س – الف: كانون ترس پنهان رژيم ولايت

سكانس اول : اعزام خانواده هاي ( بخوانيد مزدوران گشتاپوي آخوندي ) ساكنان كمپ ليبرتي به جلوي درب ليبرتي .

سكانس دوم : فرياد و فغان ورق پاره هاي رژيم كه آي مردم نميگذارند فرزندانمان را ببريم .

سكانس آخر : شليك گلوله ها ، هجوم و قتل عام با د ستان از پشت بسته ، و امروز نيز گلوله باران موشكي با بيش از هشتاد موشك

كاتيوشا . بله اين سناريوي هميشگي و تكراري رژيم ولايت براي محو و نابودي كانون ترس پنهان خود يعني ساكنان ليبرتي است .

و البته اينبار نه سكوت بلكه شايد باز هم بي عملي و مماشات آمريكا و كشورهاي اروپايي و مجامع بين المللي مسـ؛ول در موضوع

حقوق بشر و قرار دادها با مجاهدان كمپ ليبرتي را شاهد باشيم .

درست پنج روز پس از آنكه در عاشورايي آنچنان ، زنان و مردان دلاور و رزمنده ليبرتي با رهبر و راهبر ايديولوژيك و آرمانيشان عهد بستند تا با فدا كردن جانهايشان بساط پدر خوانده ارتجاع و بنيادگرايي تحت پوشش دروغين اسلام در ايران را از بنيان بر كنند و طرحي نو براي ايراني آزاد و رها در افكنند شاهد تهاجم وحشيانه ولي فقيه ارتجاع بوديم . اما آيا اين حملات از سر توان و قدرت بالاي رژيم در درون و در سطح منطقه و جهاني است و يا دست و پا زدنهاي ناشي از زهر خوران اتمي و زهر منطقه اي و تشديد تضادهاي باندي و جناحي در درون رژيم است . پس از برجام خليفه ارتجاع همانطور كه مكررا در ديدارهايش تاكيد ميكند “ اينها برنامه دارند ، پس از اتمي مساله حقوق بشر و غيره و غيره را دارند “ به خوبي ميداند كه اكنون بايد يك به يك جامهاي ديگر را سر بكشد . جام زهر برشام كه از سوريه شروع شده و در همان اول شريك شمالي اش ، روسيه ، به نا گاه پشتش را خالي ميكند و همانطور كه پاسدارانش پيش بيني ميكردند ميگويد كه اصراري بر باقي ماندن بشار اسد ندارد. و البته عليرغم حمايت هوايي روسيه و بمبارانهاي وحشيانه آن بر روي مواضع اپوزيسيون مبارز سوريه شاهد شكست در مناطق مختلف به دست ارتش آزاديبخش سوريه بوده و هر روز اخبار افزايش به هلاكت رسيدن پاسداران جلاد خليفه ارتجاع و مزدوران حزب الشيطان لبنان را از رسانه ها ميشنويم . در يمن حوثي ها با شكستهاي پي در پي روبرو شده و چندين مرحله تلاش رژيم براي رساندن سلاح و مهمات به آنها نيز با شكست مواجه شده است . در عراق با اوج گيري سقف خواسته هاي مردم عراق و ابراز انزجار و تنفر از حكومت مالكي و تحت فشار قرار دادن حيدر العبادي و در خواست براي اصلاحات گسترده در بخشهاي مختلف حكومتي مواجه است و اوضاع به سمت تضعيف حزب مالكي پيش ميرود . البته آينده آبستن حوادث نويني در اين كشور است . در بحرين شبكه هاي جاسوسي و تروريستي اش روز به روز افشا گشته و دخالتهايش در كشوزهاي عربي عيان ميگردد. از سوي ديگر درخواست وزير خارجه اش براي ديدار همتاي سعوديش با خفت و خواري ناكام ميماند و در عرصه جهاني براي دست كشيدن از ترور و تروريستها تحت فشار است .

در سطح داخلي نيز تصادهايش با باند روحاني – رفسنجاني هر چه بيشتر تشديد شده و ديگر حناي ولايت در رفع و رجوع تضادها و سگ دعواهاي باندها رنگي نداشته و كسي نيز براي احكام ولايي او تره اي خرد نميكند . از طرف ديگر از سوي باند دلواپسان تحت فشار روز افزون براي خودداري از خوردن جام زهر هاي بعدي است. و مهمترين مساله آنكه با موجي ار مسايل و مشكلات اقتصادي و اجتماعي و خيزشها و اعتراضات مردمي از اقشار و طبقات گوناگون جامعه و ايستادگي و مقاومت زندانيان سياسي در شكنجه گاههايش و شجاعت و تهور خانواده هاي آنها و خانواده شهدايي چون ستار بهشتي و مادران مظلوماني چون ريحانه جباري مواجه ميباشد كه بر سر مزار آن عزيزان و اجتماعاتشان در خانه يا در ميدانها خشم عميق خود را از رژيم ولايت ابراز ميكنند و خط بطلاني بر بساط رعب و وحشت آخوندي و پاسدارانش و پزهاي مدره آخوند روحاني مي كشند . با اين اوصاف اين تهاجم وحشيانه تنها ناشي از ضعف و زبوني و پاسخي براي آرام كردن دلواپسان داخليش بوده است .

اكنون نيم نگاهي نيز به بارتابهاي بيروني اين تهاجم بيندازيم . درست است كه در اين حمله ما بيست و چهار تن از بهترين فرزندان اين آب و خاك را از دست داديم و پس از آن مادري بزرگوار را كه به دليل فشارهاي ناشي از اين حمله جان به جان آفرين سپرد را در آغوش خاك جاي داديم اما خون آن عزيزان چونان فلق در پگاهان ، شام سكوت را شكست و بسياري از مماشاتگران عرصه بين المللي را وادار به موضع گيري و محكوم كردن اين قتل عام كرد . در بعد جبهه مبارزاتي بسياري از سازمانها و گروهها و شخصيتهاي سياسي و فرهنگي هنري حول محور مخالفت با ددمنشي رژيم آخوندي گرد آمده و آن را محكوم نموده و به ياران و بازماندگانشان تسليت گفتند. به گمان نويسنده اين سطور اين اشتراك موضع موردي نيروهاي سياسي داخلي مخالف رژيم را فارغ از هر گونه اختلاف ايديولوژيك و يا نوع خط مشي مبارزاتي بايد به فال نيك گرفت و اميد آنكه اين گروهها و سازمانها تلاش نمايند تا اين موضوع را بهانه اي براي بررسي امكان نزديكي بيشتر به يكديگر حول محور تعهد به سرنگوني رژيم و نفي تمامي جناحها و باندهايش قرار دهند و با حفظ مواضع خود و مجموعه عقايدشان با ورود به شوراي ملي مقاومت و يا حول محور آن و در كنارش به شكل منسجم تري از مبارزه بر عليه رژيم آخوندي دست يابند . البته در اين مقال از آن گروه كه اين وقايع را به گردن خود مجاهدين مياندازند و رهبران آن را مقصر دانسته و به جاي گرفتن يقه ظالم به مظلوم لگد ميزنند نيز ميگذريم و قضاوت در باره آنها را به خلق قهرمانمان و تاريخ ميسپاريم.

( س – الف )

2015 11 09