محمود نيشابوري: اراجيف سيد علي در مورد فيلم« نيمروز»وترس از سرنگوني…

در« نيمروز، امروز» در فضاي به غايت ملكوتي حاكم بر بيت عظما، با حضور چاكر منشان ولايت از شاعر و شاعره و روساي دانشگاه ها« منظور زندانها»،هنرمندان گمنام زمان جنگ تحميلي كه نقش« امام زمان!» را بازي مي كردند و هنرمنداني كه اكنون نقش جانباز و پاسدار را بازي ميكنند.خانواده شهدا!. غارتگران موسسه كاسپين و… كه مورد تفقد آقا قرار گرفته بودند و بي گناهيشان به اثبات رسيده بود.
ابتدا مديجه سراي بيت ولايت، با چشماني اشكبار شروع به خواندن مي كند:
امت نالان سوي بيت سيد علي، براي عرض تبريك، فيلم « نيمروز»
همه حضارين سينه مي زنند، همه جا بوي لجن و كثافت است ، همه بسيجيها در هم مي لولند، هرچند فضاي تنفسي تنگ آمده است، سيد علي بعد از نشئه گي كامل از شور و صفاي معنوي! و… گفتند:

«من از كارگردان، تهيه كنندگان، هنرمندان اين اثر تاريخي! و فرهنگي! كه تاريخ نويسان سينما در عظمت آن بايد بنويسند و ياد بگيرند، از روز اول گفتيم جوانان بسيجي ما در رشته سينما سالهاست كه از هنديها و هاليوودجلوزده اند، الان كلي كارگردان و دانشجو از كشور هاي مختلف در رشته هنر ي دردانشگاههاي ما ثبت نام ميكنند.
اين فيلم« نيمروز» كه انصافاً تمام روز و چند سال، همه دولت ر ا نگران كرده بود، اهميت زيادي دارد، بايستي جايزه شلاق طلايي، انبر نقر ه اي و قفس طلايي را به اين هنرمندان ،هديه كرد.
همه بايد اين فيلم را چند بار ببينند و به همه داستانش را بگن.

اگر امت هميشه در صحنه نبودن كار ما زار بود.
اما، الان هم بايد فيلم خوب! بسازيد، منافقين! بايد افشا شوند.

آقاي ظريف بايد از سفراي كشور هاي دنيا انتقاد كنند كه چرا جايزه هاي خنجر طلايي و گرز نقر ه اي و … هنرمندان ما را نمي آورند.
بايد بگم، اين فيلم نيمروز هم پرداهتش خوب بود، هم داستانسراييش، همه چرب زباني كارگردان، در عين حال بي نظير بود…
من مي ترسم مجاهدين بيايند و ما را داغان كنند و شما فيلم براي آقاي لاجوردي! نسازيد، بلي بسازيد، كتاب و فيلم عليه مجاهدين بسازيد و بنويسيد، پل و خانه براي مردم نساختيد عيبي نداره…
بلي، خطر را بايد شناخت، ما هم شناخته ايم، دارند مي آيند…

محمود نيشابوري