پاسدار حسین سلامی که بدلیل کشتارها و سرکوب به سمت سرلشگری رژیم ارتقا پیدا کرده است، کنترل خود را از دست قیام و مردم و تحریمها از دست داده است و با دهانی کف کرده فریاد میزند: ” یا باید اضلاع هندسه قدرت را در جهان تغییر داد یا اینکه در شاکله قدرت ساخته شده مستکبران ادغام و حذف شد.”
سلامی که توضیح نمیدهد که این رژیم بجز بدبختی و مرگ و نکبت و کشتار فرزندانشان ، چه چیزی برای مردم به ارمغان اورده است میگوید:” ادشمنان ما می خواهند از شکلگیری الگویی مستقل که به کرامت انسان و عدالت، اخلاق، معنویت، پیشرفت و رفاه میاندیشد؛ جلوگیری کنند”
وی که به تنفر مردم از این رژیم و سردمدارانش واقف است و از همین هم میترسد گفت: “مستکبران همه عرصهها را به جبهههای جنگ سختی علیه نظام جمهوری اسلامی تبدیل کردهاند تا این نظام الگو و این مدل موفق !!!! بیش از این شکل نگیرد و به سایر سرزمینهای اسلامی منتقل نشود. ” منظورش از الگوی موفق، کشتن و زندان و اعدام و دستگیری شهروندان و بخصوص زنان و جوانان و فقر و فلاکت کارگران و ….. است.
وی که سقوط و سرنگونی رژیم اخوندی را به چشم و بسیار نزدیک میبیند گفت: ” در فرهنگ، تهاجم گستردهای را شروع کردهاند تا فضای اعتقادی و اندیشهای جامعه ما را تحت تاثیر قرار دهند؛ دشمن در تلاش است با بستن راه علم و دانش و شکست دادن سازندگی ، از ایران اسلامی کشوری نیازمند بسازد تا با همراهی عملیات روانی و سرسخت، نسخه تسلیم تنظیم کند، متاسفانه برخی در داخل پژواک این استراتژی شده اند.”
معلوم نیست که اگر این مدل عالی و نمونه و موفق که وی توصیف کرد، چرا نه در داخل ایران و نه در منطقه، مشتری ندارد و مردم چیز دیگری میخواهند..
وی اعلام کرد که “میخواهیم تحریم را به گورستان تاریخ بسپاریم و آن را نه توسط دشمن، بلکه به دست خودمان رفع کنیم؛ از دشمنانمان نمیخواهیم تحریم را لغو کنند بلکه آن را ادامه دهند”.
اما به ناگاه از فرط عصبانیت و با اگاهی به اینکه گورستان تاریخ نیز بزودی منتظرشان است گفت: ” بسیاری از عوامل نفوذ و دخالت دشمنان را پلمب کردهایم و میخواهیم زبانشان را هم پلمب کنیم.”