کاوه ال حمودی: استقلال کردستان و آب ریخته در لانه مورچگان

کردهای عراق در حرکتی هماهنگ از ساعات اولیه روز دوشنبه 25سپتامبر 2017 (3 مهر) به پای صندوق های رای رفتند تا در رفراندمی سرنوشت ساز اینده خود را بین ماندن در کادر عراق فدرال و یا استقلال و جدایی تعیین کنند.

من به نفس این حرکت علیرغم کمبودهای آن, با دیدی مثبت نگاه می کنم این حرکت صرف نظر از موفقیت و یا عدم موفقیت آن, بیانگر یک خواست و اراده جمعی برای حق تعیین سرنوشت و دست یابی به استقلال به روش مسالمت آمیز و مراجعه به صندوق های آرا می باشد و این چیز مثبتی است.

همانطوری که در اخبار آمده بود عراق و کشورهای همسایه مانند ترکیه و ایران با این امر بشدت مخالفت کردند. در سطح بین المللی نیز مخالفت های زیادی با برگزاری رفراندم استقلال وجود داشت از جمله از سوی شورای امنیت و کشورهای غربی.

در فضای مجازی ایرانی اما واکنش ها تند, زننده و ارتجاعی بود, تا حدی که بعضی ها فقط به مخالفت بسنده نکردند (زیرا مخالفت با هر حرکتی یک حق است و هر کسی می تواند ابراز عقیده و بیان نظر کند) لیکن بعضا حتی از بکارگیری الفاظ رکیک و ادبیات لمپنی و زدن برچسب های رذیلانه و کثیف به کردها که سالیان جز در بدری و جز آوارگی و سرکوب چیزی نصیبشان نشده دریغ نکردند, کسانی هم بودند که آرزوی سرکوب این خلق را با بد طینتی تمام و بنحو تبهکارانه ای ابراز کردند و عملا خودشان را در اردوی سرکوبگران خلق کرد قرار دادند.

براستی چه چیزی توجیه کننده این است که کسی تا این حد از جایگاه انسانی خود سقوط کرده و آرزوی نیستی برای خلقی بکند که خواسته و آرزویی جز آزادی و بدست گرفتن زمام سرنوشت خود ندارد ؟! عجیب تر این که بعضی ها این حرفهای زهرآگین و وحشیانه و غیر انسانی را با باندرول میهن پرستانه و پاسداری از وحدت و یکپارچگی ارائه می دادند!!!!  تف بر این میهن پرستی فاشیستی باد ! شک نکنید که این ها تخم کینه و تنفری عمیق را می کارند و زخم های عمیقی را بر جان و روان این خلق محروم  و ستمدیده ایجاد می کنند که دیر یا زود دامن خودشان را هم خواهد گرفت.

اگر می خواهید آدما را بشناسید کافی است که از لولو خرخره ای بنام “استقلال” و یا مثلا “آزادی” و ” حق تعیین سرنوشت” صحبت کنید, اون وقت خواهید دید که چطور لجن درونشان قل قل بیرون می زند…. که نه, نه, این را نگوئید دستگاه سراسر ظلم و یکپارچگی و وحدت بهم می ریزد !!!!!

از نظر من کافیه که یه جمعی خواسته واحدی را داشته باشند این خودش یعنی حقانیت و مشروعیت.

و بر همین منوال بعنوان مثال زنانی که خواهان برابری هستند و یا کارگرانی که حقوق خود را مصالبه می کنند, حتی اگر برابری برای زنان در قانون نیامده باشد یا آن حقوق کارگر در قانون نیامده باشد, خود بخود یک حقانیت و مشروعیتی در این خواستهای جمعی وجود دارد که در قوانین بین المللی تحت عنوان حقوق حقه و حق تعیین سرنوشت برسمیت شناخته شده است.

حق گرفتنی است, حق طلب هیچگاه مطلوب حق خوران و ظالمان نبوده و نیست…

ولی نباید از نظر دور داشت که هر خواسته ای به صرف حق بودن بدست آوردنی نیست, حق طلب هم باید دیدی روشن نسبت به اوضاع و شرایط موجود داشته باشد, یک خواسته به حق مانند میوه بر روی درخت است, و طبعا بسیار وسوسه انگیز….  ولی باید درست و در لحظه مناسب و به موقع چیده شود. باید در طرح خواسته حق کار و تلاش کرد, نیاز به فرهنگ سازی دارد, باید شرایط اسفبار ناشی از وضعیت ظالمانه را برای همه چه طرف حساب های داخلی و بین المللی بخوبی تشریح کرد, نیاز به رایزنی دارد ضمن این که باید همه جوانب بخوبی و با دقت بررسی گردد که آیا تحقق این خواسته چه ضرر و زیان و آسیبی ممکن است متوجه افراد بی گناه دیگری و حتی متحدین دیروز ما بکند؟ همه این جوانب باید به دقت بررسی شوند …

کما این که مسائل حل و فصل ناشده همه باید حل و فصل شده باشد موارد مورد منازعه و مورد اختلافی وجود نداشته باشد این ها شرط های لازم برای تحقق یک خواسته بر حق است.. بدون اماده سازی و مهیا کردن بستر مناسب هیچ خواسته بر حقی به کرسی نخواهد نشست..

به نظر من علیرغم حقانیت خواسته استقلال, کمبودهایی در کار دوستان کردما در کردستان عراق دیده می شد. برای طرح چنین خواسته ای کار فرهنگی و سیاسی لازم به نظر من به انداره کافی انجام نگرفته بود… مناطق مورد اختلاف زیادی وجود دارد که هنوز حل و فصل ناشده هستند, مناطقی مانند کرکوک که اساسا یک شهر عربی است و بافت و ترکیب ساکنان ان نشان می دهد یک شهر صد در صد کردی نیست و کرد ها در آن همواره در اقلیت بودند… مناطق حل و فصل ناشده دیگری هم مانند نینوا و طورخرماتو وجود دارند … این ها بر پیچیدگی اوضاع می افزایند .. نمی شود که بدون حل و فصل این همه مسائل مهم دست به اقدام یک جانبه زد و انتظار موفقیت هم داشت.

در هر حال من از صمیم قلب برای کردهای عراق آرزوی موفقیت می کنم و این حرکت را علیرغم هر کمبود و کم و کسری که دارد به دید یک حرکت موفق و مثبت می نگرم که بی شک امیدهای مثبتی را در دل خلق های محروم و تشنه آزادی ایجاد می کند.

یک زمانی برده داری کاری مشروع و پسندیده ای بود و آزادی بردگان دست نیافتنی و فسانه می نمود ولی تکامل قرار نیست پشت هیچ مانعی متوقف بماند, باید راه خود را به جلو بگشاید, مرتجعان نمی توانند مانع از حرکت چرخ های تکامل به جلو بشوند…

زمانی فئودالیته و اشرافیت زمیندار انسان ها را برای سالیان متمادی استثمار می کردند و طوری وانمود می کردند که تا ابد الدهر این دستگاه براه خواهد بود و هیچ چشم انداز رهایی هم وجود ندارد, لیکن تکامل راه خود را به جلو باز کرد و نظام کهنه را به کناری زد …

هر چند امروز خواسته استقلال و حق تعیین سرنوشت خواسته ای هنجار شکنانه به نظر بیاید ولی فراموش نکنیم که همه خواسته های انقلابی در ابتدا هنجار شکن بودند, هدفشان این بود که فلک را سقف بشکافند و طرحی نو در اندازند…

 

کاوه ال حمودی
Kaveh179@gmail.com