محمود نيشابوری: سينه سرخان،

به :شهداي والامقام، قيام ايران

گر اژدهاست بر ره، عشق است چون زمرّد
از برق این زمرّد
، هین دفعِ   اژدها   کن

سحرگاهان ، با سرودسرخ آزادي بر لب،

بسوي مرگ گام بر مي داشتند،

چه زيبا مي خواندند نغمه رهايي را،

چشمشان آتش فشان عشق خلق بود،

قلبشان شور آزادي و گنجينه ماندگار آرمانشان ،

آخر!

در افق تيره و تار وطن خورشيد را نشان كرده بودند،

و در خورشيد ذوب شدند

 

اما، آنچه دلاوران ديدند:

ضعف و زبوني و وحشت دژخيمان و اضمحلال آنها بود

آنها، گردنفراز ايستادند و بر اهريمنان خنديدند

آري آنها در مهر و علايق خلقشان ماندگار شدند

همه جا فرياد شد

خروش شاه سلطان ولايت مرگت فرا رسيده و

آتش جواب آتش!

آري، تا اضمحلال اين نا پاكان قيام ادامه دارد

سرنگوني تماميت اين نظام پليد

درود، درود

 

محمود نیشابوری

2018 01 08