محمود خادمی: رابطه کوبا و امریکا؛ تخریب دوباره چهره سوسیالیسم

khadamimاز وقایع تلخ و تأسف بار 50 سال اخیر برای انقلابیون سنتی بویژه نیروهای چپ مارکسیست ؛ علاوه بر سقوط و فرو ریختن دیوار برلین و فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی ؛ یکی هم برقراری رابطه مجدد امریکا و کوبا می باشد .
تقریبا” 50 سال پیش ؛ کوبای فیدل کاسترو در کنار انقلاب سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی ؛ انقلاب چینِ مائو و جنگهای پارتیزانی انقلابیون بولیوی و نیکاراگوئه و …. سر مشق و الهام بخش ــ مبارزات قهر آمیز و ضد امپریالیستی با رژیمهای دست نشانده امریکا و از جمله رژیم وابستهِ ایران ــ هم نسلان من که رویای تغییر داشتند ؛ بود . و امروز کوبای ضد امپریالیست بدنبال دوستی و از سرگیری رابطه با سر کرده امپریالیزم ــ یعنی امریکا ــ برای رهائی از چنبره بحرانهای اقتصادی و اوضاع فلاکت بار مردم کوبا است .
و تلخ تر اینکه پارتیزانِ کمونیستِ جنگهای رهائیبخشِ کوبا ــ رائول کاسترو برادر فیدل ــ که معتقد بود ” دین افیون توده هاست ” برای رهائی از بحران اقتصادِ فروپاشیده کشور و نجات مردم از فقر و فلاکت دست به دامن رهبر کاتولیکهای جهان ــ پاپ فرانسیس ــ برای میانجیگری در برقراری رابطه اش با امریکا شده است . و پاپ فرانسیس هم به خاطر فائق شدن بر مشکلی که چند دهه روابط امریکا و کوبا را دچار بحران کرده بود ؛ به رائول کاسترو رئیس جمهور کوبا تبریک میگوید .

الف ــ از سرگیری رابطه امریکا و کوبا :
شاید بزرگترین رویداد سیاسی میان بلوک بالقوهِ شرقِ سابق و غرب در سال گذشته ؛ برقراری رابطه امریکا با کوبا باشد . بعد از 18 ماه مذاکرات محرمانه ــ اولین ملاقات رو در رو بین تیم مذاکره کننده امریکا و کوبا ژوئن 2013 در کانادا برگذار شده بود ــ میان دو کشور که با میانجیگری و در خواست پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان صورت گرفت ؛ سرانجام 17 دسامبر سال 2014 باراک اوباما و رائول کاسترو رؤسای جمهور امریکا و کوبا در سخنرانی های تلویزیونی جداگانه خبر از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور را اعلام کردند .
اوباما گفت : ما در چشمگیرترین تغییرات سیاسیِ خود در بیش از 50 سال اخیر ؛ بیک سیاست کهنه که چندین دهه در پیشبرد منافع مان ناکام مانده ؛ پایان میدهیم و به جای آن روند عادی سازیِ روابط میان دو کشور را آغاز میکنیم .
نمایندگان پارلمان کوبا با ابراز خوشحالی از برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور ؛ این روز را ” روزی تاریخی در جهان ” دانستند و رائول کاسترو هم در سخنانی در تلویزیون این کشور از تغییر رویه امریکا در قبال کشور کوبا استقبال کرد و آقای اوباما را رهبری ” قابل احترام ” توصیف کرد .
رهبران کشورهای امریکای لاتین در نشستی تجاری در آرزانتین ؛ جلسه کاری خود را با کف زدن های ممتد و ابراز خوشحالی از این امر تعطیل نمودند . ” فدریکا موگرینی ” رئیس کمیسیون خارجی اتحادیه اروپا آن را ” نقطه عطفی تاریخی ” دانست و گفت : دیواری دیگری ــ بعد از فرو ریختن دیوار برلین ــ شروع به فرو ریختن کرده است .
کمپانیهای بزرگ امریکائی با استقبال از برقراری روابط دیپلماتیک میان امریکا و کوبا ؛ بیانیه کاخ سفید در مورد احیای روابط دیپلماتیک با کوبا و آغاز الغای تحریمهای کوبا پس از 54 سال را ؛ ستودند .
در حالی تمامی جهانیان با خوشحالی از این اقدام استقبال نمودند ؛ رژیم ایران در یک موضعگیری مضحک و مسخره ؛ از ایستادگی ملت و دولتمردان کوبا بر سر اصول و آرمان شان سخن گفت و در حالیکه خودِ رئیس جمهور کوبا برای تکمیل توافق و لغو تحریمها لحظه شماری و از فشار تحریمها بر کشورش اِظهار عجز و درماندگی میکند و میگوید ” کوبا تا پیش از برداشته شدن تحریمهای امریکا ؛ همچنان با یک نبرد دشوار و طولانی رو به رو خواهد بود ” .
خانم مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه رژیم میگوید ” مقاومت و ایستادگی ملت و دولتمردان کوبا بر سر اصول و آرمانهای خود ؛ طی 50 سال نشان داد که تحمیل سیاستِ انزوا و تحریم از سوی قدرتهای سلطه جو در برابر اراده و پایداری ملتها و دولتهای مستقل ؛ بی نتیجه و ناکار آمد است ” .
توافقات بدست آمدهِ تاکنونی کشورهای امریکا و کوبا از مذاکرات انجام شده ؛ در مورد تحریمها عبارتند : محدودیت صادرات کشاورزی بر طرف شده ؛ آزادی تبادلات اقتصادی و تکنولوژیک ؛ تسهیل در شرایط سفر شهروندان امریکایی به کوبا ؛ رفع محدودیت های مالی از جمله فعالیت های بانکی ؛ حمایت از بخش خصوصی در کوبا و آزادی زندانیان دو طرف . همچنین قرار است در ماههای آینده سفارت خانه های دو کشور بازگشائی شود .

ب ــ انقلاب کوبا ( با کمک از ویکی پدیا ) :
جنبش 26 ژوئیه که انقلاب کوبا را نمایندگی میکرد ؛ نام خود را از واقعه حمله به پادگان ” مونکادا ” در شهر سانتیاگوی کوبا در 26 ژوئیه 1953 گرفته است ــ حمله به این پادگان با فرماندهی ” فیدل کاسترو ” به منظور تهیه سلاح برای سرنگونی ” فلوخنسو باتیستا ” دیکتاتور کوبا انجام گرفت ــ . گر چه این حمله ناموفق بود ولی آغازگر جنبشی شد که در سال 1955 و با همراهی 82 نفر دیگر از یاران فیدل و از جمله برادر فیدل ــ رائول کاسترو ــ ؛ ” کامیلو سن فوئنگوس ” و ” چه گوارا ” ؛ مجددا” در مکزیک سازماندهی شد .
در اواخر سال 1956 این 82 نفر سوار بر قایقی مکزیک را ترک کرده و در دوم دسامبر همین سال برای قیام علیه ” باتیستا ” دیکتاتور کوبا پا بر خاک این کشور نهادند . آنها که در روز روشن و بدون کمترین حزم اندیشی پا به خشکی گذاشته بودند توسط نیروی هوائی ارتش کوبا مورد حمله قرار گرفتند که ؛ بسیاری از آنها جان خود را از دست دادند . تنها 16 نفر از این گروه نجات یافته و توانستند مجددا” در کوههای ” سرا مائسترا ” بهم ملحق شوند .
در این کوهها نیروهای ارتش کوبا به فیدل و یارانش حمله کردند . در جریان نبرد سختی میان جنگجویان فیدل با نظامیان کوبا ؛ چه گوارا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد . این درگیری ها اولین درگیری انقلابیون کوبا بود . انقلاب کوبا دو سال بعد و طی نبردهای متعدد دیگری در ژانویه 1959 به پیروزی رسید ؛ باتیستا فرار کرد و کشور کوبا به تصرف انقلابیون در آمد . البته بعدا” چه گوارا سرخورده از بوروکراتیزه شدن انقلاب کوبا ؛ راه خود را برای ادامه مبارزه و جان بخشیدن به مبارزات مردم بولیوی ؛ از فیدل جدا کرد.
در آن زمان ” انقلاب کوبا ” که با رهبری فیدل در رأس یک جنبش چریکیِ ملی گرا بقدرت رسیده بود را ؛ ” راهی نو بسمت سوسیالیسم ” قلمداد میکردند ؛ چرا که آنها توانسته بودند بدون اتکاء به حزب مارکسیستی طبقه کارگر و بدون دخالت آگاهانه و مستقل طبقه کارگر کوبا ؛ بقدرت برسند . و بعد از پیروزی این انقلاب بسیاری از نظریه پردازان چپ اروپائی آن دوران ؛ ضرورت وجود و تشکیل حزب طبقه کارگر برای یک انقلاب سوسیالیستی را نفی کرده و میگفتند ” اگر در کوبا به حزب رهبری کننده نیازی نبوده است ؛ بچه دلیل در سایر نقاط نیاز است ” ؟

ج ــ کوبا با فیدل کاسترو :
با پیروزی انقلاب کوبا ؛ در اولین اقدام امریکا فروش نفت به کوبا را ممنوع و خرید شکر از کوبا را تحریم کرد و در فوریه سال 1962 هم بازرگانی و هر گونه رابطه اقتصادی و مالی با کوبا را تحریم نمود . بدنبال فشارهای امریکا به کوبا ؛ کوبا بسمت اتحاد جماهیر شوروی سمت گیری نمود و شوروی هم به کمک کوبا آمد . و بعد از قطع مناسبات سیاسی امریکا با کوبا و تحریم این کشور ؛ کوبا به یکی از اقمار ثابت قدم اتحاد شوروی تبدیل گردید .
در آمدهای اقتصادی کوبا خلاصه شده بود از فروش شکر ؛ صادرات توتون و تنباکو و مقدار کمی نیز از توریسم . بعد از انقلاب فیدل کاسترو اقتصاد کوبا را به انحصار دولت در آورد و تمام دارایی های امریکا در این کشور ــ 90 در صد معادن کوبا و بیش از دو سوم صادرات شکر در دست امریکائیان بود ــ را ملی و در اختیار دولت خود قرار داد .
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ؛ اقتصاد کوبا که در جریان تحریمهای امریکا علیه کوبا به این کشور وابسته شده بود ؛ از این کمکها محروم ماند . پیش از این 85 در صد صادرات کوبا به شوروی صورت میگرفت . بعلاوه کوبا سالانه میلیاردها دلار کمک نقدی و همچنین کمکهای نفتی و غذائی از اتحاد شوروی دریافت می کرد که با قطع شدن این کمکها مردم و کشور کوبا با دشوارهای زیادی به لحاظ اقتصادی ؛ مواجه شدند .
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و قطع کمکهای این کشور به کوبا ؛ فیدل و دیگر مقامات رهبری در این کشور ؛ ناتوان از حل و فصلِ سوسیالیستی مشکلات اساسی کشور چون عقب ماندگی ؛ وابستگی و افزایش روز افزون فقر و محرومیت در کشور فکر میکردند که میتوانند ؛ در بخش سیاست خارجی دست به اصلاحات بزنند بدون آنکه نیاز باشد تغییر جدی در داخل بعمل آورند ــ سیاستی که امروزه نظام فاسد حاکم بر ایران تحت نام ” نرمش قهرمانانه ” ولی فقیه ؛ با امریکا و اروپا در پیش گرفته است ــ .
در همان زمان روزنامه نگار انگلیسی روزنامه گاردین ؛ ” ریچارد گوت ” این تغییر را در جمله ” دفاع از کاپیتالیسم در خارج و سوسیالیسم در داخل ” خلاصه کرده بود .
اما این ارزیابی مقامات سیاسی کشور در حد حرف و شعار باقی ماند و بجز تغییرات جرئی و صرفنطر کردنی ؛ حاصلی نداشت . زمانی که این تغییرات جزئی نتوانست مشکلات اقتصادی کشور را حل نماید و از رویگردانی مردم از شرایط ناهنجار اقتصادی بکاهد ؛ فیدل کاسترو برای غلبه بر بن بست موجود و قانع و راضی کردن مردم ؛ در سال 2003 با کار توضیحی و ایدئولوژیک ؛ ایده ” کیفیت واقعی زندگی را ایده هایی میسازند که نقش شان از این نظر از غذا ؛ سقف بالا سر و یا لباس بسیار مهمتر است ” ؛ را با مردم در میان گذاشت . این ایده هم که برای مردم کوبا آب و نان و کار و ….. نمیشد ؛ نتوانست گرهی از مشکل ات بنیادی و ساختاری اقتصاد کوبا ؛ بگشاید .
واقعیت این بود که برای فیدل کاسترو ؛ فاصله گرفتن از ساختارهای فرسوده و کهنه سوسیالیستی و نجات از اقتصادِ میرا ؛ نفس گیر و ورشکسته دولتی سخت شده بود . و بهمین دلیل وی نمی توانست گامهای اساسی در جهت آزاد سازی اقتصادِ دولتی که در گیر و دار پیچیده ترین نظام بوروکراتیگ اسیر و سخت ناتوان شده بود ؛ بردارد . فیدل کاسترو سرانجام پیر و مریض ؛ فرسوده و ناتوان از تغییر ؛ قدرت را به برادرش رائول تحویل داد .

د ــ رائول و حرکت بسمت تغییر :
فیدل کاسترو زمانی در باره انگیزه های انقلابی و دشمنی رائول با دشمنان انقلاب کوبا گفته بود ” وقتی میرفت کلاه بیاورد ؛ سر را هم همراه می آورد ” . رائول کاسترو ؛ انقلابی که سر و کلاه را با هم می آورد ؛ با کناره گیری و مریضی فیدل از سال 2006 عملا” وظایف رئیس جمهوری را به عهده گرفت و از فوریه سال 2008 رسما” از طریق ” مجمع ملی کوبا ” به ریاست جمهوری منصوب شد . وی اولین بار در سال 2007 نشانه هائی از تصمیم خود برای تغییر را در یک ” گفتگوی بزرگ ملی ” ابراز داشت ؛ وی گفته بود :
” از این پس دیگر قرار نیست که اختلالات اجتماعیِ ناسازگار ؛ با سخت گیریهای ایدئولوژیک تصحیح شوند . بلکه قرار است در جستجوی سوسیالیسمی باشیم عاری از ” ایده های اشتباه و تحقق ناپذیر خودمان ” . برای رسیدن به چنین هدفی ابائی نیست از اینکه ” از تجربه های مثبت کاپیتالیستی بهره برداری شود ” .
و در ادامه از داشتن رابطه ” متمدنانه با امریکا ” سخن گفته بود . بدین ترتیب رائول با اقرار به ایده های اشتباه و تحقق ناپذیر مربوط به ” اقتصاد دولتی ” و با نفی دخالتهای ایدئولوژیک در حل و فصل چالشهای اجتماعی و همچنین بهره وری از تجارب مثبت کاپیتالیستی ؛ آشکارا از ابتکار بخش خصوصی اعاده حیثیت نمود . چرا که اقتصاد دولتی همراه با تحریمهای 50 ساله امریکا به گفته مقامات دولتی کوبا بیش از 117 میلیارد دلار به مردم کوبا ضرر زده بود .
در سال 2008 که رائول رسما” و عملا” مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده گرفت ؛ اصلاحاتی را در عرصه اقتصاد ملی آغاز کرد و بخشی از محدودیت های اقتصاد سوسیالیستی را حذف نمود . از آن پس هتل داری و توریسم به بخش خصوصی واگذار شد و خرید و فروش خودرو هم آزاد گردید . امریکا هم در آن زمان در مقابل این تغییرات در کوبا محدودیت سفر شهروندان امریکا به کوبا را کمتر نموده و زمینه تبادلات فرهنگی و علمی میان دو کشور را فراهم و همچنین مشکل ارسال پول توسط کوبائیان مقیم امریکا برای خانواده هایشان در کوبا را آسان نمود .
رائول کاسترو در 18 دسامبر 2010 در صحبت با مردم ؛ آشکارا از ضرورت و اجبار تغییر صحبت نمود و خطاب به مردم گفت ” وضعیت را تصحیح میکنیم ؛ اگر نکنیم دیگر فرصت نخواهیم یافت از پرتگاهی که به رویمان دهان می گشاید بگریزیم ” . وی ادامه میدهد ” سقف خانه ها از نمک لک برداشته ؛ دیوارها پر از ترکند ؛ اثاثیه اتاقها به فرسودگی پرسنل کوبا است که به ساده ترین حد ممکن فرو کاسته شده اند و سالنی که آقای ” ریکاردو آلارکون ” رئیس مجلس ما در آن حضور می پذیرد بوی قدرت نمی دهد ” .
سر انجام انقلابی که ” با کلاهها سرها را هم میآورد ” با روی گرداندن از اخلاق برابری جویانه انقلابی به واقعیت ها روی خوش نشان داد ؛ و بدنبال برقراری ” رابطه متمدنانه ” با امریکا ؛ اجازه داد که مغازه هائی ــ بنام شاپینگ ــ باز شود و اسکناس های سبزِ ــ دلار ــ در گردش را بسمت صندوق دولت هدایت کنند و نهایتا رائول در سال 2014 اعلام کرد ” کوبا در نظر دارد در حوزه های اقتصادی درها را به روی سرمایه گذاریهای خارجی باز کند ” .

ه ــ امریکا و تغییر سیاست :
باراک اوباما رئیس جمهور امریکا در آخرین کنفرانس خبری سال گذشته ــ 2014 ــ گفته بود ” ما باید تحریم ها علیه کوبا را بر داریم ؛ زیرا به نظر ما در اهدافی که بدنبال آن بودیم ــ از طریق ادامه تحریمها ــ شکست خورده ایم ” . جان کری وزیر امور خارجه امریکا نیز میگوید ” 50 سال سیاست ما در قبال کوبا اشتباه بود ؛ این سیاست نه به انزوای کوبا که به انزوای امریکا منجر شد ” . آنها راست میگویند در جهان یک قطبی کنونی که دیگر دشمن ” ــ کمونیست قدیم ــ وجود ندارد ؛ چرا امریکا به سیاستهای گذشته ادامه دهد و از برقراری رابطه ای که میتواند میلیاردها دلار سود برای بازار امریکا و
رمایه داران امریکائی داشته باشد ؛ امتناع کند ؟!
آنچه که مسلم و قطعی است ؛ نزدیکی آمریکا و کوبا پیامدهای بزرگی برای اقتصاد دو کشور امریکا و کوبا دارد . شرکت های امریکائی در انتظار سودهای میلیاردی هستند که از این نزدیکی نصیب شان میشود . در حد همین توافق نیم بند هم ؛ صاحبان صنایع کشاورزی و گردشگری و مخابرات امریکا ؛ برای کسب درآمدهای میلیاردی خود را آماده میکنند .
رئیس اتاق بازرگانی امریکا که همواره از منتقدان پر و پا قرص اوباما بوده است ؛ این بار میگوید ” اقتصاد امریکا از اعلام روند عادی سازی دو کشور استقبال میکند ” .
روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است ” سخنگوی کارخانه تولید کننده ماشین آلات کشاورزی گفته است که کوبا بهر چه ما در امریکا تولید کنیم ؛ نیاز دارد ” . شرکت چند ملیتی ” هتل هیلتون ” هم تمایل خود را برای ساختن یک شاخه هتل خود در کوبا را ابراز کرده است ” . شرکت کوکاکولا و پپسی اعلام کرده ” خوشحال میشود که کوبا به جمع مشتریان این کارخانه بپیوندد ” . بنابراین با برقراری رابطه دو کشور و لغو تحریم ها ؛ سرمایه داران امریکائی از بازار 11 میلیونی کوبا سود سرشاری خواهند برد .

در حالیکه تغییر جهت انقلاب کوبا نقطه عطفی در کشورهای امریکای لاتین بشمار میرود ؛ اما دامنه این تحولات به کوبا و امریکای لاتین محدود نخواهد ماند و تأثیرات آن دامن کشور ایران که از دوستان بسیار نزدیک کوبا بوده است را نیز خواهد گرفت و به برقراری رابطه رژیم ایران با امریکا شتاب بیشتری خواهد داد . بخصوص که آخوندهای حاکم بر ایران بر خلاف رهبران کوبا و بر خلاف تبلیغات دروغین آخوندها ؛ نه ماهیتی انقلابی دارند و نه سابقه انقلابیگری و ضد امپریالیستی .
بهر حال دیوار سرد میان امریکا و کوبا در حال فرو ریختن است که متاسفانه تبعات منفی آن تخریب چهره سوسیالیسم میباشد !! اما این شکست محزون و غم انگیز که در اصل شکست تلاشهای ایدئولوژیک برای آزادی و عدالت است ؛ حاوی درسی بزرگ و با ارزش برای کنشگرانِ سیاسیِ مخالفِ رژیم ایران میباشد و یکبار دیگر ثابت میکند تنها گفتمان و راهکاری میتواند مردم ایران را از استبداد آخوندی نجات دهد که از قید و بندهای ایدئولوژیک رها باشد ؛ یعنی بدیل رهائبخش ؛ باید بدیلی ملی ــ دمکراتیک ؛ غیر ایدئولوژیک و سکولار باشد.

محمود خادمی

22.01.2015