جنبش دادخواهی: وقیح جلاد راستگو، قربانیان دروغگو

حمید نوری، به عنوان یکی از جلادان قتل عام 67 در، و به اتهام جنایت علیه بشریت به در استکهلم مقابل دادگاه قراز گرفته است، فرصت یافت تا پنج روز به اتهامات ساکیان پاسخ دهد.

این جلاد از تمام شیوه های آخوندی استفاد میکرد تا هم خود را تبرئه کند و هم رژیم خونخوار و سران وحشی آن را.

او در طول این دفاعیات تمام اتهامات را رد کرد و بارها و بارها همه و همه شاکیان و شاهدین را به دروغگوئی متهم میکرد و همه مدارک جرم معرفی شده از سوی دادستان و یا وکلای شاکیان را ساختگی و دروغ خواند.

نوری در جلسات دفاعیات خود، در پاسخ به سوالات دادستان و رئیس دادگاه، گاه فرار به جلو و فرافکنی می‌کرد و گاه جواب‌هایی ریشخندآمیز می‌داد. او در چهارمین جلسه دفاعیات بار دیگر تکرار کرد که هنگام اعدام‌ها به دلیل تولد دخترش در محل نبوده و در جواب دادستان که پرسید یادش هست چه زمانی به اوین برگشت گفت: «دقیقا نه ولی فکر کنم پاییز بود. به دلیل بارش باران یادم است. خانم مارتینا زندان اوین جای خیلی قشنگی است. پر از درخت است و برگ‌های درخت‌ها روی زمین ریخته بود. آخرهای شهریور و مهر بود…»

او، علیرغم اخطارهای دادستان، سعی داشت در طول دفاعیاتش با جوابهای انحرافی، طولانی و نامربوط  به شکلی ماهرانه حوصله همه را به سر ببرد. تا جائی که دادستان او را وقیح خطاب کرد و از خواست تا به سوالها جواب دهد. اما او همچنان وقیحانه از جواب مستقیم به سوالها طفره میرفت.  

اگر چه وی بسیار ماهرانه دروغ میگوید و دفاعیه ای را که متخصصین رژیم برایش آماده کرده بودند به خوبی نشخوار میکرد اما تضادهای بسیاری در دفاعیاتش بروز میکرد و هر بار تاکید میکرد که او فقط راست میگوید و از راستگوئی خود تمجید و تحسین میکرد. !

نوری در این جلسات دفاعیه اعدام‌های تابستان ۶۷ را به کلی انکار و شاهدان و شاکیان دادگاه را دروغگو خواند. او در جلسات پیشین دادگاه مدعی شده بود که از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۲ در زندان اوین بوده و گزارش‌ها درباره اعدام‌های تابستان سال ۶۷ را «داستانی سرتاسر خیالی، توهمی و پوشالی، جعلی و غیرمستند» خوانده بود.

اما در همین میان گفت: افرادی که اعدام شده‌اند به خاطر «تفکرات سیاسی» آنها نبوده، بلکه به خاطر «عملیات‌های مسلحانه» اعدام شده‌اند.

او گفت در زمان حمله سازمان مجاهدین خلق در سال ۶۷ – که با عملیات مرصاد مواجه شد و شکست خورد-، به نقل از یک زندانی شنیده است که گروهی از زندانیان نیز برای شورش در داخل زندان برنامه‌ریزی کرده بودند و قصد داشتند که در صورت موفق بودن حمله سازمان مجاهدین، پاسدارهای زندان را بکشند و این موضوع را به روسای خود در زندان اطلاع داده است.

او با اشاره به عملیات جاویدان گفت افرادی که سوم مرداد به مردم حمله کردند

او وجود گورهای دسته‌جمعی در خاوران تهران را انکار کرد و مدعی شد که خاوران وجود خارجی ندارد و آنرا هم دروغ و ساختگی خواند و مدعی شد که کمونیست‌ها «این داستان را ساخته‌اند».

این در حالی است که یکی از دست‌اندرکاران اعدام‌ها یعنی ابراهیم رئیسی که از اعضای هیئت مرگ به شمار می‌رفت پس از انتخابات ریاست‌ جمهوری ۱۴۰۰ گفت که در مورد اعدام‌های ۶۷ باید مورد «تقدیر و تشویق»​ هم قرار بگیرد.

او همچنین آیت‌الله حسینعلی منتظری، خمینی را به دروغگویی متهم کرد و فایل صوتی دیدار او با اعضای هیئت مرگ را ساختگی خواند. او مدعی شد که حرف زدن آیت‌الله منتظری «مثل تکان دادن سنگریزه در قوطی» بود و این فایل ساختگی است.

این علیرغم انتشار یک فایل صوتی است که  از جلسه ۲۴ مرداد ۶۷  بین مرجع تقلید با چهار مقام قضایی وقت منتشر شده است که در آیت‌الله‌ منتظری خطاب به آن‌ها می‌گوید: «بزرگ‌ترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده از اول انقلاب تا حالا به‌ دست شما انجام شده است. در آینده جزو جنایتکاران تاریخ از شما یاد خواهد شد.»

حمید نوری جلاد که فقط راست میگوید و دیگران را به دروغگوئی متهم میکند، حتی رهبران خودش را دروغگو میخواند و اعتراف آنها را دروغ میداند.

«جلاد رئیسی میگوید: “خمینی حکمی که صادر کردند مبنی بر این بود کسانی که محارب هستند و کسانی که هم این سیر در موردشون طی شده، یعنی اثبات این‌که اینها قطعاً با سازمان مجاهدین همکاری داشتند. در واقع این هیأت که در واقع در سال۶۷ مطرح بود اینها در واقع برای این بوده که وضعیت اینها رو بررسی کنن. ما معتقدیم برخوردی که خمینی در جریان نفاق انجام دادند امنیت کشور رو برای همیشه از لوث وجود منافقین کشور رو برای همیشه پاک کردند، منتهای مراتب آقایون مثل این‌که می‌خواستند نسبت به بنده تصفیه حساب کنن، در صورتی‌که به همان حکم امام مراجعه کنین، حکم امام نوشته هیأت سه نفره کیا هستند؛ یک، دادستان، دو، قاضی شرع، سه، نماینده اطلاعات. من کدامیک از این سمتها را داشتم. من معاون دادستان بودم. نه سمت من در آن حکم هست نه اسم من.

آخوند پورمحمدیهم گفته: “ما افتخار می‌کنیم دستور خدا رو در رابطه با منافقین و کفار با قاطعیت اجرا کردیم. این جزو افتخارات این نظام و امام و ما به‌عنوان سربازان امامه”.

و آخوند روح‌الله حسینیان: «یکی از ایراداتی که به آقای رئیسی می‌گرفتند این بود که آقای رئیسی مثلا جزو این گروهی بوده که اعدام کردن مجاهدین رو، خب آقای رئیسی رو باید جایزه داد. آقای رئیسی که از خانه‌اش بلند نشده صبح بیاد بیرون حکم صادر کنه علیه مجاهدین، مسئول کشور، امام تشخیص داده، ایشون رو حکم داده، یکی از مسئولان این کار قرار داده.”

آنچه که مسلم است، جنبش دادخواهی به پیش میرود و در صحنهٔ جهانی هم جنبش دادخواهی راه خود را تا بالاترین ارگانها و مراجع سیاسی راه یافته است. و رژیم آخوندی را از آن گریزی نیست.

به گفتهٔ خانم مریم رجوی: «می‌دانند که صاحبان این صداها (دادخواهان)، بنای حکومت استبدادی و ضدبشری آخوندی و تمامی نهادهای سرکوبگر و شکنجه‌گران را منهدم می‌کنند و در آن روز صدایشان، فریاد آزادی تمام مردم ایران است» (پیام به تظاهرات ایرانیان در استکهلم ـ اول شهریور۱۴۰۰).

مجتبی قطبی

2021 12 01