مجتبی فتحی: شعر «مچکریم» زبان حال مریدان آخوند روحانی حیله گر و پلید

در بدر گفتیم و می گوییم ما مچکریم
از برای قتل و اعدامها همی مچکریم

گفته بودی ظرف صد روز کیمایی می کنی
گر شود صدسال، بازم ما زتو مچکریم

گر چه رای ما به تو است نه سید علی
چون عمود خیمه را حفظش کنی مچکریم

قتل عام شصت و هفت را ول کنید…
تو اگر باز شصت و هفت بر پا کنی مچکریم

آن طلایی دوره جنگ عراق خوش بوده است
رو به سوی دوره “راحل” کنی مچکریم

سر به سر بین این جوانان وطن ناراضی اند
باز کهریزک اگر برپا کنی مچکریم

داستان است آن « ندا » گوشش مکن
باز گر ظلمی دگر برپا کنی مچکریم

اقتصاد و وضع ملت، تو ببین ویرانه شد
گر تو این ویرانه را بازم ز نو ویران کنی مچکریم