جنبش دادخواهی: گزارشی از برگزاری دادگاه دژخیم حمید نوری در استکهلم

گزارش رسانه های متعدد روایتهای بعضا مخدوشی را از برگزاری دادگاه حمید نوری در استکهلم متهم به شرکت در قتل عام زندانیان سیاسی در دهه 60 منتشر کرده اند و سوالهای متعددی را در نزد علاقمندان ایجاد کرده . من این گزارش را به هدف پاسخ به بعضی از این سوالها منتشر میکنم.

———————

محاکمه تاریخی

روز سه شنبه 10 اوت، اولین جلسه رسیدگی به پرونده حمید نوری در سوئد به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اغاز شد. این محاکمه به عنوان یک محاکمه تاریخی محسوب میشود

از آنجا که این دادگاه مورد توجه گسترده رسانه ها، کارشناسان، و فعالین حقوق بشر قرار گرفته بود، سه سالن دادگاه را به این محاکمه اختصاص داده بودند. پروسه دادگاه در یکی از سالنها جلسه دادگاه با ترجمه فارسی صورت میگرفت تا ایرانیانی که از کشورهای متعدد برای شرکت آمده بودند و یا کسانی که به زبان سوئدی تسلط نداشتند در جریان کامل قرار گیرند. دو سالن دیگر به متخصصین، خبرنگاران… واگذار شده بود.

من در سالن اصلی، که متهم ، قاضی و دادستانها و وکلای مدافع حضور داشتند، نشسته بودم.

ساعت 09:10 دقیقه حمید نوری را با دستبند و پایبند به همراه وکلایش به سالن دادگاه آوردند. او با لبخندی تنفر انگیز و به سبکی مسخره آمیز به زبان سوئدی به حاضران در سالن چند بار سلام کرد. هی، هی ،هی هی.  او سعی داشت که چهره جنایت آمیز خود را با این حرکت بپوشاند.

انگار نه انگار او در قتل عام بیش از 30000 نفر از زندانیان سیاسی،که بیش از 90% انها از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق بود به جوخه اعدام سپرده شدند، دست داشته است. اما طولی نکشید که با اراثه کیفرخواست ۴۴ صفحه‌ای دادستان کریستینا لیندوف کارلسون، چهره‌ای وی را به هم ریخت و نگرانی در چهره اش آشکار شد.

دادستانی سوئد پس از ۲۰ ماه بازداشت، کیفرخواست علیه حمید نوری را حدود دو هفته پیش صادر کرده بود.

در این کیفر خواست جلاد حمید نوری که ۶۰ سال دارد به “نقض فاحش قوانین بین‌المللی”، “جنایت سنگین” و “قتل عمد”  وکشتار زندانیان سیاسی متهم شد.

تحقیقات مقدماتی چندین هزار صفحه است و از جمله موارد دیگر شامل شهادت های مفصل در مورد گناهکار بودن مرد متهم در اعدام های دسته جمعی است.

دو هفته اول دادگاه شامل مطالبات و ارائه حقایق از سوی دادستان ، دستیار شاکیان و مدافعان خواهد بودو  سپس روال محاکمه با بازجویی از شاکیان ادامه خواهد یافت.

تعدادی از شاکیان کسانی هستند که از اعدام های دسته جمعی در زندان گوهردشت جان سالم به در برده اند. آنها در زندان توسط مرد متهم شکنجه شده اند و به دخالت وی در اعدام زندانیان و دوستانش شهادت داده اند.

محاکمه چندین ماه تا آوریل 2022 ادامه خواهد داشت. نزدیک به 70 شاکی ، شاهدان و کارشناسان از نقاط مختلف جهان در جریان جلسه های رسیدگی شرکت خواهند شد.

کریستینا لیندوف کارلسون ، دادستان منطقه و مارتینا وینسلو این پرونده را رهبری می کنند. تحقیقات تقریباً دو سال قبل از اتهام آنها ادامه داشته است.

جلسات روز سه شنبه در دادگاه منطقه استکهلم

ابتدا قاضی دادگاه از وکلای پرونده خواست توضیحات خود را بدهند. هر وکیل اسامی موکلین خود را خواند و تقاضای غرامت مالی برای موکلین نیز مطرح شد. سپس نوبت تیم وکلای حمید نوری رسید. یکی از وکلای نوری این ادعا را که موکل او دادیار زندان گوهردشت بوده و دستی در این جنایات داشته را اصلا رد کرده و یک بحث حقوقی را مطرح کرد مبنی بر اینکه حمله مجاهدین به مرزهای ایران یک مبارزه داخلی بوده و هیچ ربطی به جنگ بین‌المللی ندارد و به همین دلیل شامل قوانین کنوانسیون ژنو نمی‌شود.

در جریان ارائه پرونده، دادستان ها خواستار تبعید متهم به ایران و ممنوعیت ورود او به سوئد در آینده هستند. چندین شاکی نیز ادعای خسارت می کنند. وکیل مرد متهم تمام اتهامات علیه وی را رد می کند. وکیل نوری در ادامه می گوید که گروه دفاع  فرد متهم نمی تواند فتوای خمینی را تایید کند و اطلاعات شاهدان را رد می کند.

گروه دفاع  متهم همچنین مدعی است که این فرد به هیچ فعالیتی تعلق نداشته و این “مجاهدین خلق بودند که در جنگ ایران و عراق به ایران حمله کردند”.

به نظر میرسد که طرح وکلای حمید نوری برای دفاع از وی به زیر سوال بردن اتهام «جنایت جنگی» است تا اساسا صلاحیت دادگاه سلب شود. در مورد کشتار چپ‌ها نیز ادعا کردند که هیچگونه فتوایی برای کشتن این افراد وجود نداشته و با این ادعا قتل تعداد زیادی از زندانیان چپگرا را انکار کردند. در واقع تنها فتوایی که از خمینی موجود است به مجاهدین اشاره دارد حال آنکه بر اساس شواهد موجود و انکارناپذیر زندانیان سیاسی دیگر نیز همراه با مجاهدین اعدام شدند.

وی در ادامه دادخواهی به توضیح بعضی از کلمات فارسی در این ادبیات مربوط به قتل عام و فتوای حمینی، که در روند دادگاه و در بسیاری از اسناد مربوط به انها اشاره شده است، میپردازد. کلماتی از قبیل ، منافقین، فتوا، بریده، ملی کش، تواب و محارب.

دادستان در ادامه همچنین به شرایط اسفبار حقوق بشر در ایران امروز میپردازد و مسائلی از قبیل شرایط زندانها، اعدام افراد زیر سن قانونی و انواع شکنجه ها میپردازد.

“به گفته دادستان ، فرد متهم در زمان قتل عام دستیار معاون دادستان در زندان گوهردشت بود.” این دادستانی در بیانیه ای در 27 ژوئیه می نویسد و می افزاید.

“بر اساس کیفرخواست، او به همراه دیگر عاملان زندان در اعدام های دسته جمعی شرکت کرده و مظنون است که عمداً تعداد زیادی از زندانیانی را که با مجاهدین همدرد بوده اند را از بین برده و زندانیان را متحمل رنج های شدیدی کرده است. به گفته دادستان ، شکنجه و رفتار غیر انسانی قضاوت می شود. “

سپس دادستان دیگر مارتینا وینسلو اسامی صد و ده زندانی مجاهد و بیست و شش زندانی چپگرای به قتل رسیده را قرائت کرد.‌ لحظه‌ای بسیار تاریخی بود چرا که سرانجام اسامی جانباختگان این جنایت عظیم در یک دادگاه اروپایی خوانده و از این قربانیان نام برده می‌شد. دادستان توضیح داد که این افراد تنها قربانیان این جنایت نبوده و تنها کشته‌شدگان زندان گوهردشت هستند در حالی که این جنایت در تمامی زندان‌های ایران ‌از جمله زندان اوین و زندان‌های سراسر کشور رخ داده است. سپس دادستان توضیح داد که تنها افراد ساکن در خارج از ایران که بستگانی در ایران ندارند حاضر به ادای شهادت شده‌اند چرا که رژیم ایران بسیار جنایتکار است و علیه خانواده‌های این افراد اقدام خواهد کرد. افراد ساکن ایران و آندسته که خانواده‌ای در ایران دارند‌ نتوانستند در این دادگاه حاضر شوند و شهادت بدهند. دادستان همچنین اعلام کرد که تعداد قربانیان بسیار بیشتر از تعداد افراد نامبرده است.

کریستینا لیندوف کارلسون می گوید: “جنایات بین المللی یا جنایات جنگی همانطور که از آن یاد می شود ، هم در سطح بین المللی و هم در قوانین سوئد” یکی از جدی ترین جنایات است. از آنجایی که سوئد صلاحیت جهانی برای نقض قوانین بین المللی دارد، ما هم فرصت داریم بلکه هم وظیفه خاصی برای پیگرد این جنایات داریم. “

لیندوف کارلسون تصریح می کند که “جنایات علیه بشریت” تا 1 ژوئیه 2014 جزو قوانین جزایی سوئد نبود ، به همین دلیل است که ما در دادسرا نتوانستیم از عنوانی که اقدامات متهمان قبل از آن رخ داده است استفاده کنیم. بنابراین کیفرخواست به عناوین “نقض حقوق بین الملل” ، جنایات سنگین و قتل اشاره می کند “.

در ادامه دادگاه گروه دادستانی با استفاده از  تئوریهای متعدد سعی دارد که روشن کند که آیا موضوع تعارض و تقابل مجاهدین و رژیم خمینی در چهارچوب و در ارتباط با یک درگیری داخلی بوده است و یا در چارچوب یک درگیری بین المللی.

در روز دوم دادگاه، دادستان پس از مروری به مسائل عنوان شده به تاریخچه ای از فعالیتهای مجاهدین خلق می پردازد تا دلایل خود را برای به محاکمه کشانده متهم در سوئد محکمتر کند.

وی در این گزارش به تاریخچه ایران از اوایل دهه 60 تا اواخر دهه 80 میپردازد و سیر تحولات سیاسی در ایران از سقوط شاه، آمدن خمینی و تحولات پس از آن در ارتباط با رودررویی با سازمان مجاهدین و انتقال دفتر مرکزیت آنها به پاریس و ادامه این روند با تصمیم ژان شیراک، نخست وزیر وقت فرانسه مبنی بر اخراج مجاهدین، پس از توافق با رژیم خمینی برای آزادی چند نفر از توابع فرانسوی که از سوی گروههای طرفدار يران در لبنان، موافقت نمود و همچنین انتقال مجاهدین خلق به عراق، میپردازد.

در این گزارش به وجود مراکز مجاهدین در عراق، ایجاد ارتش آزادیبخش، تعداد نیروها، ارتباط سازمان با عراق و “کمکهای دولت عراق به مجاهدین” چه از نظز نظامی، پولی و دیگر تدارکات” میپردازد. در این گزارش اطلاعاتی را مورد حملات ارتش آزادیبخش به ایران ارائه میدهد.

دادستان از نظرات و گزارش “شاهد خبره” وزارت خارجه سوئد لابی رژیم، روزبه پارسی، در مورد ارتباط سازمان مجاهدین خلق و دولت وقت عراق، استفاده میکند که تا حد زیادی چهره ای منفی از مجاهدین خلق نشان میدهد و آنها را تا حدی به رژیم صدام وابسته میداند.

در این گزارش ادعا میشود که مجاهدین خلق علاوه بر دریافت زمین، کمکهای مالی و نظامی از دولت عراق دریافت کرده و در ازای ان عراق از مجاهدین به عنوان جاسوس و تامین کننده اطلاعات از حرکتهای و برنامه سپاه پاسداران برای حمله به عراق سود برده است.

دادستان فقط در یک مورد به گفته های محمد محدثین، مسئول کمسیون خارجی شورای ملی مقاومت نقل قول میکند که این ادعاها را تکدیب میکند.

دادستان در گزارش خود بر روی عملیات مهران و فروغ جاویدان تایید میکند. وی در گزارش خود تایید میکند که علیرغم “ناموفق بودن عملیات مجاهدین و کشته شدن بسیاری از نیروهای آنها در عملیات فرغ جاویدن، قدرت آنها تضعیف نشد.

وی با توجه به اینکه این زندانیان قتل عام شده یک بار به زندان محکوم شده و در پروسه قتل عام 67 هیچ دادگاه عادلانه ای نبوده و زندانیان حق دفاع از خود را نداشته اند یک جرم سنگین تلقی میکند.

وی با ارائه اسنادهای مختلف از منابع مختلف تخصصی، حقوق بشری، و اسناد منتشر شده از سوی سازمانهای حقوق بشر از قبیل ایران تربونال، عفو بین المل، در جستجوی عدالت… و همچنین استناد منتشر شده در رسانه های رژیم میپردازد.

دادستانی همچنین مروری به مصوبه ها و تبصره های کنوانسیونهای ژنو پرداخته و آنها را تشریح میکند.

دادستان پس از ارئه اسناد نتیجه میگیرد در هر صورت اعدامهای چه در چهارچوب بحرانها بین الملل و در چارچوب بحرانهای داخلی جنایت محسوب میشود. وی در ادامه به محتوای فتوای خمینی میپردازد. در این رابطه به نواری صوتی منتظری میپردازد که وی در رابطه با فتوای خمینی به اعضای کمیته مرگ اخطار داده است که تاریخ از عملکرد آنها به خاطر اعدام و قتل عام زندانیان در آینده به عنوان جنایت علیه بشریت یاد خواهد کرد.

دادستان در نتیجه فتوای خمینی را به عنوان یک دستور بررسی و ارزیابی میکند که تمام قوانین مربوط به حقوق بشر را نقض کرده است.

دادستانی در ادامه معرفی اسناد خود به “کمسیون مرگ” میپردازد و گزارش مفصلی را از اعضای آن ارئه میدهد. در این گزارش به نام رئیسی به عنوان رئیس جمهور کنونی رژیم اشاره دارد.

در همین رابطه به معرفی زندانهای گوهردشت، اوین، و قزل الحصار میپردازدو مسئولین آنها، دایارها و همچنین سازمان اداری آنها میپردازد. در این بخش نام از مسئولیتهای حمید نوری که با نام مستعار حمید عباسی، به عنوان کارمند سابق قوه قضائیه رژیم ایران است.عنوان میکند که وی بر پایه مدارک و شواهد، عضو هیئت مرگ در گوهردشت کرج بوده‌است. دادستان عنوان میکند که وی از نزدیکان سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کنونی رژیم، و یکی از مسئولین هیئت اعدام در زندان‌های اوین و گوهردشت (زندان رجایی‌شهر) کرج بوده‌است و در آزار، شکنجه، و اعدام زندانیان سیاسی در جریان کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ در اوین و گوهردشت نقش مستقیم و فعال داشته‌است.

قابل توجه است که در طی دو روز از دادگاه صدها نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق در خارج از دادگاه به تظاهرات اعتراضی علیه نوری دست زدند و خواستار محکوم شدن وی به اشد مجازات و همچنین کشاندن سران رژیم، از جمله رئیس جمهور رئیسی جلاد و رئیس حمید نوری در برابر دادگاههای بین المللی شعار میدادند.

حمید نوری که صدای آنها را در سالن دادگاه می شنید و چند بار از پنجره به بیرون نگاه کرد سرانجام اعتراض کرد که او دارد شکنجه میشود.

او گفت: “من ایرانیم، میفهمم آنها چه فریاد می کنند. این برای من یک شکنجه است. این اعتراض وی سبب شد تا جلسه دادگاه به مدت نیم ساعت متوقف  شود.

سومین روز دادگاه، رور پنجشنبه

امروز پنجشنبه، در سومین روز دادگاه، دادستان سوئدی اسامی زندانیانی را که در کشتار جمعی سال ۶۷ هر روز به دار آویخته می‌شدند، می‌خواند و به شرح شکنجه و روند اعدام آنها اشاره می‌کرد.

در این جلسه محاکمه دادستان در ادامه نمایش نقشه های مختلفی از زندان گوهردشت که از روز دوم شروع شده بود ادامه داد تا شرایط بندهای زندان و مسیر نگهداری و هدایت زندانیانی که اسامی آنها خوانده و به طرف هیات مرگ هدایت می شدند برای دادگاه به روشنی مشخص شود.

حمید نوری نیز برخلاف جلسه اول و دوم، در سوم جلسه دادگاه، چهره خونسردی نداشت و به خصوص در جلسه سوم به دلیل افشای نقش وی در هدایت زندانیان سیاسی به کریدور مرگ «چهره‌اش عوض شده بود.» ولبخندهای مسخره آمیزش به چهره نگران و مضطرب تبدیل شده بود.

دادستان پرونده کریستینا لیندهوف کارلسون، اعلام کرد شاهدان پرونده همگی تاکید کرده اند که ناصریان، لشگریان، و حمید نوری سه فرد مسئول اعلام اسامی و هدایت آنها به هیات مرگ بودند.

دادستان با استناد به اسناد و کتاب‌های خاطراتی که زندانیان سیاسی نوشته بودند «راهروی مرگ”، اتاقی را که برخی از زندانیان در آنجا مقابل هئیت مرگ قرار گرفتند و راهی که به حسینیه زندان منتهی می‌شد، جایی که زندانیان را در آنجا دار می‌زدند» بازتصویر کرد.

دادستان در ادامه ابراز داشت که زندانیان در برابر هیات مرگ تنها به اندازه پاسخ به چند سوال کوتاه با مرگ و زندگی فاصله داشتند. «آیا زندانی حاضر است سازمان مجاهدین و رهبری آن را محکوم کند؟» «آیا زندانی همچنان به آرمان های سازمان مجاهدین وفادار است؟» «آیا زندانی حاضر است با جمهوری اسلامی همکاری کند؟» آنهایی که جواب درستی به این سوالات نمی دادند با حکم اعدام روبرو می شدند. وی همچنین گفت که زندانیان برای نجات از اعدام ضمن برائت از سازمان مجاهدین باید تعهدنامه هایی را نیز امضا می کردند.

«ما عاشورا را برای شما تکرار خواهیم کرد.»

براساس مدارک موجود در پرونده، اعدام های دو روز نخست در خارج از ساختمان مرکزی زندان و در مکانی جدا به اجرا درآمده است. طبق شهادت های مندرج در کیفرخواست، حمید نوری با زندانیان با تحقیر و تمسخر صحبت کرده و بارها پس از اعدام یک گروه از زندانیان با جعبه شکلات در دست شادمانه اعلام کرده بود که امروز عاشورای مجاهدین است.

«حمید نوری بعد از پایان اعدام هر گروه با شادمانی به همکاران و زندانیان منتظر در راهروی مرگ، نان خامه‌ای و شیرینی تعارف و این جمله را مرتب تکرار کرده که عاشورای مجاهدین ادامه دارد.» دادستان توضیح داد که بنا به گفته شاهدان پرونده، حمید نوری در حالی که خودکار دست خود را بر روی شوفاژ سالن می کشید با تمسخر خطاب به زندانیان گفته است که «ما عاشورا را برای شما تکرار خواهیم کرد.»

دادستان در ادامه جلسه به کتاب حسین فارسی، یکی از شاهدان پرونده و عضو سازمان مجاهدین خلق، نیز به عنوان یکی از مدارک کتبی از سوی دادستان تشاره کرد و بحشی از آن را قرائت کرد: ظهر جمعه ۲۱ مرداد ۶۷ حمید عباسی (نوری) آمد و اسم ۲۰ تن را خواند و به دو نفر از همکارانش اشاره کرد این افراد را با خودشان ببرند. حمید عباسی (نوری) با خنده ای چندش آور بارها تکرار کرده که اکنون عاشورای مجاهدین است. حسین فارسی در کتاب خود نوشته است از اینکه عباسی (نوری) از کلمه مجاهدین به جای منافقین استفاده کرد دچار تعجب شده و با خود گفته است که این گروه از زندانیان هرگز به سلول باز نخواهند گشت.

در کیفرخواست همچنین اشاره شد که: بازماندگان شهادت داده اند که اجساد اعدام شدگان را با ماشین های یخچال دار منتقل می کردند. بسیاری از شاهدان پرونده به بوی جسدها اشاره کرده اند که برای زندانیان آزاردهنده بوده است.

این دادگاه همچنان ادامه دارد. باشد تا اقدام دستگاه قضائی سوئد موجبات محاکمه سران رژیم و دست اندرکاران جنایت هولناک دهه 60 را در یک دادگاه بین الملل فراهم سازد.

مجتبی قطبی 12 اوت 2021