حسین پویا: گندیدن آخوند، فراریدن آخوند!

ای هموطن ای دشمن آخوند، دمت گرم
ای در پی دَک کردن آخوند، دمت گرم

داری به سرت هرشب و هر ساعت و هر روز
اندیشه تاراندن آخوند، دمت گرم

آخوند زده گند به سرتا سر ایران
بنگر تو به گندیدن آخوند، دمت گرم

آخوند برای تو شده مظهر گنداب
حالِت بَده از دیدن آخوند، دمت گرم

درمانِ فسادی که گرفته همه جا را
نبود بجز از رفتن آخوند، دمت گرم

با مشت و لگد ضربه بزن، ضربه ی کاری
بر اِشکم و بر باسَن آخوند، دمت گرم

با همت تو دور نباشد که ببینیم
از صحنه فراریدن! آخوند، دمت گرم

آنروز که از ریش و ز عمامه خبر نیست
صدپاره شود پیرن آخوند، دمت گرم

از مفتخوری گردن آخوند کلفت است
بشکن تو ولی گردن آخوند، دمت گرم

حسین پویا
13 اسفندماه 1395