محمد قرائی: دوحادثه منتهی به مرگ و یک نتیجه گیری!

mohamad gharai1آخوند محمد رضا مهدوی کنی، وزیرکشور سابق، سرپرست نخست وزیری، دبیر جامعه روحانیت مبارز… و آخرین رییس مجلس خبرگان و یکی از استوانه های نظام ولایت! سربرخاک می نهد.
خبر مرگ بالینی او را مدتها با سلام وصلوات اعلام کرده وحضرات دایناسورها برای آخرین وداع برسرجنازه اش صف بسته بودند. آنها با این نمایش مهوع ازجانبی میخواستند جنگ گرگها برسر جانشینی او در مجلس ارتجاعی خبرگان را به تعویق بیندازند و ازطرفی شاید برای تشییع آبرومندانه این عنصر فراموش شده آماده سازی نمایند.
سرانجام مجبور می شوند جنازه درحال پوسیدن را جمع وجور کنند. خبررا با جارو جنجال آخوندی به اطلاع عموم میرسانند. برای این دایناسور نظام عزای عمومی اعلام میشود. سردمداران نظام ازصدر تا ذیل اعلامیه میدهند واشک تمساح میریزند. رادیو و تلوزیون آخوندی دررسایش سنگ تمام میگذارد. برغم اینهمه تشبثات و بازار گرمی ارگانهای عریض و طویل تبلیغاتی، تشییع جنازه ای بی رونق درانتظارتابوت یکی دیگر از جرثومه های فساد رژیم آخوندی است.
چندی بعد ازاین حادثه، مرتضی پاشایی خواننده جوان پاپ دراثر بیماری سرطان چشم ازجهان می بندد.
مرتضی پاشایی، ازعنفوان جوانی به موسیقی رو می آورد وموفق به خلق چند البوم واجرای چند کنسرت میشود. برغم ضدیت هیستریک ارتجاع حاکم با موسیقی، چهره وصدای او جسته وگریخته به خانه های مردم راه پیدا میکند. بخشی ازمردم وجوانان به صدا و ترانه هایش علاقه نشان میدهند.
سرانجام مرتضی پاشایی درجنگ با هیولای سرطان شکست را می پذیرد. طرفدارانش دربسیار ازشهرهای کوچک وبزرگ به خیابان می آیند برای ابراز تسلیت وهمدردی با خانواده پاشایی.

رژیم قدر قدرت ولی فقیه! که این روزها حتی از سایه خویش هم میترسد، بشدت وحشت می کند. خبرگزاریهای دولتی خبر ازتجمعات و درگیری دربرخی شهرهای ایران میدهند. اصفهان ، مشهد، شیراز، تبریز… تهران. درروز تشییع جنازه مرتضی، ترافیک درتهران بند می آید و نظم مترو تهران بهم میخورد.
سربازان بدنام اطلاعات گیج ومنگ به تکاپو می افتند تا کنترل ازدست نرود.
برای مرتضی نه عزای عمومی اعلام میشود ونه اطلاعیه ای ازجانب دایناسورهای وطنی صادرمیشود. شاید یکی ازدلایل هجوم جوانان وسایراقشار مردم برای ابراز احساساتشان نوعی دهن کجی و اعتراض هم باشد.

راستی هراس حرامیان و گزمکان نظام از تجمع جوانان وزنان برای بروز عواطف خودشان نسبت به یک جوان چیست؟!
راستی بسیج گله های آشکار و پنهان رژیم برای سرکوب جمعیتی ترانه خوان برای یک انسان درگذشته ، نشانه چیست؟!
راستی هجوم جوانان به خیابانها از فرصت بدست آمده وآنهم پس از حمله وهجوم اسید پاشان نظام برای ایجاد جو رعب و وحشت درجامعه را چگونه میتوان تفسیرو تعبیرکرد؟!راستی مردم ایران بخصوص اقشار بالنده جامعه یعنی زنان وجوانان به چه زبانی باید بگویند حاکمیت قرون وسطیی آخوندها را برنمی تابند؟!
مرگ دایناسور مهدوی کنی و درگذشت تراژیک مرتضی پاشایی و انتخاب خود جوش و آگاهانه مردم نسبت به این حوادث بسیار گویاست. آنقدر واضح و قابل فهم که حتی آدمهای سابق وفعلی ملاها هم اعتراف کرده وازاعمال شنیع حاکمان ابراز برائت می نمایند.

دیناسور آیت… صانعی : ” ما دراین سی وشش سال چه کردیم که پس از مرگ یک روحانی تحت هرعنوانی، مردم به شادمانی پرداخته وبه ساختن لطیفه می پردازند اما درگذشت یک جوان سی ساله که درنظام اسلامی فاعل یک عمل حرام است با چنان شکوهی برگزار میشود که نیروی انتظامی آن روز را یکی از دشوار ترین روزهای امنیتی پایتخت میداند…”

محمد قرایی- سوئد
نوامبر 2014