محمد قرایی: ایران، نخبه‌ها در زندان و سرزمین فرار مغزها

روزهای متوالی است که چهره معصومانه دانشجویان جوان، علی یونسی وامیرحسین مرادی جلوچشمانم رژه میروند. براساس تجربه ای که ازدخمه ها وشکنجه گاههای رژیم دارم، می اندیشم دژخیمان برسرآنها چه آورده اند. رفتارحرامیان وقداره بندان عمامه بسربا این نخبه گان وافتخارآفرینان میهن چگونه است؟!

 دونیروی بغایت متضاد رودرروی هم. شکنجه گرانی که ماهیتا ازعمق ارتجاع قرون وسطی سربرآورده اند وجوانانی که نه تنهابرای ایران وایرانی که بشریت روبه آینده درتلاش ودرتکاپوهستند. ازبدو به قدرت رسیدن مرتجعین ضد علم ودانش درایران فرارمغزها آغازشد، اوج گرفت وفراترازفاجعه به پیش شتافت. حتی سردمداران کودن وعقب مانده نظام هم ازآمارهای دهشتناک فرارمغزها انگشت به دهانند. میگویند ومینویسند نود درصد نخبه گان المپیادها ازکشورخارج شده اند. میگویند سالانه بیش ازصدود هشتاد هزارفارع التحصیل دانشگاهی جلای وطن کرده اند. درسرزمینی که جاهلان وآدمکشان برآن حاکم باشند لاجرم جوانمردان، نخبه گان ودانش پژوهانش می باید که درگوشه زندانها باشند.سالهاست که معلمان آزاده اش همچون هاشم خواستارها درغل وزنجیرند. دانشجویانش بسته به تخت شکنجه ویا بوسه زده برتارک سرد اعدامند.

ازسراجباروازبد حادثه مثل میلیونها ایرانی جلای وطن کرده مجبوربه اقامت درکشورکوچکی درشمال اروپا شدم. سالهاست که ازنزدیک شاهد برخورد مردم وحکومتگرانش بااهالی فرهنگ ودانش این مرزوبومم. سوئد کشوری است درشمال اروپا درجرگه کشورهای اسکاندیناوی. دراین کشوربزرگ وکم جمعیت نویسنده زنی بود بنام آسترید لیند گرن که اخیرا درگذشت. تخصصش درنویسندگی بیشترمربوط

به کودکان ونوجوانان بود. کتابهایش به بسیاری اززبانهای زنده جهان ترجمه شده است. درزاد روز نود سالگی اش برنامه مفصلی درباغ شاه استکهلم باحضورهمه اعضای دولت، شاعران ، نویسندگان وهنرمندان برگزارشد که تمامی رسانه های سوئد بطورمستقیم برنامه را منعکس کرند. خبرنگاری ازاوپرسید دراین لحظه چه احساسی دارید؟! آسترید کهنسال با لبخندی برلب گفت خیلی خوشحالم ، حالت کودکی را دارم که بادکنکی را به هوا بلند کرده است

یکی ازمحبوبترین زنان این مرزبوم بود. هم درزمانی که درقید حیات بود قدرش را دانستند وهم پس ازرفتش براوودست آوردهایش ارج نهادند. بیمارستان مجهزی بنام اوساخته شده است برای معالجه کودکان که درنوع خودش بزرگترین درکشورسوئد است. دولت سوئد بعد از مرگ وی و برای گرامی‌داشت خاطره اوجایزه یادبود استرید لیند گرن را بنیاد نهاد. این جایزه، که مبلغ آن بالغ بر ۵ میلیون کرون سوئد است، بزرگ‌ترین جایزه نقدی جهان در رابطه با ادبیات کودک و نوجوان به حساب می‌آید.

بنامش تمبریاد بود زدند وعکسش را روی یکی ازاسکناسهای پول رایج چاب کردند. اینها را نوشتم که بگویم مردم وحاکمان اینجا با ادیبان ونویسندگانش چگونه برخورد میکنند ومقایسه اجمالی با نگاه ضد بشری ملاهای حاکم برتهران درطول حکومت نکبتارشان برایران.غلامحسین ساعدی نویسنده ونمایش نامه نویس دردوران سلف ملاها زندانی وشکنجه میشود ودرزمان عمامه بسران آوراه شده ودرغربت دق میکند ودرفراق وطن زیبا ومردمش جان می سپارد. هنوزکه هنوزاست سنگ مزارشاعرشاعران شاملوی فقید هرازگاهی سنگ باران میشود. ازسنگ مزارشاعران ونویسندگان مردمی ومردم دوست درهراسند. یاد ونام مفاخرملی ومیهنی انکاروجود بی وجود تبه کاران آخوندی است.

یاد گل سرخی شهید  وشعرماندگارش بخیرکه سرود برمیهنم چه رفته است؟!

پرونده جنایات ضد بشری آخوندها تنها قتل عام انسانها نیست که طبیعت، جانداران دیگر، کلمات وفرهنگ وتمامی ارزشهای ملی ومیهنی نیزقتل عام شده اند.

سی واندی سال پیش به عنوان پناهنده سیاسی وبه انتخاب سازمان ملل وارد کشورسوئد شدم. خاطرات آن دوران را هنوزبدرستی بیاد دارم. درهمسایگی محل اقامت ما پیرزنی بود که هرروزساعاتی را برای هواخواری به همراه سگ کوچکش بیرون میزد. چهره مهربانی داشت. اوهم خودش را انگرید معرفی میکرد. گویا ما اولین پناهندگانی بودیم که درهمسایگی اش اتراق کرده بودیم. کم کم باما آشنامیشد وکنجاو که بداند ما ازکجا آمده ایم وچرا جلای وطن . روزی ازروزها سردیالوگ بازشد وازمن خواست که کمی درمورد ایران ووضعیت اقتصادی، اجتماعی وسیاسی آنجا بگویم. ازآخوندها گفتم وظلمی که برمردم ایران رفته است واینکه مردم درعذابند. به زبان انگلیسی دست وپاشکسته ای که هردوما بلند بودیم اوضاع را بررسی میکردیم. سگ کوچک انگرید نیزباهمسایگان جدیدش آشنا شده بود. روزی ازروزها برای تفهیم وتفاهم وبه اشتباه میخواستیم نتیجه گیری بکنم که عمامه بسران حاکم برمیهنم ایران ازحیوان بدترند… ازسگ بدترند… هنوزحرفم تمام نشده بود که انگرید مهربان باتکیه به عصایی که داشت بلند شد وغرزنان وبدون خداحاظی ازمن دورشد. چندروز قهربود وپاسخ سلامم را نمیداد. علت را جویاشدم. گفت انتظارنداشتم که آدمکشان حاکم برسرزمین خودت، آخوندها را با سگ مهربان وبی گناه من مقایسه بکنی. اخیرا فیلمهایی را دیدم که گله ای ازسگان بی پناه وباوفارا آدمکشان آخوند صفت شهرداری باترزیق آمپول اسید زجرکش میکنند. درسرزمینی که بناچارمحل اقامتم شده است پرندگان وچرندگانش درحریم قانون امنیت بسابیشتری ازمردمان ستمدیده ایران دارند. اینجا شکارپرندگان جرم است. محیط زیستش نسبتا نفس میکشد.لابد میدانید که یکی ازمنابع لایزال وتمام نشدنی طبیعی این کشورجنگلها ودرختانش است. بارها دیده ام همه کسانی که ملکی دارند ودرختانی ، یاد گرفته اند پیش ویا پس ازقطع درختی حتما بجایش نهالی بکارند. برخلاف ایران آخوند زده که جنگل خواری، کوهخواری، خاک خواری و… جزیی ازذات پلید آخوندهای حاکم وهم پالکی های آنهاست. متاسفانه درمملکت آخوند گزیده ما اینروزها هیچ چیزسرجای خودش نیست. هیج چیزازدست حرامیان آخوندی درامان نیست.

کون ومکان وهست ونیست مملکت درتیول ولایت بدنام فقیه است. برای نجات ایران وایرانی وبرای نجات حرث ونسل مردم ایران تنها برون رفت، سرنگونی وحذف این جرثومه های فساد وتباهی ازعرصه وپهنه ایران ، این زیباترین وطن است.

محمد قرایی- سوئد

اردیبهشت ماه نود ونه