هوشنگ اسدیان – تظاهرات مجاهدین و خصلت جنبشی آن

stockholm-12-oktober-600x300مشتهای گره کرده و کوبنده بخشی از خلقهای تحت ستم ایران در شهر استکهلم بر فرق سر رژیم پلید آخوندی فرود آمد. هزاران نفر از هم میهنان پر شور و شعف ایرانی مان جهت حمایت از مقاومت استوارشان و آزادی هفت گروگان مجاهد، که توسط رژیم جلاد مالکی و خامنه ای ربوده شده اند، گرد هم آمدند و با مارش عظیم شان در خیابان های استکهلم ناقوس مرگ ستم کاران را به صدا در آوردند. شرکت کننده گان در این تظاهرات وسیع آنچنان استوار و محکم وغرش کنان بر سنگ فرشهای خیابان های استکهلم رژه می رفتند و شعار می دادند که توجه تمامی عابرین آن حومه را به خود معطوف کرده وسراسرنگاه ها را بدون تردید به خود جلب نموده بود. این رژه آن چنان نظمی انقلابی ،پر شور و با دیسیپلین از خود نشان داد که گویا این هزاران نفرشرکت کننده در ارتشی کلاسیک آموزش دیده بودند. عجبا این که، شرکت کننده گان در این تظاهرات توده ای از پیر و جوان گرفته تا نوجوانان و کودکان در آغوش مادران و کالسکه ها، هم چنین کسانی که حتی با تنی نیمه فلج با ویلچرولی با اراده ای پولادین مشارکت کرده بودند. افردی دیگر مقاومتی صخره سان داشتند و با تمام مشکلات خود که می بایست یک روز در میان دیالیز شوند خود را به این صف رژه رسانده و می بایست روز بعد در شهر مورد سکونت خود به بیمارستان جهت دیالیزحرکت کنند. شگفتا که مادران و پدران پیری که هم اکنون می بایست در آرامش خیال استراحت کنند، صفوف این نیروی انقلابی را محکمتر می کردند و با تمام نگاه های پر از مهربانی شان، چهرهای دیگر یاران شرکت کننده را نوازش می دادند. حضور پر رنگ جوانان و نوجوانان در این تظاهرات حمایتی، امیدی دیگردردلها می کاشت و ثابت کننده این امر مهم بود که این مقاومت انقلابی تکثیرشده و این جنبش ملی دمکراتیک جوانه زده، جوان ترشده است. جالب توجه آنکه تمام نظم و اجرای این صف قدرتمند را همین جوانان دختر و پسر عهده دار بودند.

مهم ترین نکته این راهپیمایی با شکوه و حمایتی آن بود که شرکت کننده گان در آن از گرایشات متنوع سیاسی وفکری اعم از مجاهد، مارکسیست لنینیست، سکولار، آتیست، ملی، مذهبی و خلاصه با خدا، بی خدا، با روسری، بی روسری حضور داشتند و در کنار هم کلیت رژیم جمهوری اسلامی را به چالش کشیده بودند و خواهان نابودی تام وتمام حکومت پلید آخوندی بودند. این است که خصلت جنبشی این تظاهرات عظیم برکاکل جنبش پیشاروی سرنگونی طلب درایران نشسته است. علیرغم اینکه در چه میزانی طبقه کارگر، دهقانان، جنبش زنان، جنبشهای ملی، جنبش دانشجویان و روشنفکری پای به میدان نبرد قطعی گذاشته اند، ولی همین نگاه گسترده و جاری و پیشاروی مان نشان از جنبشی بودن آن دارد. کسانی که قصد براندازی این شیخکان ودستگاه انگیزیسیون وتفتیش عقاید و قرون وسطایی شان را داشتند و خواهان آزادی و عدالت در ایران، همچنین حمایت از نیروی رزمنده وگروگان های ربوده شده در اشرف بودند از راه دور و نزدیک، با هر ایده و مرامی در صفی واحد حرکت می کردند. این تنوع درتظاهرات نشان گر این می باشد که هم می خواهند اتحاد و یگانگی خود را داشته باشند و هم ظرفی دمکراتیک را تقویت کنند تا این همگرایی ها را محکم تر ویک همبستگی ملی را درراستای ایجاد صفی گسترده ترجهت سرنگون کردن رژیم جمهوری اسلامی را بوجود آورند. بعد از گذشت 35 سال حکومت این نظام ددمنش آخوندی و دایناسورهای هولناک که تمام شیرازه زندگی خلقهای تحت ستم ایران را ازهم گسسته است، و به عینه دیده ایم که در نبود اتحادی یکپارچه و گسترده چه بلایی بر سر توده های مردم آورده اند، وقت آن رسیده است که از این گذر درس آموزی شود و به دور از بهانه تراشی های تئوریک که فقط به دور باطل کشیده شده است را کنار گذاشته وبه این جبهه همبستگی ملی پیوند خورده، غول ارتجاع وتباهی را سرنگون ساخت. ما میتوانیم علیرغم اختلافات و نکات افتراقمان حول وحوش محورهای معینی که پایه های عام و دمکراتیک دارد و کلیت منافع توده های مردم ایران را در بر می گیرد، گرد هم آمده و صفی شکست ناپذیر را هر چه مستحکمتر بوجود آوریم. به نظر من پایه های این ظرف را در این تظاهرات استکهلم با آن همه گرایشات متنوع میتوان دید وبه عنوان سکوی حرکت آن را تقویت نمود و درپیشاروی با گرایشاتی وسیعتر به عنوان آلترناتیوی دمکراتیک در جهت براندازی تام و تمام، نظام جمهوری اسلامی ایران انتخاب نمود.

مضاف بر این مطالبات کلی و خواسته های پایه ای و دمکراتیک از صدر مشروطیت تا به حال علیرغم سه تحول بزرگ تاریخی در ایران یعنی انقلاب مشروطیت، جنبش ملی در زمان مصدق و انقلاب سال پنجاه و هفت، متحقق نشده است و به عنوان شعار و ضرورت کنونی جاری است. این مطالبات دمکراتیک برای جامعه ایران به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ضروری و عام است. بدین جهت باید بر مبنای ضرورت و درک تاریخ جنبشهای سرنگونی طلب را به هم پیوند داد و پایه های آن را محکم نمود. از این زاویه جنبشهای شکل گرفته ویا در حال شکل گیری خصلتی عام و توده ای دارند. از آنجایی که رژیم پلید آخوندی متعهد به ایجاد هیچ کدام از نهادی مدنی ، سیاسی، کارگری وغیره نشده است و حتی در برابر هر گونه حرکت آزادیخواهانه وحقوق بشری هم سدی آهنین می سازد و در کلیت تمام زندگی عمومی مردم را به تباهی کشانده است، توده های مردم ابتدا به دنبال متحقق کردن مطالبات عام هستند و آنگاه مطالبات خاص تری را طلب خواهند کرد.

حال برای درگیر شدن با این حکومت قرون وسطایی و آدمکش وتا بیخ دندان مسلح بدون هیچ گونه تعارفی چگونه بایدعمل کرد؟ ضمن در نظر گرفتن تجربه 35 سال در اپوزیسیون ماندن و از طرف مقابل کشتار و جنایات سازمان یافته رژیم که ادامه دار میباشد. ابتدا به ساکن تشکیلاتی قوی و منظم لازم است تا ظرفی را فراهم کند تا دیگر گرایشات سیاسی و فکری دیگرو متنوع تری را سازماندهی کنند تا با ایجاد چنین جبهه ای متحد و منسجم در جهت سرنگونی تام وتمام نظام جمهوری اسلامی وارد نبرد قطعی گردد. این گرد همایی و تظاهرات حمایتی و بزرگ مجاهدین در استکهلم و ترکیب شرکت کننده گان آن از گرایشات متنوع سیاسی و حتی ترکیب و گروهای سنی شرکت کننده گان که خصلتی جنبشی و عام داشت، نمونه بسیار جالبی خواهد بود که توجه تمام نیروهای سرنگونی طلب را به خود جلب کند تا بتوانند حول و حوش آخرین نبرد سرنوشت ساز با رژیم حکم بر ایران خود را سازمان دهند.

هوشنگ اسدیان 14/اکتبر/2013 مطابق با 22/مهر/1392