تعویق و بررسی مجدد، حکم اعدام شورشگران قیام هم علاج رژیم نیست

روزی نیست که در مطبوعات رژیم، ارگانها، افراد، سردمداران رژيم. از ترس قیام، حرف نزنند. وحشت قیام در زندگی رژيم و یا بهتر بگویم، وحشت رژیم از سرنگونی، همان چیزی است که خون شهدا و زندانیان سیاسی، به کام این رژیم ریخته است. فکر کنید از ابان ۹۸ تا به امروز شب و روز در وحشت قیام و سرنگونی به سر میبرند. شکر برای چنین رزمندگان و چنین فرزندان میهنی که دست خالی، با جان خود، سرنگونی رژيم را بشارت دادند و با پرشدن دستهایشان این کار را هر چه زودتر محقق خواهند کرد.

رژیم و سردمدارانش فکر میکند با یارانه و پرداخت پول این وضع را میتواند کنترل کند و باز فکر میکند که اگر اوضاع اقتصادی مردم بهتر شود، میتواند این سرنوشت محتوم را به عقب بیاندازند. باید در جواب انها گفت به زمان شاه برگردید و نگاه کنید و از تاریخ عبرت بگیرید. در چه موقع قیام مردم شروع شد.؟ مسلما مردم در تنگنای اقتصادی نبودند ، در دیکتاتوری و نبود ازادی بود که شروع شد وگرنه وضعیت اقتصادی مردم خیلی بهتر از قبل شده بود. از همینجاست که خمینی را دزد انقلاب معرفی میکنند. مردمی تشنه ازادی به صحنه امدند و جان و مال و فرزندانشان را نثار کردند تا ازادی به میهنشان برگردد و دجال زمان، خمینی ملعون این شعار را گرفت و بر ان سوار شد و ۴۰ سال دیکتاتوری را محقق کرد

رمز و راز سقوط دیکتاتورها، وضعیت فقط اقتصادی نیست. باور کنید که نتیجه کارهای جلادها و دیکتاتورها است. امروز که خبر تجدید نظر در حکم ۳ اعدامی قیام را شنیدم، بیشتر به این ایمان اوردم که با کشتن و کشتار فرزندان ایران، رژیم مرگ خود را زودتر و سریعتر میبیند وگرنه نه اینکه از روی عشق و علاقه اش به فرزندان ایران این کار را کرده است. نه ۱۵۰۰نفر را در قیام کشت، بدون اینکه حتی امار و اسامی شان را اعلام کند.

رژیم در سراشیب سقوط قرار گرفته است و هیچ چیز نمیتواند انرا نجات بدهد. این ها شعار و یا ارزو نیست . واقعیت هایی است که اگر چشمتان را باز کنید به خوبی انرا میبینید و مردم ایران نیز با قیام ۹۸ انرا دیده اند. تخفیف در مجازاتهای اعدام جوانان میهن و یا به تعویق انداختن ان، مسئله ای از رژیم حل نمیکند.