تحلیلگر رژیم: با وزرایی که الفبای اداره نهادهای ملی را در خواب هم ندیده اند نمیشود جراحی اقتصادی کرد!!!!

داستان وقتی خنده دار است که طرفداران رئیسی جلاد، او را مسخره میکنند. یک تحلیل گر رژیم به وی میگوید که قرار نیست که ایران را به کمیته امداد تبدیل کنیم و ضمنا با وزرایی که اداره نهادهای ملی را در خواب هم ندیده اند، نمیشود ادعای جراحی اقتصادی کرد!!!!!!

تنها نکته ای که در مورد این نوشته میتوان گفت: طرف به قول خودش صادقانه و خالصانه میخواهد رژیم اخوندی را که در سراشیب سقوط قرار گرفته است کمک کند تا شیب این سقوط کمتر و مدت بقای اخوندها دراز تر شود اما این تحلیل گر نفهمیده است که این رژیم در فاز سرنگونی و بعد از ۴۰سال خیانت و جنایت به این نکته رسیده است و از او مشتاق تر هم در سالهای گذشته، موفق نشدند که از سقوط حتمی این رژیم جلوگیری کنند. تکامل مسیر خود را طی خواهد کرد و رژیم اخوندی را بمانند رژیم سلطنتی به زباله دان تاریخ خواهند انداخت و ایران را از وجود شاه شیخ خلاص خواهد کرد و البته که برای این امر بزرگ زمان نیاز است و به قول معروف، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

فیاض زاهد که خود را روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی میداند مینویسد:‌ دولتی که در انجام بدیهی‌ترین اقدامات ملی با مشکلات عدیده‌ای روبرو شده، است و من در نوشته‌ای خطاب به رئیسی پیش‌بینی کرده بودم که بدون توافق برجام ماه عسل این دولت انقلابی به نوروز نخواهد رسید.

عمده شاخص‌های اقتصاد سیاسی نشان می‌دهد دولتی که در کمتر از یک سال با این حجم از بی‌اعتمادی عمومی روبرو شده، قادر به انجام ماموریت‌های بزرگ نیست. در فضای ناامنی اقتصادی، حس بی‌اعتمادی و رهاشدگی و ناامیدی از افق‌های روشن آینده، تنها ویرانگری، خشونت افسارگسیخته و شورش‌های کور !!! را به جریان می‌اندازد. این جنبش‌ها عمدتا هم کور هستند و هم غافل!!!!!

تجربه آبان 98 نشان داد چگونه بحران می‌تواند گسترش یابد. عمده شورش‌ها و اعتراضات در شهرهای کوچک و دورافتاده یا حاشیه‌نشین صورت گرفت. مردمی که برای مطالبات سیاسی یا رویاهای فرهنگی و اجتماعی به پا خاسته‌اند؛ توده‌های عصبانی و غیرمنسجم با هدف تامین نان میداندار شدند. نباید تجربه امنیتی و نظامی 98 تکرار شود.

انقلاب اسلامی مدعی بود که پایگاه اصلیش در مناطق محروم و حاشیه‌نشین است. وقتی آن پایگاه‌ها هدف قرار می‌گیرد، ، فضا به دست نیروهای ناشناس و واندالیست می‌افتد.  در این صورت برای حکومت راهی جز سرکوب نمی‌ماند.  چون همه راه‌های دیگر را به روی خود بسته است. از سویی برای نظامیان مدیر شده، سرکوب آشناترین راه‌حل است. سرکوب چرخه‌ای از شورش‌های آشتی‌ناپذیر را ایجاد می‌کند. هر بحران در دل خود بحران بزرگ‌تری می‌زاید. سرکوب‌ها در نتیجه فقدان ادراک حکمرانی معقول، شدید و شدیدتر می‌شود. آنگاه آن فرمول حیرت‌انگیز تعارض حکمرانی مقتدرانه و سرکوب مداوم رخ می‌دهد. در ظاهر حاکمیت با قدرت بیشتری سرکوب می‌کند. اما این خطایی استراتژیک است. هرچه بیشتر از نیروی عریان بهره می‌برید به همان اندازه اقتدار و ماندگاری خود را به چالش می‌کشید. 

امریکا در داستان بحران اوکراین دست بالاتر از روسیه دارد. فنلاند و سوئد در حال پیوستن به ناتو هستند. روسیه در باتلاق هولناکی گیر افتاده است. هم هیمنه نظامی و هم توافق دیپلماتیکش با چالش روبرو شده است. حتی تصرف مولداوی هم به این چرخه معیوب کمک نمی‌کند. . در دنیای سیاست بین‌الملل هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیرد؛ همان‌گونه که روسیه برای ما کبریتی روشن نکرد. باید به فکر پیوند زدن موفقیت در برجام، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و انجام اصلاحات اقتصادی باشیم. 

مشکل دیگر دولت آقای رییسی آن است که برای انجام بزرگ‌ترین جراحی اقتصادی تاریخ ایران، از دانشجوهای سال اول پزشکی بهره می‌برد! نمی‌توان با وزرایی که الفبای اداره نهادهای بزرگ و ملی را در خواب هم ندیده‌اند به این مهم دست یافت. 

شما با این دست از همکاران، بزرگ‌ترین لطمه را به خودتان زده‌اید. قرار نیست ایران را به کمیته امداد بدل کنیم. مدیرانی که با ذهنیت تبدیل ایران به میدان کمیته امداد آمده‌اند هم دشمن ایرانند و هم مخل اهداف‌تان.  اعتماد انلاین