کاظم مصطفوی – غزل كوچه بيدلی

 hamidغزل كوچه بيدلی

برای بيدل شيردلان, برای مسعود

با پچپچه اي كه در سكوت مي ميرد شروع مي كنم

سلام اي تاريك!

سلام اي خلوت!

سلام اي كوچة بيدلي!

مرا به بي انتهائي

و وسعت دلتنگي ات ببخش

و بگذر

از فراموشكاري هاي مردي

كه هيچ به ياد ندارد

الّا عطر گل سرخ

در شب ديدار

و نامي كه گم نمي شود در زمان بي رحم.