فرید فلاحی: هدف ازحذف چهار صفر از پول رایج مملکت چیست؟

غريق، به هر شاخه‌ی خشکیده‌ای چنگ می‌زند تا خود را نجات دهد!

دولت ایران از تصویب لایحه پیشنهادی بانک مرکزی مبنی بر تغییر واحد پول ملی از ریال به تومان و حذف چهار صفر خبر داد.
رژیم واپس مانده آخوندی   غرق در بحرانهای لاعلاج در مواجه با ابر چالشهای پی در پی اقتصادی  برای چاره جویی  اقتصاد در هم شکسته و برای به تاخیر انداختن انهدام  و فروپاشی کامل اقتصادی سیاسی …دست به آخرین اقدام خود (از نظر نگارنده) قبل از غرق شدن یا به نوعی امحاء کامل زد .

این کار یعنی حذف صفر از پول ایران به لحاظ اقتصادی هیچ دردی از رژیم ملاها حل نمیکند بقول روزنامه های خود رژیم این کار صرفا جنبه روانی دارد….

روزنامه حکومتی آفتاب یزد سه‌شنبه ۱۶اردیبهشت؛ در مقاله‌ای با عنوان«تغییر واحد پول ملی تورم‌زاست»؛ وحشت خود و باندهای حاکمیت آخوندی را از تحولات پیش رو بیان کرده و نوشت: «ماه‌هاست مصائب مختلفی را از سر گذراندیم و یا در حال طی کردن آن هستیم و ممکن است در آینده نزدیک نیز رخداد‌های جدیدتری یقه مان را بگیرید. فلذا آستانه تحمل بسیاری در حال پایان است و تصمیماتی که می‌تواند جنبه روانی منفی داشته باشد می‌تواند آن آستانه تحمل را زودتر سر ریز و تمام کند. اخبار منفی به اندازه مکفی وجود دارد».

این کارگزار رژیم در مقاله خود ناخودآگاه واقعیتی از فساد افسار گسیخته در رژیم آخوندی را با مثالی از ونزوئلا بیان می‌کند و می‌گوید: «همواره اخبار کشور ونزوئلا بنده و خیلی‌ها مثل بنده را مضطرب می‌کرد. این‌که این کشور نفت خیز، چنین تورم وحشتناکی را تجربه می‌کند و دولتمردان آن تنها خدمت و تدبیری که دارند حذف صفرها از پول ملی است تا مردم برای جابه‌جایی پول آن‌چنان اذیت نشوند! حال دقیقاً در همین راستا وقتی رئیس کل بانک مرکزی از تریبون مجلس اعلام می‌کند اسکناس ۵هزار تومانی تبدیل به سکه ۵تومانی می‌شود حس وحشتناکی سراغ‌مان می‌آید. آری؛ این‌که صفرها سال‌هاست که تلنبار شده‌اند و بالاخره باید به‌دلیل آب رفتن ارزش پول ملی روزی حذف می‌شدند».

مقاله آفتاب یزد در قسمتی دیگر با اعتراف به فروپاشی اقتصادی؛ خواهان انتخاب زمان دیگری برای اجرای این تصمیم شده و می‌نویسد: «وضعیت کشور از لحاظ بودجه‌ای بغرنج است و دولت رسما به نام بورس، در حال حراج سرمایه و اموال خود برای بقا است.

البته هدف از نگارش این وجیزه نه بحث اقتصادی در مورد تصمیم مجلس و دولت که جنبه روانی ماجراست

اما حقیقت ماجرا  چیست ؟

نگاهی به آخرین ارزیابیهای کارشناسان خود رژیم می‌تواند تصویر روشن‌تری از تیره روزی اقتصادی را نمایش دهد.

روزنامه تجارت نیوز سه شنبه 16 اردیبهشت : حذف چهار صفر از پول ملی بیشتر یک تصمیم خنثی است تا یک تصمیم استراتژیک و عمدتا اثر حسابداری به جای می‌گذارد. با اجرای این تصمیم بانک مرکزی از این به بعد در مواقع نوشتن ارقام چهار صفر کمتر می‌گذاریم و تنها اثر روانی می‌توان داشته باشد و اثری بر اقتصاد ندارد.

این روزنامه در ادامه مینویسد: در حال حاضر اکثر خریدها با کارت اعتباری بوده و عملا مردم اسکناس جابجا نمی‌کنند که حتی اثر روانی حذف چهار صفر از پول را نیز ببینند. حذف کردن چهار صفر باعث می‌شود که موتور تولیدکننده صفری که صفر کنار اسکناس‌ها چاپ می‌کرد فقط نادیده گرفته شود و اقدام خاصی نیست.

این ورق پاره رژيم در ادامه می افزاید… حال به جای این‌که مساله را حل کنند، صورت مساله را حذف می‌کنند؛ یعنی آن صفری که خودشان با این سیستم ایجاد کرده‌اند را حذف می‌کنند و این تنها اعتبار و اعتماد به سیستم را از بین می‌برد
اینها به جای حل مساله، موتور تولیدکننده صفر کنار اسکناس را خاموش می‌کنند. نظام مالی، نظام بودجه‌بندی و نظام بانکداری این اقدام غلط را انجام داده‌اند و اشکالات آنها باعث شد که ما همچنان صفر تولید کنیم. سیستم باید اصلاح شود و اقدام حذف چهار صفر از پول ملی تنها پاک کردن صورت مساله بوده که اشکالات آنها نادیده گرفته شود.

28 درصد پول بیشتر خلق کرده‌ایم تا چاله‌ها را پرکنیم

«فرهاد نیلی، استاد دانشگاه و نماینده پیشین ایران در بانک جهانی، بر این باور است که رشد نقدینگی ۲۸درصدی یعنی ما نتوانسته‌ایم عدم تعادل را کاهش دهیم و ۲۸درصد پول بیشتر خلق کرده‌ایم تا بتوانیم ناترازیهای سایر بخش‌های اقتصاد را تراز و چاله‌های ایجاد شده را پر کنیم تا اقتصاد اسمی بتواند به سال بعد برسد. همه عملکرد دستگاه سیاست‌گذاری و دولت ما، برآیند جریانهایی است که در سرشت خود با هم رقابت سیاسی دارند. بنابراین کارایی، تصمیمات بلندمدت و بلندنگری از بین می‌رود و همه چیز سیاست‌ زده می‌شود. دورانی که من نام آن را «عصر تعلیق» می‌گذارم. در این دوره امکان سیاست‌گذاری وجود ندارد و سیاست‌گذار نمی‌تواند چیزی فراتر از روزمرگی و مدیریت روزانه اقتصاد را عرضه کند. در این حالت دستگاه سیاست‌گذاری اساساً به یک دستگاه عملیاتی تبدیل می‌شود که فقط می‌خواهد امروز را به فردا برساند. از طرف دیگر چون موتور رشد جمعیت فعال است، اگر رشد اقتصادی در محدوده صفر باقی بماند، درآمد سرانه ۱.۵درصد کاهش پیدا می‌کند. کاهش درآمد سرانه در کنار سوءحکمرانی، بر دهک‌های پایین درآمدی تاثیر بیشتری می‌گذارد و فقر را گسترش می‌دهد…در نتیجه تنها گزارشهایی تولید می‌شود که نظام سیاسی می‌خواهد و حرفی غیر آنچه مطلوب است شنیده نمی‌شود. پس اتفاق جدیدی رخ نداده، اما اتفاقات نامساعد قبلی آ‌نقدر تکرار شده که ظرفیت نهادی ما برای اتخاذ تصمیمات درست را مستهلک کرده است.»(اقتصادنیوز۱۳فروردین۹۹)

درآمد مالیاتی پیش‌بینی شده کفاف ۵۰٪ حقوق‌ها را هم نمی‌دهد

یکی از کارشناسان حکومتی بانک مرکزی به نام پویا جبل عاملی این‌گونه به ورشکستی اقتصادی نظام آخوندی اذعان می‌کند: «ما در این بودجه با کسری مواجهیم و دولت اگر نخواهد هیچ کاری انجام دهد و تنها بخواهد در سال آینده حقوق و دستمزد کارمندان خود را بدهد، باز هم درآمدهای مالیاتی کفاف ۵۰تا ۶۰درصد این هزینه را نمی‌دهد». این کارشناس نبود اعتماد حداقلی را علت لاینحل ماندن مسائل داخلی می‌داند و می‌گوید: «حتی اگر تصمیم‌ گیرنده‌ای بیاید که هم راه درست را بداند و هم اراده انجام کار را داشته باشد، چون تعادل مقتضی بین جامعه و دولت برای حل مسأله وجود ندارد، نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید. در یک دهه گذشته درآمدهای نفتی ناکارآمدی‌های دیگر بخش‌ها و روند نزولی اقتصاد را پوشش داده و اکنون حذف این منبع درآمدی مشکلات را عیان‌تر و عمیق‌تر کرده است.

یک دهه است اقتصاد ما شرایط نامطلوبی دارد. میانگین نرخ رشد اقتصادی در یک دهه گذشته -از سال ۸۷تاکنون- تنها کمی بالاتر از صفر بوده است. این به آن معناست که اقتصاد ما برای رشد و بهبود عملاً یک دهه کامل را از دست داده است. به‌عبارتی ما از یک کشور در حال توسعه با درآمد متوسط رو به بالا به یک کشور در حال توسعه با درآمد متوسط رو به پایین تبدیل شده‌ایم و درآمد ما از درآمد متوسط دنیا کمتر شده است. ما در حال تبدیل شدن به کشوری با درآمد پایین هستیم؛ اما در هر صورت این وضعیت، تنها اقتصاد را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد».(اقتصاد‌نیوز ۱۳فروردین۹۹)

وابستگی به اوراق مالی یا آینده‌فروشی؟

کامران ندری یک دیگر از تحلیلگران رژیم آخوندی از آینده فروشی و بدهیهای جدید رژیم می‌گوید: «دولت سال ۱۳۹۹ با کسری بودجه مواجه خواهد شد؛ تنها راه ممکن برای دولت انتشار اوراق بدهی و انواع اوراق مالی خواهد بود… اما نوع بدهی‌های دولت در ایران و شیوه باز پرداخت آن به اقتصاد آسیب جدی وارد کرده است. از طرفی پایان سال ۱۳۹۸ و شروع سال ۱۳۹۹ با شیوع ویروس کرونا و آسیب آن به اقتصاد کشور همراه شده، در این شرایط دولت با شرایط سخت‌تری هم مواجه شود. میزان بدهی‌های دولت و شرکت‌های دولتی بین ۶۰۰تا ۷۰۰هزار میلیارد تومان برآورد شده که بخش مهمی از آن شامل بدهی به بانکها و بانک مرکزی است. دولت از اوراق بدهی برای پوشش هزینه‌های جاری استفاده می‌کند و این آغاز مشکلات است. دولت تلاش می‌کند تا کسریهای بودجه خود را با بدهی پوشش دهد که این اتفاق در سال آینده نیز خواهد افتاد که عملاً یک نوع آینده فروشی منابع است».(اتاق ایران ۱۳فروردین ۹۹)

با نگاه به این نمودار وضعیت برابری حداقل دستمزد به قیمت سکه را در این 41 سال حاکمیت ننگین آخوندها بر ایران  ملاحظه کنید…

از سوی دیگر با  بررسی واحد پول با قیمت دلار از 41 سال پیش تا کنون  میتوان  عمق فاجعه یی که تحت حاکمیت ملایان سارق بر میهن ما بوقوع پیوسته را دید.

تصویر زیر بخوبی مقایسه قیمت دلار با ریال ایران را در دو برهه از زمان نشان میدهد.

 

آری اینجاست که این ضرب المثل به خوبی وضعیت رژیم غرق شده در بحرانها را بیان میکند

کسی که درحال غرق شدن هست  به هر گیاهی دست میاندازد که خودش را از غرق شدن نجات دهد.
برای رژیمی که از روز اول غصب حاکمیت مردم ایران مدعی بود می‌خواهد همه جهانیان را زیر پرچم شیعه ایران بیاورد وشعار نه شرقی و نه غربی  آن گوش جهان را  پاره میکرد (شما بخوانید هم شرقی هم غربی ) حال  چنان دچار روز مرگی و امروز را به فردا کشاندن شده است که خود بهتر می‌داند آینده‌ای ندارد و آخرین دست و پا زدنهای یک غریق گرفتار در ورطه ابر بحرانهای لاعلاج اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است .هیچکدام از این تشبثات رژیم راه فرار از بحرانهایی که گریبانگیرش میباشد نیست از حذف 4 صفر  از پول رایج مملکت تا  درخواست کمک از صغیر و کبیر عالم گرفته تا قر‌ض‌گرفتن از بانک مرکزی با چاپ پول بی‌پشتوانه و فروش اموال دولتی و اوراق بدهی و… همه و همه برای این است که ولی فقیه پوشالی رژیم و پاسداران  مسلح او می‌خواهند سلطه خود را بر مردم ایران تداوم بخشیده و روزگار بگذرانند؛ اما دیگر زمان برای آنها به‌سر رسیده است چرا که خلق ستمزده ایران و جوانان عاصی فرصتی برای تداوم این سلطهٔ شوم به آنها نخواهند داد. آینده این میهن نه از آن خلافت ارتجاعی سنگر گرفته در پشت دین، بلکه از آن مردم و آزادیخواهان ایران‌زمین‌ است. آری  تنها راه حل واقعی برای مردم ایران سرنگونی تمام عیار نظام آخوندی ست که بدست کانونهای شورشی و جوانان انقلابی وطن در تقدیر است
.

فرید فلاحی
فعال حقوق بشر و
و از حامیان شورای ملی مقاومت ایران