قطع انگشت به نام عدالت؛ نماد ارتجاع و قساوت در نظام ولایت فقیه

ابوذر غفاری

مقدمه

روز شنبه ۱۹ مهر خبری در رسانه های داخلی ایران پخش گردید مبنی بر این که حکم قطع ۴ انگشت دست محسن عاشیری اهل شهرستان فلاورجان واقع در غرب استان اصفهان، در روز سه شنبه ۸ مهرماه در زندان دستگرد اصفهان اجرا شده است.

در روزگاری که جهان بر مدار حقوق بشر، کرامت انسانی و اصلاح اجتماعی حرکت می‌کند، در ایران تحت حاکمیت “ولایت فقیه” هنوز تیغ “شریعت” بر دستان انسان‌ها فرود می‌آید. اجرای حکم قطع چهار انگشت محسن عاشیری در زندان دستگرد اصفهان، نه تنها لکه ننگ دیگری بر پیشانی نظام قضایی رژیم آخوندی است، بلکه نشانه‌ای آشکار از ماهیت واپس گرا، غیرانسانی و ضد حقوق بشری  این رژیم به شمار می‌رود.

نقض فاحش اصول انسانی و حقوق بشری

قطع عضو به‌عنوان مجازات، یکی از بارزترین مصادیق مجازات‌های غیرانسانی، تحقیرآمیز و شکنجه‌محور است. ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحت دارد که «هیچ‌کس نباید مورد شکنجه یا مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد». همچنین میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران نیز از امضاکنندگان آن است، هرگونه رفتار ناقض کرامت انسان را ممنوع اعلام کرده است.

اما نظام ولایت فقیه با تمسک به قرائت متحجرانه و سیاسی‌شده‌ای از فقه، چنین احکام سبعانه‌ای را تحت عنوان «اجرای حدود الهی» توجیه می‌کند؛ گویی عدالت الهی با خون و شکنجه و قطع اندام انسان ها معنا می‌یابد.

تناقض آشکار با عدالت و عقلانیت

در پرونده محسن عاشیری، نه تنها جرم در سطحی نبوده که چنین مجازاتی در شأن آن باشد، بلکه حتی پس از رضایت شاکی و بازگرداندن اموال، دستگاه قضایی همچنان بر اجرای حکم اصرار ورزیده است. این رفتار نشان می‌دهد که هدف، اجرای عدالت نیست، بلکه نمایش قدرت و ایجاد رعب اجتماعی است.

از سوی دیگر، زمانی که غارتگران اصلی کشور، از نهادهای حکومتی تا بنیادهای وابسته به بیت رهبری، در حال چپاول میلیاردها دلار از ثروت مردم هستند، اجرای حکم قطع انگشت برای یک فرد فقیر به اتهام سرقت، مصداق عینی عدالت طبقاتی و ریاکارانه در رژیم آخوندی است.

ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک مجازات‌ها

احکام بدنی مانند قطع دست، شلاق و اعدام نه از سر ضرورت اجتماعی، بلکه به‌عنوان ابزار حفظ سلطه و کنترل جامعه اعمال می‌شوند. این مجازات‌ها پیامی آشکار برای مردم دارند: «قدرت مطلقه نظام را بپذیرید یا تاوان دهید.» در واقع، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نه نهاد اجرای عدالت، بلکه بازوی سرکوب ایدئولوژیک “ولایت فقیه” است.

فریبکاری در پوشش دین

توجیه این اعمال با عنوان «احکام الهی» در حالی صورت می‌گیرد که جوهر دین اسلام بر رحمت، اصلاح و بازسازی انسان استوار است، نه بر بریدن، شکنجه و تحقیر. آنچه امروز در زندان‌های ایران رخ می‌دهد، نه اجرای شریعت، بلکه تحریف شریعت برای تثبیت قدرت سیاسی است.

جمع‌بندی

قطع انگشت محسن عاشیری صرفاً یک فاجعه فردی نیست؛ نمادی از نظامی است که در آن عدالت قربانی انتقام‌جویی جویی سیاسی و ایدئولوژیک شده است. این اقدام یادآور دوران تاریک تاریخ است که انسان را ابزار عبرت می‌کردند، نه موضوع کرامت.

کسانی که امروز در برابر این قساوت سکوت کنند، فردا خود قربانیان بعدی این ماشین خشونت خواهند بود.

مبارزه برای لغو مجازات‌های بدنی، احکام قطع عضو و اعدام، نه صرفاً یک مطالبه حقوق بشری، بلکه پیکار برای بازگرداندن انسانیت به جامعه‌ای ای است که رژیم “ولایت فقیه” همه ارزش های انسانی را از آن گرفته است.