حسن داعی – سیلی محکم خامنه ای به روحانی و ظریف

hassan daiسفر روحانی به نیویورک قرار بود بسیاری از مشکلات رژیم را حل کند، اما سیلی خامنه ای به روحانی، ظریف را روانه بیمارستان کرد و محافل طرفدار مماشات را از خواب پراند و نشان داد که حتی مزه مزه کردن جام زهر رابطه با آمریکا تا چه میزان تضادهای داخلی رژیم را افزایش میدهد. اما بحران های فزاینده و نیاز به بن بست شکنی، رفسنجانی و دیگر رقبای خامنه ای را مصصم تر و بی پرواتر میکند.

سفر حسن روحانی به نیویورک، نمونه ای از یک کارزار تبلیغی حرفه ای و تمام عیار رژیم ایران برای تأثیر گذاری روی افکار عمومی در آمریکا و سراسر جهان بود: دو مصاحبه با خبرنگاران زن در شبکه های مهم آمریکائی، سخنرانی معتدل و بدور از جنجال در سازمان ملل، مقاله در واشنگتن پست، ملاقات های غیر رسمی با مقامات سابق، کارشناسان مسائل ایران و نمایندگان دولت و کنگره آمریکا و در پایان، تماس تلفنی با رئیس جمهور آمریکا.

درحالیکه محافل طرفدار مماشات و دهها خبرنگار و کارشناس وابسته به آنها، در حال جشن و پایکوبی بودند، روحانی وارد تهران شد و برادران خودجوش بسجی با پرتاب کفش و مشت های گره کرده از وی استقبال کردند. بعد، فرمانده کل سپاه پاسداران، محمد علی جعفری وارد صحنه شد و از روحانی انتقاد کرد و مکالمه تلفنی وی با اوباما را اشتباه تاکتیکی خواند و گفت: “بهتر بود همان‌گونه که برای ملاقات حضوری به اوباما وقت داده نشد، از پذیرش مکالمه تلفنی با اوباما نیز خودداری کرده چنین اقداماتی به بعد از نشان دادن اقدامات عملی دولت آمریکا و راستی‌آزمایی و صداقت‌سنجی در رفتار عملی‌‌شان موکول می‌شد.”

پس از آن، خود خامنه ای بطور علنی و بی سابقه ای وارد عمل شد و در یک سخنرانی عمومی، سیلی محکمی بر گوش روحانی زد و گفت: “برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود.”

بدنبال آن، جواد ظریف برای پاسخگوئی به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فراخوانده شد تا در مورد سفر جنجالی نیویورک توضیح دهد. سایت باشگاه خبرنگاران که نزدیک به سپاه است، مصاحبه صوتی سید حسن نقوی سخنگوی کمیسیون را پخش کرد که در آن نقوی میگوید:

“رئیس کمیسیون امنیت ملی نیز به بیانات مقام معظم رهبری اشاره کرد مبني بر اینکه هر چند مقام معظم رهبري در مجموع تحرک دیپلماسی کشور را تایید کردند اما آن اقدامات نابجایی که ایشان مورد خطاب قرار دادند چه اقداماتی بود. ظريف در پاسخ رئیس کمیسیون گفت: “‌ما فکر می‌کردیم مکالمه‌ها و گفتگوها در حدی که انجام شد در این حد مجوز داریم ولی وقتی حضرت آقا اشاره کردند برداشت ما این است که ایشان اولا به گفتگوی اوباما با دكتر روحانی انتقاد دارند و این را یکی از اقدامات نابجا می‌دانند و طولانی شدن مذاکرات بنده و جان‌کری را احتمالات نابجای بعدی سفر می‌دانند”.

بدنبال علنی شدن این سخنان و چاپ آن در روزنامه کیهان، جواد ظریف که گویا هنوز در خلسه سفر نیویورک و پذیرائی گرم محافل مماشات در هپروت پرواز میکرد، تحت شوک روانی قرار گرفت و روانه بیمارستان شد. ظریف در فیس بوک خود میگوید:

” امروز صبح، بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمردرد و پادرد شدیدی گرفتم. حتی نمی توانستم راه بروم یا بنشینم. فکر کردم دیسک کمر و سیاتیک گرفته ام. ساعت 5 بعدازظهر دفترم در وزارت امور خارجه را ترک کردم و به بیمارستان رفتم. خدا را شکر ام آر آی نشان داد که مشکل من بیشتر عصبی و اسپازم عضلانی است. به هر حال، روز تلخی بود ولی برای من بسیار آموزنده. یاد گرفتم که هرچه می خواهم بگویم علنی و عمومی بگویم و گرنه بازار سوءاستفاده بسیار داغ است.”

بدین ترتیب، سفر تبلیغی روحانی به نیویورک که میتوانست با دیدار اوباما و روحانی فصل جدیدی در حل مشکل ایران و آمریکا گشوده و ظاهرا بسیاری از مشکلات رژیم را حل کند، به بلای جان رژیم و بهانه جدیدی برای افزایش جنگ و دعوای جناحها و همچنین بی اعتبار شدن رئیس جمهور رژیم و تضعیف دست وی در رابطه با طرف های خارجی تبدیل شد.

این سفر و عکس العمل های بعدی، مفهوم واقعی “نرمش قهرمانانه” مورد نظر خامنه ای را نیز به روشنی توضیح میدهد. ولی فقیه لااقل در زمینه رابطه با آمریکا، خواهان تغییر بینادین چهارچوب های اصلی سیاست خارجی رژیم یعنی خصومت با شیطان بزرگ نیست و فقط خواستار “کاهش تنش با آمریکاست و نه ایجاد رابطه”. خامنه ای تلاش میکند تا دست روحانی را تا آنجا که از فشار های خارجی کم میکند و به نظام کمک میرساند باز بگذارد اما خط قرمز وی چهارچوب های کلی سیاست خارجی است و بمحض آنکه روحانی ذره ای از آن عبور کند سیلی محکمی خواهد خورد.

اما با توجه به شرائط بحرانی رژیم و نیاز به بن بست شکنی در سیاست های کلان، رقبای خامنه ای و در رأس آن رفسنجانی کوتاه نمی آیند و بر حملات خود علیه سیاست های ولی فقیه خواهند افزود. همین بحران های فزاینده و خطر سرنگونی رژیم است که به رفسنجانی، روحانی  و ظریف جرئت بیشتری بخشیده است و همین بحران هاست که خامنه ای را مجبور به موافقت با ریاست جمهوری روحانی کرد.

سفر روحانی به نیویورک نشان داد که حتی مزه مزه کردن جام زهر رابطه با آمریکا تا چه میزان پایه های نظام را به لرزه درمیآورد و تضادهای داخلی رژیم را افزایش میدهد. میتوان تصور کرد که وقتی خامنه ای تحت فشار و از ترس سرنگونی، جام زهر هسته ای یا جام زهر رابطه با آمریکا را سریکشد، این تضادها وارد مرحله ای کیفی شده و از کنترل ولی فقیه خارج خواهند شد