جمشید پیمان: پُر است سینه ام از های و هوی دریاها

شکفته هق هقِ من در گلوی دریاها

پُر است سینه ام از های و هوی دریاها

 

نمی دهم تن خود را به ساحلِ خاموش

نمی نهم قدمی جز بسوی دریاها

 

اگر چه قطره ام،اما نمی شوم نومید
لبالبم همه  از آرزوی دریاها

 

رها ز چنبر ابر و همیشه باریدن

دوباره پُر کنم از خود سبوی دریاها

 

به لحظه لحظه ی رفتن به خویش می گویم؛

” تهی مکن دلت از خلق و خوی دریاها

 

مباد خسته شوی،وابمانی از این راه

که بی تو دود شود آبروی دریاها “

 

چه غم که باد فرو خفته و نمی توفد

همیشه چشم من و جست و جوی دریاها

 

همیشه زیر و بم موج و رویش توفان

همیشه می شنوم گفت و گوی دریاها   

 

جمشید پیمان،17 ــ 05 ــ 2017