محمد قرائی: “شما اصلا یاد کسی نیار اون سالهارو، ولش کن! تموم شد!”

از مصاحبه ابراهیم نبوی، همنشین لاجوردی با برنامه افق!

از علائم دوران زهرخوران اتمی، یکی هم تمام شدن عمر مفید برخی از پاسداران ارسالی ملاها به ینگه دنیاست.

همانهایی که دست در دست ارتجاع – استعمار ، برای لوث کردن مقوله ای بنام اپوزیسیون، ماموریت یافته بودند تا به کمک بوقهای استعماری خاک برچشم توده ها بپاشند. آخوند های شیاد و حامیان مماشتگرشان دراین زمینه ید طولایی دارند. نمونه های تاریخی بسیاری وجود دارد. در دوران مشروطیت، تا میتوانستند با مشروطه طلبی و آزادیخواهی مردم ایران تمام قد جنگیدند. هرگاه مردم پیشروی کردند بظاهر لباس مشروطیت به تن کرده و مشروطه خواهی را از درون پوسانده و بی محتوا ساختند. در قیام سال هشتاد و هشت که روزنه ای پیدا شد و مردم به صحنه آمدند، نخست به سراغ نفرات رژیم رفتند و تلاش کردند قورباغه را رنگ زده و قناری جا بزنند. همه سعی و کوشش ازما بهتران این بود که مردم ایران دراین مرحله تعیین کننده و حساس به سمت اپوزیسون دموکراتیک نزدیک نشوند. بازیهای دوران سازندگی و اصلاحات قلابی را بخاطرداریم. حالا هم از مخلوط کردن این دو تجربه شکست خورده، دولت اعتدال و تدبیر را به خورد خلایق داده اند. برای آخوندهای بی وطن و غارتگران بین المللی، از این ستون به آن ستون هم ،خود فرجی است. دجالان عمامه بسر با همدستی غارتگران نفتی اگر لازم باشد به قتل عام دست میزنند. تابستان سیاه و درعین عال خونبار سال شصت و هفت را برمردم ایران تحمیل می کنند. امروزه روز بکمک ایادی خویش قصدشان فراموشی ابدی و انکار همیشگی جنایات ضد بشری علیه فرزندان مردم ایران است.

پاسدار اکبر گنجی را با مقدمه چینی و با برنامه ریزی و با سلام و صلوات به خارجه اعزام می کنند. مماشاتگران و سازمانهای باصطلاح حقوق بشری دست ساز در خارجه به استقبالش می شتابند. جایزه و هدیه های ریز و درشت با تبلیغات کرکننده به ریش مبارک گنجی  آویزان می شوند. بوقهای استعماری شیطانهای کوچک و بزرگ امکانات در اختیارش می گذارند. تلاش می کنند او را نماینده زندانیان سیاسی و مدافع سرسخت حقوق بشر درایران جا بزنند!

 آبها که از آسیاب افتاد، پاسدار سیاسی مشترک ارتجاع- استعمار،فیلش یاد هندوستان می کند. مامور گسیل شده به خارجه، به دفاع از ولی نعمتش در تهران بر می خیزد. خبرنگار آزاد و مستقل! زندانی سیاسی مقاوم! قهرمان دفاع از حقوق بشر! همه را فرا میخواند که در مورد قتل عام سی هزارتن از زندانیان قهرمان سال شصت و هفت اگر نمی توانند فراموش کنند، ببخشندشان !

 گنجی از کیسه خلیفه ارتجاع میبخشد:”ببخشید ولی فراموش نکنید!”

ابراهیم نبوی، نوچه جلاد لاجوردی، پارا فراتر می گذارد و در آستانه خزیدن دو باره به زیر عبای ولایت، و قاحت را به نهایت میرساند. دلقک در بار ولایت با صورتی پوف کرده وکریه در برنامه افق صدای آمریکا، سه شنبه 24 دی 92 ظاهر میشود و از جمله خطاب به مجری تلوزیون وبینندگان میگوید:

 “شما اصلا یاد کسی نیار اون سالهارو، ولش کن! تموم شد!”

هف خط امامی و ملیجک دربار آخوندها مثل همقطار تیر خلاص زنش احمدی نژاد، تلاش می کند هولاکاست آخوندها در ایران را- قتل عام تابستان سیاه- از خاطره ها بزداید.

نبوی که به عنوان طنزنویس! خبرنگار! مخالف نظام! طرفداراصلاحات در ینکه دینا چریده است بخوبی میداند که درهمین کشورهای غربی پس از گذشت هفتاد سال ازجنایت نازیها ، مردم متمدن دنیا، جنایتکاران نازی را نه فراموش می کنند و نه می بخشند. این دلقلک دروغگو ، بخوبی خوانده و دیده است که هراز گاهی اینجا و آنجا، افسران کهنسال نازی را دستگیرو محاکمه و زندانی می کنند.

او حتما خوانده، شنیده و دیده است که پینوشه را درحالی که زیر بغلش را بدلیل کهولت سن گرفته بودند به اتهام جنایت علیه بشریت به دادگاه کشاندند.

او بخوبی میداند که در اروپا هنوز احزاب وابسته به نازی با سمبلهای مخصوص ممنوع هستند.  درهمین کشور سوئد که به احترام به حقوق بشر و دموکراسی شناخته میشود،  گروههای وابسته به افکار نژاد پرستانه مورد نفرت بسیاری اند. اخیرا در جایی عکس پیرزن سوئدی را دیدم  که با چترخودش به سمت یکی از جوانان نازی حمله برده است. گویا گروه  کوچکی از جماعت با سرهای تراشیده و لباس فرم خودشان آکسیونی برپا کرده اند واین خانم شریف به دفاع از ازادی و درحقیقت به حمایت از قربانیان میلیونی هیتلر برخاسته است.

فکر می کنم همه این وقایع و همه این نمونه ها وبسیاری دیگر را هم نبوی وهم گنجی از حفظند.

 آخر آنها مدعی خبرنگاری و دفاع از حقوق بشرند!

ابراهیم نبوی این مجسمه فلاکت و وقاحت در همین برنامه افق در عرض چند دقیقه ماهیت به غایت دروغگو و شارلانتانی خودش را در معرض دید بینندگانش قرار میدهد. چهره درمانده و واداده نبوی، آینه عبرتی تمام نماست برای آنهایی که ته مانده وجدانی دارند ، چشم بینایی برای دیدن  حقایق و گوش شنوایی برا ی شنیدن واقعیات دوران دارند.

اجازه بدهید با یکدیگر لینک زیر را باز بکنیم و گفتگوی مجری تلوزیون با نبوی را با هم ببینیم. این ویدئوی یکد قیقه ای بسیا رگویاست:

http://www.youtube.com/watch?v=N6JhJBiaZ4o

اگر توانسته باشید نوار را ببینید متوجه میشوید که نبوی در عرض چند دقیقه حرفهایش را تغییر میدهد و با غمزه و دجالیت میگوید:

 “دقیقه ١٢.٤٧ : من با وحشت از کشور خارج شدم!
دقیقه ۵٦.٢٠ : نه، نه ، من با ترس و نگرانی کشور را ترک نکردم، خیلی طبیعی کشور را ترک کردم.”

 همه کسانیکه تمام برنامه افق دراین زمینه را دیده اند حتما متوجه هستند به رغم تناقض گویی های نبوی، هیچ گونه عکس العمل درخوری از مجری برنامه، سیامک دهقانپور ساطع نمی شود. سیامک، یکی  از مجریان سیاست خفت بار مماشات وزارت خارجه امریکا دراین بوق استعماری است. هموطنان حتما بخاطر دارند مصاحبه های انگشت شمار اورا با اعضا وهوادارن مقاومت. اگر طرف مصاحبه شنونده مثلا آقای علیرضا جفعرزاده باشد در آن صورت سیامک دهقان پور همه پرنسیبهای بظاهر خبرنگاری را فراموش کرده و در لباس یک بازجو، مدعی و باطرف حاظر و آماده است. وسط حرفهای طرف میدود. سئوالات جانبدارانه و آخوند پسند مطرح می نماید وخلاصه تا جایی که میتواند در یک لحظه هم مصاحبه گر است و هم مصاحبه شنونده!

بگذریم که خود این برنامه ها از طرفی همدستی ناجوانمردانه و ضد بشری استعمار و ارتجاع را به نمایش می گذارد و از جانب دیگر بر حقانیت ، اصالت و ماندگاری تنها جانشین دموکراتیک مقاومت مردم ایران صحه میگذارد. به همین دلیل است که مردم آگاه و در زنجیرایران، مدتهاست که بوق استعماری کهنه کار انگلیس را آیت اله بی بی سی خطاب می کنند و پشیزی برا یش اعتبار و ارزش قائل نیستند. ویس آمریکا بعضا بیهوده تلاش می کند به تبعیت و دنباله روی از بی بی سی فارسی درجهت امداد رسانی به آخوندهای آزادی کش همسویی کند. بی دلیل نیست که ایرانیان آزادیخواه و هواداران خستگی ناپذیر مقاومت در حمایت از مجاهدین و مردم تحت ستم، شعار میدهند:

آنکه دستش توی دست ملاست، آنهم شریک جرم این آخونداست!

کلام آخراینکه حافظه تاریخی مردم ایران هرگز قاتلان حرث و نسل خودشان را در طول تاریخ فراموش نکرده و هرگز آنها را نخواهند بخشید. همچنانکه ستار خانها، میرزا کوچک خانها، مصدقها، جزنی ها ، گل سرخی ها، حنیف نژادها و جاودانه فروغها را دراشرف ولیبرتی هرگز وتا ابد فراموش نکرده ونخواهند کرد. از انها تا همیشه تاریخ یه خوبی باد خواهند کرد و “یاد” و “نامشان” را تا جاودان، گرامی خواهند داشت.

بی تردید، همه جانیان، آدمکشان وقاتلان مردم ایران روزی می باید دردادگاههای عادلانه البته با رعایت تمامی موازین حقوق بشری محاکمه ومجازات بشوند. این امر نه به منظور انتقام کور که جلوگیری از تکرار جنایت در آینده این میهین در زنجیراست.

محمد قرایی- سوئد

ژانویه 2014