وطن امروز: پروژه تخریب ایران و زمان تصمیم بزرگ

روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی به قلم «مهدی محمدی» نوشت:
مردم می‌خواهند مشکلات‌شان حل شود و آرامش به زندگی آنها بازگردد و این، با وجود ملاحظه‌کاری با اوباش، یا رها کردن اصلاح‌طلبانی که اکنون به ایدئولوگ‌های خشونت تبدیل شده‌اند و روزها را می‌شمارند تا کی دوباره مملکت به هم بریزد، شدنی نخواهد بود.

پس از ناآرامی‌های دی 96 در ایران، یک درک عمومی ایجاد شد که اعتراضی زیرپوست جامعه ایرانی وجود دارد و باید آن را چاره کرد. از روزی که این اعتراض‌ها پایان یافته، ناظران و بازیگران، آشکارا و نهان، 2 دسته شده‌اند؛

دسته نخست آنها که تلاش کردند علت اصلی نارضایتی‌ها را درک کنند و بدون نفی اصل اعتراضات، برای جلوگیری از تبدیل اعتراض به آشوب از یک سو و چاره کردن مشکلاتی که بخش‌هایی از مردم را معترض کرده تلاش کنند.

در سوی مقابل اما کسانی که در روزهای آشوب کاملا منفعل و غافلگیر بودند، بویژه بخش‌هایی از دولت و تندروهای جریان غربگرای دوم خردادی، سعی کردند یک بازی چندلایه با هدف «تصاحب اعتراضات» را کلید بزنند.

حتی در نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان که داده‌های آن در جلسه مرکز بررسی‌های استراتژیک به نحو مضحکی دستمایه تحلیل‌هایی قرار گرفت که سعی می‌کرد به ضرب و زور بگوید اعتراض مردم اقتصادی نیست، سعی کردند موضوع اعتراض را تحریف کرده و آن را سمت اصل نظام سوق دهند. هم رئیس‌جمهور و هم برخی تندروها که جزو سردمداران کودتای 88 بودند، تقریبا بلافاصله پس از خارج شدن از شوک اعتراضات، به تکرار مکانیکی این جمله پرداختند که «اعتراض مردم فقط اقتصادی نیست»

در کنار همه اینها، یعنی انکار و تحریف مطالبه واقعی مردم و جلوگیری از شنیده شدن صدای اعتراض واقعی مردم، تلاشی سازمان‌یافته و هماهنگ برای انکار نقش طرف خارجی و ضد انقلاب در به خشونت کشاندن اعتراض‌ها نیز آغاز شد. مثلا به نبود آزادی بیان و عدم برگزاری رفراندوم در ایران بوده است!

. می‌توان پیش‌بینی کرد وقتی یک دولت بی‌عمل در کشور وجود دارد که حتی حاضر نیست صدای اعتراض مردم را بشنود، دشمن حس خواهد کرد فرصتی بی‌سابقه برای سوءاستفاده از اعتراض‌های موجود، تشدید تحریم‌ها و بسیج کردن جمعیت آلوده در کشور برای به خشونت کشیدن کشور دارد. دوباره همانند سال 88 نان تحریم در تنور فتنه پخته خواهد شد.

مهم‌تر اینکه یک جریان سیاسی هم در کشور وجود دارد که همواره طرف آشوبگران و خشونت‌طلبان غش می‌کند و نه‌تنها خشونت را توجیه کرده و همواره حاکمیت را مقصر معرفی می‌کند، بلکه اساسا آن را فرصتی برای خود می‌داند تا بتواند مردم و نظام را تهدید کرده و از آنها امتیاز بخواهد.

این صرفا یک پیش‌بینی نیست. انبوهی از اطلاعات نشان‌دهنده این است که غربگرایان داخلی و خشونت‌طلبان خارجی به اجماعی تاریخی رسیده‌اند که هدف نهایی آن تخریب اقلیم ایران به امید براندازی نظام اسلامی است.

ناآرامی‌های چند شب گذشته در تهران را باید در همین راستا ارزیابی کرد. دشمن بستری از نارضایتی را در داخل آماده می‌بیند، یک شبکه همکار پای کار هم دارد که بدون هزینه در حال ترویج خشونت و سوق دادن اعتراض به سمت براندازی است.

مطالبه قاطعیت اکنون یک مطالبه ملی است. مردم می‌خواهند مشکلات‌شان حل شود و آرامش به زندگی آنها بازگردد و این، با وجود ملاحظه‌کاری با اوباش، یا رها کردن اصلاح‌طلبانی که اکنون به ایدئولوگ‌های خشونت تبدیل شده‌اند و روزها را می‌شمارند تا کی دوباره مملکت به هم بریزد، شدنی نخواهد بود.