سخن روز: دو روز عزای عمومی برای مرگ آخوند کنی و سکوت در قبال قربانیان اسید پاشی

آخوند پلید و حیله گر، حسن روحانی روز گذشته به مناسبت مرگ آیت الله مهدوی کنی – رئیس مجلس خبرگان رهبری و یکی  از دایناسورهای نظام که بیش از 4 ماه در حالت اغما در بیمارستان بستری بود – دو روز عزای عمومی اعلام کرد.

این در حالی است که با توجه به اینکه 14 دختر بی گناه قربانی اسید پاشی های سازمان یافته از سوی نیروهای حکومتی شده و یکی از این قربانیان نیز جان سپرده است، اما رئیس جمهور نظام ولایت فقیه تا کنون سکوت اختیار کرده و حتی این جنایات وحشیانه را محکومت نکرده است.

اگر مشابه چنین جنایاتی در هر کشور دنیا اتفاق می افتاد، ضمن اینکه برای قربانی از دست رفته و 14 دختر مظلوم سیه روز شده حاکمیت اعلام عزای عمومی می کرد و پرچشم های کشور را به حال نیمه افراشته در می آوردند، از بالا تا پایین حاکمیت ، دولت و بیت رهبری، امام جمعه ی شهر و اعوان و انصار حکومت را پایین کشیده بوده و به دادگاه سپرده بودند و بی تردید رئیس قوه مجریه آن کشور به سرعت موضع می گرفت و با چنین جنایاتی برخود می کرد.

به طور مثال در طول سال جاری زمانی که در کشور هند، موارد تجاوز گروهي به زنان و دختران  خشم مردم را برانگيخت، نارندرا مودي، نخست وزير هند به سرعت به صحنه آمد و اعلام کرد که دولت در برابر خشونت عليه زنان، سياست قاطعانه اي خواهد داشت و دستگاه قضايي اين کشور را به منظور عملکردي موثر تقويت خواهد کرد.

اما در ایران تحت حکومت نظام پلید جمهوری اسلامی که در سال 1358 نیز پاسداران، لباس شخصی ها و بسیجی هایش برای ایجاد حجاب اجباری بر لبان دختران تیغ می کشیدند و بر صورتشان اسید می پاشیدند، در دور جدید اسید پاشی ها و سیه روز کردن دختران – برای ایجاد خفقان و اختناق با ابزار حجاب اجباری حکومتی – رئیس جمهورش خفقان گرفته و کوچکترین موضعی نمی گیرد.

دلیل سکوت معنی دار آخوند روحانی – که خود حلیه گری است امنیتی – در قبال این جنایت ملی این است که وی بخوبی می داند که  مجرم و آمر اصلی این جنایات در بین العنکبوت ولی فقیه نشسته است و  او خود پیش برنده ی خطوط طراحی شده از سوی ولی فقیه نظام است.

بدرستی باید گفت که تروریستهای داعشی تازه کار، باید سری به پدرخوانده ی داعش بزنند و از عملکردهای جنایتکارانه ی اهریمان جمهوری اسلامی در طول 35 سال گذشته آموزش بگیرند.

خامنه ای در فاز جدیدی که پیش روی دارد، بیش از پیش نیازمند بستن جامعه است و اهرمهای بستن جامعه از سوی نظام ولایت فقیه همواره استفاده ی ابزاری از خفقان و اختناق بوده است که طی 35 سال گذشته زنان اصلی ترین قربانیان این سیاستهای فاشیستی بوده اند.

شکست مذاکرات و یا به فرض محال، تا جرعه ی آخر سرکشیدن جام زهر اتمی از سوی خامنه ای، کلیت نظام جمهوری اسلامی را به اشکالی متفاوت وارد فاز جدیدی خواهد کرد.
فازی که در صورت شکست مذاکرات، سرنگونی قهر آمیز جمهوری اسلامی را در پیش خواهد داشت و در صورتی که ولی فقیه نظام جام زهر را تا ته سر بکشد، فروپاشی این حاکمیت را به ارمغان خواهد آورد.

خامنه ای از آغاز سال جاری خود را برای یک چنین فازی آماده کرده بود و به همین دلیل هم در روز دوم فروردین 1393 طی سخنرانی اش در مشهد خط مسیر سرکوب را برای نیروهایش تبعیین کرده و گفت: در مورد مسئله آزادی که از شعارهای انقلاب ما بوده است، ما خطوط قرمز داریم و در مقابل کسانی که با ولنگاری، استفاده از هنر، بیان و….بخواهند از خط قرمز ما رد بشوند برخورد خواهیم کرد. مثلا ما نمی توانیم با کسانی که توزیع کننده مواد مخدر هستند و مردم را آلوده می کنند هیچ برخوردی نکنیم.

ایران در آستانه ی تحولات و تغییراتی تاریخی است و بی تردید مردم ایران در تعیین سرنوشت خود و مام میهن، نقش تعیین کننده را دارند.

برای عبور از نظام اهریمنی و فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی – که برای خود هر نوع جنایتی بر علیه مردم را در چهاچوب ایدئولوژی ضد انسانی اش، مشروع می داند – تنها راه، مبارزه ی حق طلبانه برای رسیدن به آزادی و دموکراسی است.

مجتبی فتحی

30 مهر 1393

22 اکتبر 2014