مجتبی قطبی: سیل در ایران، بلای طبیعی یا بلای آخوندی؟

سیل در ایران، بلای طبیعی یا بلای آخوندی؟

با دیدن تصاویر و کلیپها از وضعیت مردم سیلزده و ستم­زده، بیدفاع و بی پناه، گریه خردسالان، ناله کهنسالان، انسانهای درمانده و تدفین مختصر دارائی آنها از یک سو و تلاش و همیاری مددکاران مردمی از سوی دیگر بغض در گلویم خفه میشود و اشک درچشمانم جاری.

تنها چند روز پس از نوروز، بارش باران به جاری شدن سیل در سراسر ایران انجامید و 31 استان از ۳۵ استان ایران از جمله استان‌های فارس، لرستان،‌ خوزستان و چهارمحال و بختیاری با سیل سنگین مواجه شدند، که همچنان ادامه دارد. اگر چه میزان دقیقی از خسارات وتلفات جانی از این واقعه هنوز منتشر نشده و در دست نیست، اما بی شک میزان آن بسیار فراتر از آنچیزی است که از سوی رژیم منحوس آخوندی بیان می­شود.

بنا برگزارشهای منتشره، تا کنون صدها نفر از هموطنان جان خود را از دسته داده­اند، هزاران مسکن ویران شده است و صدها هزار نفر از مردم شهرها و روستاها به ترک خانه و کاشانه خود مجبورشده­اند.

سردمداران رژیم سعی دارند از افشاي ابعاد واقعي سيل و نقش مخرب سپاه و ارگانهای حكومتی جلوگیری ­کنند و با تهديد و خفقان تلاش ميكند از بروز خشم مردم، گسترش اعتراضات و افشاگريهای بيشتر جلوگيری كند. از همین رو نه حتی به رسانه های خارجی اجازه تهیه گزارش نمی­دهند، بلکه با تمام شیادی و دروغپردازی سعی دارند اینچنین وانمود کنند که عامل خسارتهای وارده کشورهای غربی و آمریکا است و اعلام آمادگی آنها را برای امدادرسانی بشردوستانه تکذیب می­کنند.

اما آنچه بیش از همه دردها عریان است شرایط مردم ستم­زده­ای است که جز خوداتکائی و خودیاری فریادرس دیگری ندارند و پاسخ خواست و نیازهای طبیعی خود را، در این شرایط  بس بحرانی، از سوی رژیم با گلوله دریافت میکنند.

سیل اخیر در ایران به بحث‌های زیادی در ایران دامن زده است. بسیاری استدلال می‌کنند که بارش‌های اخیربه دلیل تغییرات الگوی آب‌و‌هوایی و اقلیمی بوده و رژیم حاکم بر ایران نیز برای مدیریدت این تغییرالگوآمادگی نداشته است.

اگر چه این استدلالها ممکن است تا حدی به واقعیت نزدیک باشد، اما به هیچ­وجه من­الوجوه دجالان حاکم بر ایران را از مسئولیتشان و تقصیرهایشان در برابر تخریب چهل ساله ایران مبرا نمیکند و این ویرانی­ها و خسارتها بدون شک محصول مستقیم سیستم تروریستی و سرکوبگرانه ولایت فقیه است. چرا؟

سيلاب زمانی روی ميدهد كه خاك و گياهان نتوانند بارش را جذب کنند و در نتيجه كانال طبيعی رودخانه كشش گذردهی رواناب ايجاد شده را نداشته باشد. روشهای اصلی مهار سيلاب شامل احياﺀ جنگلها، احداث سيل بندها، سدها، مخازن و كانالهای سيلاب بَر…می باشند.

بدیهی است پدیده­ سیل علیرغم همه­ی پیچیدگی­هایش قابل بررسی و مطالعه بوده و می‌توان در جهت مهار وکاهش خسارات آن و حتی بهره‌برداری اقتصادی از سیل راه‌حل‌های مناسبی جستجو کرد، عوامل موثرآن را شناخت و درهنگام وقوع وپس ازوقوع موجب کاهش خسارت­ها شد.

گرچه سیل یک حادثه طبیعی تلقی می شود ولی عوامل “انسانی” در بروز و تشدید آن نقش قابل توجهی را ایفا می کنند. آنچه امروز در ایران اتفاق میافتد بخشی از کارنامه و نقش رژیم جنایتکار، بی­ درایت و بی کفایت آخوندی در مدت چهل سال حکومت خائنانه انهاست که میتوان به شکل زیر طبقه­ بندی کرد:

  • تخریب پوشش گیاهی از طریق چرای بی رویه دام ،کندن بوته­ها برای سوخت ،قطع درختان به منظور گسترش اراضی کشاورزی، استفاده بی رویه از چوب­های درختان برای ساخت اماکن ومنازل وتهیه­ی زغال واستفاده ازسرشاخه های درختان برای سوخت وخوراک دام .این تخریبها عمدتا در زمان جنگ تحمیلی انجام گرفت و هیچ اقدامی در جهت ترمیم آنها انجام نشده است.
  • شخم بی رویه­ ی زمین، بویژه دراراضی دارای شیب درجهت عمودی وشخم اراضی کم بازده و مرتعی که باعث سخت شدن زمین و کمک به جاری شدن آب دردامنه ها و وقوع سیل می شود، بخصوص درزمین های دیمی ودرروستاهایی که درنقاط کوهستانی قراردارند .
  • تخریب و دست کاری مسیل ها وایجاد موانع ومحدویت برای حرکت آب­های روان که موجب کاهش میزان جریان آب وجاری شدن سیل می گردد .
  • اشغال مسیل­ها وحریم رودخانه­ها ازطریق ساخت منازل ویا گسترش اراضی کشاورزی وباغ ها که موجب کند شدن حرکت آب وتغییر مسیر آب های جاری می شود .
  • عدم توجه به قوانین، مقررات وهشدارهای مسؤولین ودست اندرکاران محیط زیست ومنابع طبیعی. (ریم آخوندی در عوض بر اساس طبیعت سرکوبگرانه اش فعالان محیط زیست را به بند میکشند و یا سر به نیست میکنند).

به طور کلی بسیاری از سیل های اتفاق افتاده درسال های اخیردراستانهای مختلف ایران به خاطر تخریب طبیعت و دست کاری احمقانه و غیر علمی درمحیط اطراف روستاها بوده است که به طورعمده منشا سودآوری وبهره­برداری بی­رویه از منابع طبیعی توسط رژیم دزد وغارت­گر بوده است.

در مدت چهل سال حکومت ویرانگر آخوندی، با وجود آنکه ایران تقریبا هر ساله با حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و توفان مواجه است اما نسبت به آن بی توجهی شده است و هیچگونه اقدامی در حوزه “پدافند غیرعامل” انجام نشده و راه حل مشخص و مطمئن برای کلیه مناطق سیل گیر وجود نداشته، و در طول این همه سالها به هیچکدام از مولفه­ های زیرساختی در راستای ارتقای تاب­آوری مردم در برابر حوادث (بلایای) طبیعی توجه  نشده و مورد بررسی قرار نگرفته است. این واقعیتها را به راحتی می­توان از سگ­دعواهای مسئولین کوچگ و بزرگ رژیم دریافت.

اگر سيل­ بندهائی هم احداث شده، که نشده، بدون طراحی علمی بوده است. در سيل بندهای طراحي شده, ملاحظات تخصصی بر شرايط خاك پی, نوع خاك مورد استفاده در خاكريز, تراكم مناسب خاكريز, حفاظت بالادست سيل بند در مقابل آبشستگی و ديگر عوامل مورد توجه قرار مي گيرد. اما سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی که بیش از 90% از طرحای توسعه! اقتصادی کشور از جمله سد سازی، سیستم های انحراف مسیر آب، سازه­های سه بعدی، تاسیسات دریایی، سیستم های تامین آب، و خطوط اصلی لوله آب، گاز و نفت را تحت پوشش خود دارد نه علم آن را دارند و نه کفایت آن را.

از همین بابت میتوان به درستی نتیجه گرفت که این سیل نه بلائی آسمانی و طبیعی است بلکه بلائی مختصاً آخوندی است. بر اساس همین مختصات است که همبستگی و سخاوت مردم در نقطه متقابل قساوت آخوندی قرار می­­گیرد و این همبستگی را به سیلی مبدل خواهد کرد که ریشه رژیم آخوندی را از بنیان خواهد کَند و با خود خواهد بُرد.

به قول خانم رجوی: بله، این دوران پایانی رژیمی است که دارایی ایران را به ‌حلقوم بشار اسد ریخت. یا صرف سپاه پاسداران و بسیج و تروریسم و برنامه اتمی و موشکی کرد. یا توسط سران فاسد رژیم به یغما رفت. پناه بردن به نمایش شهرهای موشکی هم آخوندها را نجات نمی‌دهد. چون حالا زمان شهرهای شورشی و کانون‌های شورشی و قیام و خیزش مردمی است که اراده کرده‌اند خودشان و زندگی‌شان و آینده کودکان‌شان را از سیلاب شوم ولایت فقیه نجات بدهند.

مجتبی قطبی
16 فروردین 1398