنگون کردن صدام حسین نه تنها رویای جهان خواران ــ تشکیل خاورمیانه نوین یا بزرگ ــ محقق نشد ؛ بلکه امریکا در باتلاق بی ثباتی و نا امنی عراق گرفتار و با حاکم شدن مزدور و دست نشانده رژیم آخوندها ــ جنایتکاری بنام نوری المالکی به جای صدام حسین ــ  ؛ و اِعمال سیاستهای تفرقه گرایانه و تبعیض آمیز وی ــ بر علیه مردم سنی عراق ــ ؛ راه برای ورود و توسعه گروههای تروریستی در عراق ؛ گشوده شد .

اما تعجب برانگیز تر از حمله امریکا به عراق ؛ مماشات امریکا با سلطه رژیم ایران از طریق دست نشانده اش ــ نوری المالکی ــ در عراق بود . در حالی که امریکا می دید و میدانست رشد تروریسم ــ که عمدتا” سربازان امریکائی در عراق را هدف عملیات خود قرار میداد ــ زائیده دخالتهای رژیم ایران در عراق و سیاستهای فرقه گرایانه نوری المالکی ــ دست نشانده رژیم ایران ــ میباشد ؛ اقدامی برای عزل نوری المالکی و یا کوتاه کردن دست رژیم ایران انجام نمی داد .

یعنی علیرغم هزینه های سرسام آور و کشته و مجروح شدن ده ها هزار نظامی امریکائی در عراق ؛ سیاست های این کشور باعث شد ؛ در باتلاق افراطی گری و تروریسمی گه عمدتا” توسط رژیم ایران برنامه ریزی میشد ؛ گرفتار آید  . تنها راه پیش روی امریکا برای نجات از این باتلاق ؛ خروج اجباری ارتش امریکا از عراق بدون هیچگونه دستاوردی بود .

اما با خروج اجباری و زود هنگام و کاهش حضور منطقه ای امریکا ؛ نه تنها مشکلی از انبوه مشکلات عراق حل نشد ؛ بلکه زمینه برای دخالت و نقش آفرینی کشورهای منطقه ــ از جمله ایران ــ مساعدتر شده و راه ورود و فعالیت بیشتر برای گروههای بنیادگرا ؛ تروریست و قدرت گیری القاعده و بعد داعش ؛ هموار تر گردید .

یعنی حمله تجاوز کارانه امریکا بعراق در سال 2003 و اشغال این کشور تماما” بسود نظام ولایت فقیه در ایران تمام شد و شرایط را برای نفوذ ایران و صدور تروریسم و بنیادگرائی به این کشور فراهم کرد . نا امنی و بی ثباتی در عراق این کشور را به جولانگاه گروههای تروریستی تبدیل نمود . ادامه این وضعیت به ظهور داعش در عراق و سوریه منجر گردید . بقول ” ریچارد سیمور ” نویسنده چپ گرای امریکائی در روزنامه گاردین ” اشغال وحشیانه عراق توسط امریکا ؛ شورش وحشیانه داعش را بدنبال داشته است ” .

بنابراین با حمله امریکا به عراق نه تنها سودی عاید آمریکا نشد و نه تنها قدمی در راستای ” طرح خاورمیانه بزرگ ” برداشته نشد ؛ بلکه با تسلط رژیم ایران بر عراق ؛ حلال شیعی که تهدید جدی علیه منافع امریکا در منطقه بود ؛ کامل گردید . هلالی که هم اکنون اقدامات و برنامه های امریکا و هم پیمانان منطقه ای او ؛ برای سرنگونی بشار اسد در سوریه را ؛ بی اثر میکند و امریکا را در قبال سوریه دچار سرگشتگی کرده است .

این سر گشتگی و ندانم کاری باعث شده است که ؛ امریکا به جای قاطعیت در سرنگون کردن بشار اسد مجبور شود ؛ با کمک کشورهای مرتجع و وابسته منطقه مانند قطر ؛ عربستان و ترکیه ؛ اپوزیسیونی وابسته از میان همین گروههای بنیاد گرا ــ البته کمتر تروریست ــ ؛ برای مبارزه با رژیم بشار اسد دست و پا کند و بعد از مدتی هم ؛ همین اپوزیسیون را با چشم اندازی مبهم به حال خود رها کند . اپوزیسیونی که تا بحال حدود 60 در صد نیروهایش به جبهه النصره ــ از گروههای تروریستی تکفیری ــ پیوسته اند .

بنابراین با خروج امریکا از عراق و تضعیف حضور منطقه ای او ــ که البته بعد از ویرانی و فروپاشی نظم منطقه ای گذشته صورت گرفته است ــ ؛ گروههای تروریستی مجال بروز و ظهور یافتند و یکی یکی سر از عراق و سوریه در آوردند و منطقه به جولانگاه تروریستها و گروه های سلفی تبدیل گردید و آرمان خیالیِ ” خلافت اسلامی ” که در رویای بسیاری از گروههای تکفیری ــ جهادی بود ؛ در حالی به تحقق رسید که برای غرب و امریکا هم بدلیل تغییر شرایط گزینه ای جز حمایت از گروههای سلفی اسلامی ولی کمتر افراطی ؛ باقی نمانده است .

تراژدی تلخ اینکه ؛ صحنه واقعی جنگ با داعش در عراق نشان میدهد که ؛ وحشت امریکا از چشم طمع داعش به چاه های نفت در عراق و سوریه و به خطر افتادن شریان حیاتی اقتصاد و انرژی در جهان و همچنین خطر بهم ریختگی ثبات سیاسی و امنیتی منطقه بوسیله داعش از یکطرف و نا امیدی و بی اعتمادی امریکا از هم پیمانان منطقه ای خود ــ عربستان ؛ قطر ؛ ترکیه و … ــ در جنگ با داعش از طرف دیگر باعث شده است که ؛ امریکا برای مقابله با این خطر ؛ در توافقی ضمنی و نانوشته با دشمن خود ــ ایران ــ به اتحادی عملی ؛ دست بزند .

جان کری وزیر خارجه امریکا در جلسه شورای امنیت ملل متحد در 19 سپتامبر گفت : ائتلاف علیه گروه داعش تنها یک ائتلاف نظامی نیست و ایران هم میتواند در آن نقش داشته باشد  .

رئیس کمیسیون امنیت مجلس بریتانیا در روزنامه دیلی تلگراف اعلام کرد : دولت امریکا باید برای جنگ با دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش ؛ با ایران همکاری کند .

و از ایران هم هاشمی رفسنجانی در ملاقات با سفیر سوئیس ؛ با اشاره به بحرانی که داعش بوجود آورده است میگوید : به کمک ایران بسیاری از مشکلات منطقه ایی و حتی جهانی را حل کنند ( روزنامه جمهوری 24 مهر 1393 ) .

امیر عبداللهیان معاون وزیر خارجه رژیم نیز آمادگی دولت روحانی را برای کمک به ” دولت عراق ؛ سوریه و منطقه در مبارزه با تروریسم در چارچوب حقوق بین الملل “ ؛ اعلام کرد .

یعنی بازهم ” امداد غیبی ” ؛ این بار در هیئت داعش به کمک رژیم آمده است و در حالیکه رژیم ایران خود از منابع بی ثباتی منطقه و رشد تروریسم و بنیادگرائی میباشد ؛ میخواهد با استفاده از این شرایط ؛ با قلاب کردن خود به ائتلاف جهانی علیه داعش با یک تیر دو نشان بزند . یعنی هم مسائل و مشکلات خود با غرب و امریکا را حل کند و هم اکنون که دست نشانده اش در عراق ــ نوری المالکی ــ بر کنار شده و همچنین با پیشروی داعش و بمباران هوائی امریکا ؛ سوریه را هم از دست رفته می بیند ؛ از پنجره این ائتلاف دوباره وارد شده و مجددا” جا پاهائی در عراق و سوریه ؛ بدست آورد .

اینکه آیا چنین همگرایی و اتحادی بصورت رسمی و علنی محقق شود یا نه ؛ روشن نیست . اما روشن است که هر گونه همکاری با کانون تروریسم و پدر خوانده بنیادگرائی در منطقه ؛ درهای آشوب و نا امنی بیشتر را ؛ بر روی مردم منطقه می گشاید .

محمود خادمی

11.11.2014

20 آبان 1393

Arezo1953@yahoo.de