کاوه ال حمودی: سالی که گذشت و چشم اندازهای پیش رو

سالی که گذشت سال ناکامی ها و سال شکست های سنگین برای ملاها بود.

در این سال بود که اخوندها در پروژه ای که بسیار به آن امید بسته بودند و برای آن سرمایه گذاری سنگین کرده بودند شکست خفت باری را متحمل شدند و همه امیدهایشان برای برجام  دود شد و به هوا رفت و نه تنها هیچ دستاورد قابل ملاحظه ای برایشان به ارمغان نیاورد بلکه موجبات تمسخر و سرخوردگی هر چه بیشتر برای آن ها گردید.  

اگر بخواهم شاخصی از اهمیت برجام برای ولی فقیه و کل نظام بدهیم باید بگوئیم که فلسفه روی کار آوردن روحانی برای خامنه ای در همین برجام و امضای قراداد آن خلاصه می شد .

اگر نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا برای کل جهان رویدادی غیر منتظره و بهت اور بود, برای اخوندها شوک اور و بمثابه زلزله ای سهمگین بود , زیرا که دو دوره زمامداری اوبا برای اخوندهای ایران بر سر دو مسئله اصلی که بقای انها به آن بسته است بمثابه مائده آسمانی و موهبتی غیر قابل جایگزین بشمار می رفت , این دو مسئله اصلی یکی سیاست تعامل اوباما با آخوندها و راه آمدن بی قید و شرط با انان و چشم بستن بر نقض فاحش حقوق بشر در ایران بود, در حقیقت اوباما انتخاب کرده بود که در دعوای بین مردم ایران و حاکمان جنایتکار در سمت آخوند های جنایتکار قرار بگیر و به مطالبات ازادیخواهانه مردم ایران پشت کند , مسئله دوم  تخلیه نیروهای امریکایی ار عراق و خالی کردن صحنه برای ملاهای جنایتکار تا با خیال راحت در عراق , یمن و سوریه تاخت و تاز کنند…

این عوامل باعث شده بود که آخوندها دوران زمامداری اوباما را یک دوران طلایی ببینند و بسیار بر ادامه این وضعیت و پیروزی دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا حساب باز کنند. زیرا که هیلاری کلینتون به وضوح سیاست اعلام شده اش ادامه همان سیاست های باراک اوباما بود و چیز جدیدی در چنته اش نداشت.

همزمان با برهم خوردن تعادل دلخواه ملایان, توسری خوردن ها در دیگر زمینه ها هم ادامه یافت و دیدیم که در اجلاس مذاکرات صلح سوریه در استانه آخوند ها انطور که انتظار داشتند بازی داده نشدند و به حاشیه رانده شدند و عملا طرف های اصلی مذاکرات آستانه روسیه , ترکیه و اپوزیسیون سوریه بودند, و رژیم نقشی کاملا حاشیه ای داشت.

این ضربات کافی بود تا خواب را از کله ولایت فقیه بپراند , بطوری که خامنه ای در سخنرانی اش بمناسبت نوروز در مشهد با سوز و گداز بسیار از بن بست گریبان گیر نظام سخن بمیان اورد و گفت : دشمنان می خواهند وانمود کنند که ملت ایران بر سر دو راهی قرار دارد و چاره ای ندارد جز این که یکی از این دو راه را انتخاب کند , این دو راهی عبارت است از این که یا باید با امریکا کنار بیاید و یا باید به طور دائم فشار های دولت امریکا و مشکلات ناشی از ان را تحمل کند.

از وقایع مهم دبگر سال گذشته مرگ رفسنجانی بود , همه می دانیم که  رفسنجانی یکی از استوانه های نظام بود و ثقل خود را در نظام داشت. رفسنجانی علیرغم تضاد هایی که با خامنه ای داشت در عین حال نقطه وصل جناح مدعی اصلاحات با ولایت فقیه و خامنه ای بشمار میرفت و در حقیقت نقش متعادل کننده داشت , طبعا با فقدان چنین وزنه ای هم جناح مدعی اصلاحات یتیم شد و هم با توجه به بیماری حاد خامنه ای و نبود چهره وزین دیگری همچون رفسنجانی بی آیندگی کل نظام بیش از پیش بارز تر گردید .

در سال 1395 همچنین بر ملا شدن رسوایی سعید طوسی قاری قرآن محبوب خامنه ای را داشتیم , محمد گندم نژاد طوسی ( متولد 1349 در تهران ) معروف به سیعد طوسی قاری قران , کارشناس شورای عالی قرآنمؤذن مصوب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عضو گروه ملی تواشیح پیامبر اعظم و آموزگار کلاس‌های قرآن با تمرکز بر آموزش نوجوانان است.

وی که از قاریان نزدیک به بیت سیدعلی خامنه‌ای است , متهم به ارتکاب اعمال خلاف عفت با نوجوانان بوده که بنا بر گفته محسنی اژه‌ای پس از اعتراض خانواده های قربانیان در مورد «مسئلهٔ خلاف عفت» منع تعقیب شده اما برای او قرار مجرمیت برای «تشویق به فساد» صادر شده که همچنان در جریان است. پرونده این اتهام وی از سال ۱۳۹۰ پس از شکایت خانواده های عده ای از قاریان جوان باز شد و در سال ۱۳۹۵ در رسانه‌ها علنی گردید البته این اولین بار نیست که طشت رسوایی فساد مفرط و انحرافات جنسی رهبران و مهره های شناخته شده نظام رو می شود, لیکن این آخرین نمونه را عظما نتوانسته بر روی ان سرپوش بگذارد .

ان روی سکه فساد در نظام آخوندی شدت فشار و حفقان در داخل است شمار بسیار بالا و نگران کننده اعدام ها در ایران مشت مدعیان دروغین اصلاحات را باز کرد و روحانی مدعی اصلاحات رکورد دار اعدام در ایران می باشد, گزارش عفو بین الملل در این باره به اندازه کافی گویاست :

پنج‌شنبه (۲۳ ژوئیه/۱ مرداد 1395) سازمان “عفو بین‌الملل” با انتشار گزارشی از افزایش اعدام در ایران ابراز نگرانی کرد

بر اساس گزارش عفو بین الملل دستگاه قضایی در ایران از ابتدای ژانویه ‌۲۰۱۵ تاکنون ۶۹۴ نفر را اعدام کرده است. عفو بین‌الملل این آمار را “بهت‌آور” توصیف کرد.

معاون برنامه‌ی خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین‌الملل دراین باره گفت : «ماشین کشتار قضایی و حکومتی در ایران همچنان می‌تازد».

وی تاکید کرد که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا پایان سال جاری در ایران بیش از هزار مورد اعدام رخ خواهد داد.
 این مقام مسئول در سازمان عفو بین‌الملل افزود:« صدور حکم اعدام همیشه شنیع است. اما وقتی این احکام در کشوری مثل ایران صادر می‌شود که اصول اولیه دادرسی نیز رعایت نمی‌شود، بسیار بیشتر نگران‌کننده است».

حدود 60 درصد تمام اعدام‌های گنجانده شده در این گزارش توسط منابع رسمی اعلام نشده است. سازمان حقوق بشر ایران، گزارش‌هایی را بر اساس صد‌ها اعدام که توسط منابع رسمی ایران اعلام نشده‌اند را دریافت کرده است. بعضی از این اعدام‌ها بطور مخفیانه انجام شده است، بدون اینکه خانواده یا وکیل آنان اطلاع داشته باشند.
در مناطقی مانند بلوچستان، آذربایجان (شرقی و غربی) و کردستان و… بیش از 97 درصد اعدام‌ها مخفیانه انجام شده و توسط منابع رسمی نیز اعلام نمی شوند.

نمودار زیر نشانگر سیر صعودی و نگران کننده شمار اعدامهاست از روی این نمودار بخوبی می شود راندمان اصلاح طلبان دروغین را مشاهده کرد و این که تا کجا همدست ولی فقیه و دست در دست وی به سرکوب و قلع و قمع مردم مشغولند .

با توجه به مجموع بحران هایی که سال گذشته تمامیت نظام آخوندی با آن روبرو بوده است و با توجه به چالش های پیش روی نظام در زمینه داخلی و بین المللی , تحول مهم و چالش بر انگیز دیگری نیز در سال اینده فرا روی نظام  قرار دارد و ان انتخابات ریاست جمهوری است . تضاد های درونی نظام به حدی بحرانی است که سگ دعوا های دو جناح بر سر انتخابات در سال 1395 شعله ور گردید و روز به روز آتش ان بالا و بالاتر می گیرد . مهمترین نمود این تضاد عنوان کردن پیشنهاد اشتی ملی از سوی خاتمی بود که با واکنش شدید و بی دنده و ترمز ولی فقیه پاسخ داده شد . این امر نشان داد که در این زمینه هر دو جناح سلاح های خود را از رو بسته اند.

نتیجه:

من کسی نیستم که به ارزوهای واهی و بی پایه علاقمند باشم و هر سال بگویم این سال سال آخری است که این رژیم اهریمنی در مملکتمان حکومت می کند , ولی ارزو کردن سرنگونی این وحشیان حاکم بر ایران هم اصلا چیز بدی نیست , لیکن به جد معتقدم که امر سرنگونی از عهده و توان هر کدام از افراد , گروهها و سازمانهای موجود ایرانی به تنهایی خارج است و سرنگونی این رژیم وحشی و ددمنش تنها با به صحنه امدن کلیه احاد مردم ایران امکان پذیر است و بس …. , لیکن شرایط خاص کنونی ضروری و لازم می سازد که نیروهای ازادیخواه و مخالف نظام با هوشیاری بالا خود را برای تحولات پیش رو اماده کنند , زیرا که رژیم ددمنش آخرین قطرات ذخائر خود را مصرف کرده است و مهار اوضاع برای ولی فقیه نظام حتی در درون نیروهای خودی هم مشکل و امری غیر ممکن شده است ,  انطور که پیداست شرایط برای قیامی آشتین تر از قیام سال 88 مهیاست , لذا فکر می کنم لازم باشد احزاب , سازمانها و گروه های اپوزیسیون ایرانی برای آن امادگی داشته باشند و طرح های مشخصی را برای پاسخگویی به الزامات مرحله پیش رو تدارک ببینند تا از هر تحولی به نفع مردم بهره برداری کنند.  به امید سرنگونی تام تمام نظام پلید ولایت فقیه با کلیه جناح ها و باندهایش و طلوع خورشید ازادی و دمکراسی مردم ایران زیرا که ملت ما برای ازادی و دمکراسی سزاوار تریند…  

کاوه ال حمودی

2017 مارش 26