همه ارکان موثر نظام، موافق آزادی جیسون رضاییان بودند

محمد عطریانفر یکی از باصطلاح روشنفکران روحانی در مصاحبه ای اعلام کرد: همه ارکان مؤثر نظام، موافق آزادی جیسون رضاییان بودند. مگر می‌‏شود تصور کرد حکم آزادی یک زندانی که تحت عنوان جاسوس در اختیار مقامات قضایی بوده، بدون تأیید عالی‌‏ترین مقامات کشور صادر شود؟

وی در مورد پخش سریال پرحاشیه «گاندو» آن را «بر سر شاخ نشستن و بن بریدن» می‌خواند و ناشی از آشفتگی در مدیریت این رسانه می‌داند. موضوع جنگ و دیپلماسی که دو روی یک سکه هستند جزو حوزه‎هایی از امنیت ملی است که چندان نمی‌‏شود با آن شوخی کرد. کیست که نداند آزادی آقای رضاییان مورد موافقت و تأیید همه ارکان مؤثر نظام بوده است. مگر می‌‏شود تصور کرد حکم آزادی یک زندانی که تحت عنوان جاسوس در اختیار مقامات قضایی بوده، بدون تأیید عالی‌‏ترین مقامات کشور صادر شود؟

در این مصاحبه از وی سوال میشود که؛ در قسمت ۲۹ این سریال به گونه‌‏ای روایت شده که آقای ظریف در مذاکرات مقهور آمریکایی‌‏ها بوده و مدام در ذهنش این را تکرار می‏‌کرده که رضاییان را باید آزاد کرد.

اگر چنین تلاشی را هم انجام بدهد، در جهت تأمین مصالح و منافع ملی است. این را باید به رسمیت بشناسیم

وی در این زمینه که عده ای در ایران میگویند که نه دولت پول دارد که از این سریال‎ها بسازد و نه صدا و سیما خودش پول دارد که بودجه چنین سریالی را تأمین کند.

گفتند جا‌های دیگری خارج از صدا و سیما که هم پول دارند و هم این مجوز‌ها را تأمین می‌‏کنند، در ساخت این نوع سریال‏‌ها نقش دارند. نظر شما چیست؟

عطریانفر میگوید: اما کسانی که این فیلم‏‌ها را می‏‌سازند، پول‌شان از بیت‌المال تأمین می‌‏شود. از میراث پدری‎شان که نیست. وقتی رد آنان را می‏‌گیریم، می‏‌بینیم که از همین بیت‌‏المال به آنان بودجه اختصاص یافته است.

ایا این درست است که بحث مبادله جیسون رضاییان در قبال پول بلوکه شده ایران در امریکا به گونه‌ای نشان داده شد که انگار وزارت خارجه کاره‌ای نبوده و همان نهاد امنیتی همه مختصات و مشخصات را تبیین می‏‌کرد. چنین چیزی امکان دارد؟

وی ادامه میدهد، دشمن به سپاه پاسداران، وزارت امور خارجه، دستگاه‎های امنیتی، نهاد رهبری و ریاست جمهوری به یک چشم نگاه می‎کند. آقایانی که دست به تولید چنین فیلم‎هایی می‌‏زنند اگر از خود چهره قهرمان و از وزارت خارجه چهره ترسو و تو سری خورده نشان داده‎اند تصور نکنند که گام ارزشمندی برداشته‎اند. آنان بر سر شاخه‎ای نشسته‌اند که آن را از ریشه می‎برند. وی در خاتمه معتقد است که یک نوع ازهم گسیختگی و رهاشدگی مدیریتی است. مدیریت باید انسجام داشته باشد. . این‌ها خودشان را گول می‏‌زنند و از درون تهی می‎کنند و هر مقدار هم بر این روال و منویات اصرار بورزند همین مقدار آبرویی هم که در بین بخشی از طبقات اجتماعی دارند در درازمدت از دست می‎دهند.روزنامه ایران