محمود نیشابوری: خورشيد… به ياد مجاهد صديق علي رمضان نژاد

در وصف شما، شعر نوشتيم و ترانه

زيرا كه شما چشم و چراغيد به خانه

چون كاسه خوش نقش كه از سنگ زمانه

صد بار ترك خورد و نشكست شمائيد

 

خورشيد مي تابدو گِرد طلائيش را درزمين مي گستراند.

اين كار روزانه خورشيد است.

و اصلاً خسته نمي شود.

خورشيد رمز و راز نور و روشنايي ست.

من بزرگ مردي را مي بينم كه سوار  خورشيد است.

خورشيد به عشق او و يارانش مي تابد و پاك مي كند همه پلشتيها را.

خورشيد اگر به حرف آيد!

از خورشيد سواري نام مي برد كه در ستيز با تاريكي بود.

او عاشق خورشيد بود، اصلاً خود خورشيد بود.

بلي او مجاهد صديق علي رمضان نژادبود.

در هر طلوعي مي آيد و در هرغروبي مي رود.

تا فردا و فردا هاي دگر، تا جاودان

پيامي دارد، پيامش آزادي، بهروزي خلقش  است.

او همچون نور در خورشيد ذوب شده است.

بلي ، او علي رمضان نژاد است.

درود ، درود

نه جا ميماني در دل خاكستر

نه گم ميشوي در تن غبار

آيين تو برخاستن است

تو شمع نيستي

كه جاي بماني در مرگ

تو هماره خورشيدي

تو در آفاق در حصار

 

محمود نیشابوری

2017 07 21