وضعیت درماندگی از زبان کارشناس مسائل خاورمیانه رژیم

مصطفی نجفی ؛هرچند دیدار مقامات عمان و اسرائیل بی سابقه نبوده، پوشش رسانه ای آن توسط پادشاهی عمان بی سابقه بود و وزیر خارجه عمان نیز اعلام کرد که زمان پذیرش اسرائیل در منطقه فرارسیده است، به طوری که در ساعات ابتدایی، کلیت سیاست خارجی ایران در یک شوک ناگهانی فرو رفت.

علاوه بر این، باید به نشست چهارجانبه سران ترکیه، روسیه، فرانسه و آلمان در استانبول بدون دعوت و حضور ایران اشاره کرد. نشستی که قرار است بنیانی برای آینده صلح سوریه باشد؛ هرچند اردوغان در کنفرانس مشترک خبری اعلام کرد، ایران را در جریان مذاکرات این نشست قرار می دهد و پوتین نیز تک جمله ای را به نقش ایران اشاره کرد، واقعیت این است که ایران در این نشست جایی نداشت.

از سوی دیگر، باید از ماجرای دیپلمات ایرانی دستگیرشده در فرانسه با اتهامات واهی علیه وی نیز بگذریم!

به طور کلی، خاورمیانه وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده است؛ مرحله ای که این منطقه را آبستن حوادث جدیدی خواهد کرد.

ماجرای خاشقجی، سفر نتانیاهو به عمان و وزیر ورزش اسرائیل به امارات، برگزاری نشست صلح سوریه بدون حضور ایران، پبشبرد ایده ناتوی عربی از سوی رقبای ایران در منطقه، رویکرد تهاجمی تیم سیاست خارجی و امنیت ملی ترامپ علیه ایران، حرکت عراق به سمت و سوی سیاست های مستقل ملی و عربی و در پیش بودن تحریم های ۱۵ آبان آمریکا علیه ایران، تحولاتی هستند که اگر دستگاه سیاست خارجی نتواند در برابر آن ها یکپارچه عمل کند، کشور با تهدیدات و چالش های جدی مواجه خواهد شد.

حال این پرسش پیش می آید که چرا کلیت سیاست خارجی ایران یکپارچه عمل نمی کند؟

فقدان انسجام در سیاست خارجی ایران و چند هشدار راهبردی!

به نظر می رسد وزارت خارجه کشور بیش از هر زمانی به حاشیه رانده شده و نمی تواند وظایف ذاتی خود را برای پیشبرد منافع ملی در عرصه منطقه ای و بین المللی دنبال کند.

بنابراین، در شرایطی که ایران در کانون بسیاری از تحولات خاورمیانه است و از طرفی نیز بسیاری از تغییرات راهبردی و تحرکات سیاسی-امنیتی حول محور ایران و برای منزوی شدن آن در جریان است، گویا دستگاه دیپلماسی ایران دچار یک انزوای درونی شده است.

در واقع به میزانی که بسیاری از بازیگران منطقه با همراهی ایالات متحده به چگونگی انسجام بخشیدن به راهبردهای مشترک برای مقابله با ایران می اندیشند و برای آن تلاش می کنند، به همان اندازه نیز کلیت سیاست خارجی ایران از عدم انسجام در راهبردها و تاکتیک ها رنج می برد.

عدم انسجامی که به نظر می رسد ریشه کمی در نقش کارگزار دارد و بیشتر به ساختار تصمیم گیری و تصمیم سازی سیاست خارجی کشور مربوط می شود؛ ساختاری که به شدت از عدم تفکیک کارکردی در سیاست گذاری و اجرا متأثر است و می تواند آسیب های جدی به منافع ملی در شرایط کنونی منطقه و جهان وارد کند.

به طور کلی، علاوه بر نیاز به انسجام و یکپارچگی در تصمیم گیری و اجرای سیاست خارجی، ج.ا. ایران با توجه به تحولات نقاط عطفی در منطقه نیازمند تغییر در راهبردهای کلان سیاست خارجی خود است. در واقع، در شرایطی که همه بازیگران در حال تغییر راهبردهای خود در منطقه هستند، هرگونه انسداد در تغییر راهبردهای کلانمان می تواند معضلات عمده ای را در پیش روی سیاست خارجی کشور قرار دهد. تابناک