محمود خادمی: رهائی از حجاب اجباری؛ در گروِ عملِ تعرضی است نه “یواشکی”

khadamimآزادی دریایی متلاطم و طوفانی است ؛ مردان بز دل ؛ آرامش استبداد را بر این طوفان ترجیح میدهند . « توماس جفرسون »

آیت الله مصباح یزدی از ارکان مهم نظام ؛ یکی از تئوریسین های مهم اصل ” ولایت فقیه ” ؛ عضو مجلس خبرگان ؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و …… در باره آزادی ــ که مطمئنا” شامل آزادی پوشش هم میشود ــ ؛ میگوید : آزادی بتی است ساخته شده بدست آمریکا ؛ که برای حفظ اسلام ؛ شکستن و نابودی آن حتی به قیمت از دست دادن جان ؛ ضروری است . در این مورد ” تقیه ” هم حرام است .
احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام نماز جمعه تهران هم با اشاره به رواج بی حجابی در جامعه میگوید : ….. صبر حزب الله مدت دارد . و وقتی صبر حزب الله تمام شود و اگر حضرت آقا اشاره کنند ؛ خواهند دید که نشانی از فساد نخواهد ماند . این دو مثال که نشان آشکاری از ماهیت این رژیم قرون وسطایی و نگاه کارگزاران حاکم به مسئله آزادی و از جمله ” آزادی حجاب” است ؛ را آوردم که نشان بدهم مردم ایران در چنگال چه جانوران وحشی و کور دلانِ مرتجعی اسیر میباشد .

حال با توجه به ماهیت عقب مانده و ارتجاعی این رژیم و دشمنی ذاتی و تاریخی آخوندها و سردمداران این نظام با آزادی ؛ میخواهم باین موضوع بپردازم که ؛ مردم ایران برای دست یابی به آزادی و از جمله رهائی زنان از پوشش اجباری و دیگر اجبارات دینی ؛ چه باید بکنند ؟ آیا بقول خانم ژیلا بنی یعقوب ــ روزنامه نگار و فعال سیاسی مخالف رژیم ــ مردم ایران و مخالفین رژیم باید ” آزادی را فریاد کنند ” و یا آنطور که کمپین خانم معصومه علی نزاد ــ کمپین آزادیهای یواشکی ــ پیام میدهد ؛ مردم ایران ” یواشکی ” هم می توانند به آزادی دست پیدا کنند ؟ ابتکار خانم علی نژاد که به کمپین “آزادی یواشکی” معروف شده است؛ عبارت است از اینکه زنان و دخترانی از ایران در جاهائی از شهر مثلا” در یک خیابان ؛ پارک ؛ مترو ؛ و یا در کوه ؛ جنگل و یا در هر جای دیگر ؛ روسری خود را از سر بر میدارند و دوستی و یا دوستانی از آنها عکس میگیرند و آن را در فیس بوک انتشار میدهند. این کار که طرفداران زیادی هم در فیس بوک داشته و دارد؛ بعنوان راهکاری برای رهائی از حجاب اجباری معرفی شده است .

اما قبل از نوشتن در باره اینکه ؛ آیا این راهکار مفید و مؤثر است و یا برعکس باعث هرز و هدر رفتن انرژی زنان در راهی بی حاصل خواهد شد؛ لازم است ابتدا توضیحاتی در باره ” حجاب اجباری ” که موضوع این کمپین است و کار برد آن در نظام جمهوری اسلامی بدهم .

حجاب و استبداد دینی :
از همان سال 1360 که سرکوب وسیع مخالفین سیاسی و اعدامهای گسترده جوانان انقلابی در ایران شروع شد ؛ روند فراگیری حجابِ اجباریِ زنان که از همان آغاز تأسیس نظام آغاز شده بود بپایان خود رسید و حجاب اجباری ؛ قانونی و همگانی شد و دیگر در ایران هیچ زن بی حجابی وجود نداشت . به موازات این اجبار و همگانی شدن حجاب ؛ مقاومت زنان و دختران دلیر ایران در برابر این اجبار ارتجاعی شروع و تا به امروز هم ادامه دارد .
زنان با استفاده از روسری های رنگین ــ که مورد تائید رژیم نبود ــ و یا با عقب زدن روسری های خود مقاومت و مخالفت خود را نشان میدادند . این نوع مقاومت که از طرف کارگزاران رژیم ” بد حجابی ” نامیده میشد پیوسته از طرف رژیم مورد سرکوب قرار میگرفت . امّا با مبارزه مستمر زنان بتدریج رژیم مجبور شد از مرزهای تعیین شده خود برای حجاب ؛ کمی عقب نشینی کند و این شکل از حجاب را اجبارا” قبول کند .
به مرور زمان ؛ زنان مجبور شدند در فرار از سرکوب رژیم و محدودیت های پوشش اجباری و سایر اجبارات ؛ زندگی دوگانه ای را برگزیدند . یعنی زنان در زندگی و مهمانی های خصوصی یک جور زندگی میکردند و در فضای عمومی و در جامعه جور دیگری خود را نشان میدادند ــ البته این نوع رفتار منحصر به زنان نبود ؛ مردان هم همین رفتار دوگانه را انتخاب کردند ــ .
یعنی آنچه که در کمپین خانم علی نژاد بعنوان ” آزادی یواشکی ” نامگذاری شده همان بخش پنهان و خصوصی زندگی دوگانه زنان ایران است که در این 35 سال پیوسته وجود داشته است . یعنی این آزادی یواشکی ــ برداشتن یواشکی روسری از سر ــ همواره در فرصت های که بوجود می آمده در داخل ماشین ــ در جاده و بزرگ راهها ــ در کوه و جنگل ؛ در مهمانی ها و در هر جائی که از کنترل نیروی انتظامی خارج بوده است ؛ عمل میشده است .
در کنار این مقاومت دلیران زنان ؛ سیاست سرکوب و فشار رژیم و تحمیل حجاب در این 35 سال پیوسته ادامه داشته است ؛ امری که جر نفرت و بیزاری و تحمل هزینه های گزاف ؛ برای رژیم حاصلی نداشته است . اما چرا رژیم بر ادامه این سیاست ؛ اصرار می ورزد :

یکم ــ ادامه سرکوب و تحقیر زنان در این رژیم قبل از اینکه امری دینی و یا اخلاقی باشد ؛ مقوله ای سیاسی است . در واقع از آنجا که این نظام باعث و بانی تحمیل حجاب بر زنان ایران بوده است ؛ این تحمیل و اجبار اتودینامیک پتانسیل مخالفت با رژیم را ؛ در زنان کشور انباشته کرده است ؛ بطوریکه رژیم در مخالفت و مقاومت زنان ایران علیه حجاب اجباری ؛ مخالفت و دشمنی سیاسی با حاکمیت خود را می بیند .
یعنی در واقع ؛ مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری منافع سیاسی و قدرت طلبانه رژیم را تهدید میکند بعلاوه اینکه رژیم از همین ابزار برای تهییج و همراه ساختن اقشار سنتی جامعه با سیاستهای سرکوب خود در سطح جامعه بهره برده است .
علی اکبر ناطق نوری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ــ از افراد باند رفسنجانی ــ با اشاره به تجربه چادر سر کردن تعدادی از دختران دانشجو در رژیم گذشته ؛ برای نشان دادن مخالفت خود با حکومت شاه گفت : هم اکنون هم نیز اگر جوانی بخواهد بر خلاف حکومت عمل کند ؛ یا نوعی اعتراض نسبت به دولت و حکومت داشته باشد ؛ اعتراض خود را با تغییر ظاهر و بد حجابی نشان میدهد ( وبسایت خبری انتخاب 13 اردیبهشت 13 اردیبهشت ) .
بهمین دلیل هم ؛ پا بپای تشدید اختناق و سرکوب سیاسی در ایران ؛ سخت گیری علیه بد حجابی تشدید شده است . یعنی حجاب و بی حجابی به شاخص خودی و نا خودی ــ دوست و دشمن ــ برای این رژیم تبدیل شده است . یعنی سرکوب زنان بخاطر بد حجابی یک مسئله سیاسی و با حیات و بقاء این نظام در پیوند است . بنابراین زنان ایران جز در کادر مبارزه ای برای سرنگونی این رژیم ؛ نباید به راه حل دیگری برای دست یابی به حق آزاد خود در انتخاب پوشش ؛ امیدوار باشند .
یعنی اگر چه به ظاهر ؛ حمایت از مقاومت و ایستادگی زنان در مقابل پوشش اجباری ؛ امری حقوق بشری جلوه کند و با نیت انسانی و اخلاقی صورت گیرد ؛ امّا از آنجا که اجبارا” به رویاروئی با حکومت آخوندی منجر میشود امری ” ملی ” و یک تعهد سیاسی است و باید همه مردم ایران ــ زنان و مردان ــ از آن حمایت کنند .

دوم ــ قدرت حکومتی یا قدرت حاکمیت دینی نخستین و بی واسطه ترین خشونتی است که بصورت روزمره بر زنان کشورمان تحمیل میشود ؛ این امر باعث شده و میشود که زنان در ایران هر روز صبح قبل از خروج از خانه ــ به محل کار ؛ مدرسه ؛ دانشگاه ؛ خرید و ….. ــ بدقت حجاب خود را در آینه چک و وارسی کنند و بعد رهسپار بیرون شوند . آنان می دانند هر تخلفی از این امر میتواند عواقب سوءی برای آنان در پی داشته باشد .
سرکوب و تحقیر زنان در حکومت آخوندی بخشی جدا نشدنی از ” دکترین امنیتی ” این رژیم بوده و هست . یعنی سرکوب زنان به بهانه آخوند ساخته ” بد حجابی ” بعنوان ابزاری برای تحقیر کل جامعه مورد استفاده قرار می گیرد . یعنی هر زمان و بهر منظوری که رژیم قصد رعب آفرینی و سرکوب مردم جامعه را داشته ؛ زنان اولین قربانیان این برنامه سرکوبگرایانه می باشند و از این طریق رعب و وحشت به کل جامعه ؛ تزریق میشود .
درست بهمین دلیل زنان آگاه و آزادیخواه کشورمان ؛ مبارزه خود با حجاب اجباری را مبارزه با تکه ای پارچه که اجبارا” بر سر نهاده اند نمیدانند ؛ بلکه آن را مبارزه ای با نمادِ حکومتیِ مرتجع ؛ مستبد و خونریز میدانند که میخواهد با عوام فریبیِ دینی سلطه نحس و نجس خود را بر جسم و روح ملتی بزرگ و شریف تحمیل نماید . نگاهی که همواره همدلی و همراهی مردم و جوانان آزادیخواه کشور را بر انگیخته است . بهمین خاطر مبارزه زنان دلیر میهن برای رهائی از حجاب ؛ خصلتی کاملا” آزادیخواهانه و دمکراتیک دارد .
یعنی تلاش و مبارزه زنان برای آزادی حجاب را نمی توان و نباید منتزع و جدا از دیگر مسائل مرتبط با نظام سیاسی حاکم پیگیری نمود و بعبارتی تلاش برای رهائی از حجاب اجباری از مبارزه و تلاش برای سرنگونی رژیم و دمکراتیزه کردن کشور جدا نمی باشد . بهمین خاطر این تلاش و مبارزه باید حرکتی تعرضی ؛ علنی ــ نه یواشکی ــ ؛ صریح و آشکار و رو در روی نظام ــ بعنوان مسبب و علت اصلی این وضعیت ــ باشد و انرژی زنان را در راهی بی حاصل به هدر ندهد و مبارزه واقعی آزادیخواهانه آنان را از راه واقعی اش منحرف نسازد .
کمپین ” آزادی یواشکی ” از آنجا که عاملان و آمران حجاب تحمیلی بزنان را نشانه نمیگیرد و به افشای سرکوب و تحقیر زنان در این رژیم نمی پردازد از واقعیت های دردناک سیاسی جامعه ایران بسیار دور میباشد و بسیار عقب تر از مبارزه آزادیخواهانه ای که در متن جامعه ایران سالها است جریان دارد ؛ عمل میکند و در عین حال بزنان و دختران شجاع و آزادیخواه ایران که از ارتجاع و سرکوب رژیم به تنگ آمده اند و بدنبال مفری برای رهائی خود هستند ؛ آدرس و نشانه اشتباه میدهد .

بنابراین مستقل از نیات و اهداف برگزار کنندگان این کمپین و خانم معصومه علی نژاد ؛ اینکار در عمل اقدامی انحرافی است زیرا :
1 ) در حالی که احقاق هر مقدار از حقوق زنان ــ از جمله پیشرفت در مبارزه علیه حجاب اجباری ــ در گرو مبارزه علنی و رو در رو با رژیم است ؛ این کمپین راه گریزی از مبارزه جدی ــ به خیابان آمدن زنان و مخالفین رژیم ــ را در پیش پای زنان قرار داده است و راه فراری است برای کسانی که نمی خواهند هیچ بهائی برای مبارزه پرداخت کنند .
2 ) کمپین آزادی یواشکی از یک گفتمان اجتماعی و فراگیر برای تحقق کلیه خواسته ها و حقوق اجتماعی زنان ایران بسیار دور میباشد . در حالیکه دغدغه بسیاری از زنان ــ موافق و یا مخالف حجاب ــ رفع تبعیض جنسیتی ؛ قوانین ظالمانه و تبعیض آلود علیه زنان و نفی ارزش و هویت زن ایرانی است ؛ فرو کاستن این مطالبات به آزادی حجاب زنان ــ آنهم از نوع یواشکی ــ هویت واقعی زن ایرانی را باز نمائی نمی کند .
اما با همه این توضیحات و اگر چه این مطالبه بسیار جزئی و جزئی است و بوسیله فردی وابسته به جریان اصلاح طلبی حکومتی پیش میرود ؛ الزاما” به این معنی نبست که محکوم است در همین چارچوب اصلاح طلبانه باقی بماند . این حرکت شکلی از ” نا فرمانی مدنی ” است ؛ چرا که قوانین رژیم در باره پوشش اجباری را زیر پا گذاشته است و می تواند به مرور و با تکرار ؛ اتوریته رژیم را ببازی بگیرد ؛ جرأت آفرینی کند و در کشاندن مخالفین رژیم به خیابانها مؤثر باشد .
اما باید و باید یادمان نرود که آزادی حجاب تا سرنگونی استبداد دینی ؛ منتفی و دست نیافتنی است و باز گشت زنان به قبل از انقلاب 57 که زنان ایران با حجاب و بی حجاب آزادانه و با احترام در کنار هم زندگی میکردند ؛ جز با سرنگونی این رژیم بدست نمی آید .

12.06.2014
22 خرداد 1393
arezo1953@yahoo.de