نکاتی از روایت “رضاحائری”در وضعیت زندان تهران بزرگ

ملاقات انصاف نیوز، با احمد رضا حائری که خود را فعال سیاسی مینامد در مورد وضعیت زندانیان قیام ۹۸ صحبت میکند و نظر میدهد

روایتی که “احمد رضا حائری” به قول خودش فعال سیاسی واز متهمان پرونده موسوم به پنج شنبه سیاه اوین تعریف کرده است نکات قابل توجهی دارد که در اینجا خلاصه میکنم. وی مدعی است:«۷۵ روز با این زندانیان زندگی کردم و با اطمینان می‌گویم هیچکدام از اینها عضو هیچ جریان، گروه و حزب سیاسی‌ای نبودند و هیچ‌کدام به آن معنا نگرش سیاسی نداشتند. آنها به معنای واقعی شهروند هستند.”

ایشان البته سعی کرده است با خم شدن نزد جلاد قوه قضاییه، رئیسی جنایتکار، برای کارهای خود اعتبار و دستاوردی درست کند که فعلا با این قسمت کار نداریم. فقط به این نکته اشاره میکنم که جوانان شورشی و قیام افرینان ابان ۹۸درس بزرگی به رژیم اخوندی دادند که بعد از. ان قیام حتی یک شب هم رژيم بدون کابوس و وحشت از سرنگونی به سر نبرده است.

حالا ببینید رژیم که به قول این مدعی هیچکدام نه سیاسی هستند و نه عضو گروهی و تنها شهروند واقعی هستند را چه به روزشان اورده است و با انها چگونه برخورد میکند. وی علت بازگو کردن این خاطرات را به انصاف نیوز دیدن صحنه های ضرب و شتم جوانانی در تهران که به نام ارازل اوباش رژیم انها را میخواند بازگو کرده است.

“اکثرا بند سیاسی زندان تهران بزرگ را معترصان آبان تشکیل می‌دهند. این زندانیان از آذر و دی‌ماه سال گذشته آنجا حضور پیدا کردند و نزدیک به ده ماه است که دوران حبس خود را می‌گذرانند. و برخی هم هنوز بلاتکلیف بودند. ظرفیت هر سالن در تیپ پنج این زندا ۲۵۰ نفر است اما اگر از کف سلول‌ها هم استفاده کنند، حدودا تا ۴۰۰ نفر ظرفیت دارد، معمولا برای تیپ‌هایی که مربوط به جرایم دیگر است، از ظرفیت کف زمین هم استفاده می‌کنند.”

وی میگوید: ” بزرگترین اذیت و ازار زندانی، جابجا کردن انها در زندان است. درباره اقلام غذایی در زندان میگوید در فروشگاه هم اقلام غذایی دوبرابر است. تنها جنسی که. ارزان است و قیمت ان مانند بیرون است، سیگار است. هر کس در زندان در برابر ۶ساعت کار در روز تنها ۳۰۰هزار تومان در ماه دستمزد میگیرد.”

به گفته وی:” در ابتدا تردید داشتم درباره‌ی مسائل مربوط به روند رسیدگی به پرونده زندانیان اعتراضات آبان صحبت کنم اما زمانی که دیدم برخی از شهروندان را به عنوان ارازل و اوباش در شهر می‌چرخاندند و کتک می‌زدند تصمیم گرفتم صحبت کنم وی ادامه میدهد: “زندانیان آبان‌ماه در کلانتری و یکسری از مراکز غیر رسمی کتک خوردند، دقیقا مثل همان چیزی که اخیرا در ملاء عام اتفاق افتاد.

روایت‌هایی که اکثرا زندانیان تجربه کرده‌اند را مطرح می‌کنم چون مسائل دیگری هم مطرح شد که بسیار بد بود اما آنها را نمی‌گویم. معترضان آبان در کلانتری‌ها کتک خوردند .اما همان کتک خوردن‌ها در کلانتری و مراکز دیگر در بازجویی‌ها تاثیر داشته است و شرایط آنها عادی نبوده و ممکن است علیه خود هم هر حرفی را بزنند.”

۷۰ درصد از آنها [معترضان آبان]در جلسه دادگاه وکیل نداشتند. مسئولان قضایی از لیست آنها حتی اگر به صورت رندم یک تعدادی را هم بررسی کنند، ادعای ما ثابت می‌شود. در ابتدا به آنها گفته شده که اگر وکیل بگیرید به ضرر شماست.

میانگین سنی آنها از ۱۸ تا ۲۵ سال است، فقط سه چهار نفر تنها بیش از سی سال سن دارند. یک جوان ۲۵ ساله این حرف ضابط را می‌‌پذیرد و به سراغ وکیل نمی‌رود. بخشی از آنها در توابع تهران زندگی می‌کردند و براساس پژوهش نیمه تمامی که در آنجا انجام دادم. تقریبا ۶۰ درصد آنها از تهران و ۴۰ درصد از توابع تهران بودند.”

او ادامه داد:” فعالان سیاسی وقتی به دادگاه می‌روند، مدت زمان دادگاه تقریبا یک ربع ساعت است. پس فرصت دفاع پیدا نمی‌کنند. در دادگاه انقلاب معمولا فقط وقتی که دوربین صدا و سیما می‌رود، فرصت دفاع هست. حالا تصور کنید اگر فردی وکیل هم نداشته باشد، وضعیت بدتر می‌شود. بیشتر آنها می‌گفتند فقط به دادگاه می‌رفتند و احراز هویت می‌کردند و پس از مدتی رأی صادره در زندان به آنها ابلاغ می‌شد.

بسیاری از آنها اعتراض می‌کردند و می‌گفتند سرنوشت پرونده و احکام آنها خیلی شانسی و سلیقه‌ای است و به این بستگی داشته که در کدام شعبه دادگاه انقلاب محاکمه شده باشند . کسانی که وکیل تسخیری داشتند تعریف می‌کردند وکیل آنها هنگام دفاع از موکل خود فقط این جمله را می‌گفت: «موکل من نادم و پشیمان است و خواستار رافت اسلامی هستیم” به خاطر صحبت رهبری مبنی بر اینکه با معترضان آبان با رافت اسلامی برخورد کنید اتهام توهین به رهبری از پرونده‌ی آنها (معترضان آبان) حذف شده بود البته استثنائاتی هم بود، مثلا یک نفر از توابع تهران بود هنوز این اتهام (توهین به رهبری) را در پرونده اش داشت.”

وی می‌گوید: !حق معترضان آبان این است که آزاد شوند. موارد زیادی بوده که فردی در خیابان صرفا یک رهگذر بوده و بعد تجمعی شده و بازداشت شده. من روایت بازداشت همه‌ی اینها را شنیده‌ام. یکی از زندانیان تعریف می‌کرد. به خاطر کاپشن سه میلیونی به زندان افتاده ومی‌گفت: «وقتی کاپشن سه میلیونی که با زحمت فراوان تازه خریده بودم را پوشیدم و از سرکار برمی‌گشتم غروب شروع اعتراضات آبان بود؛ در چهارراه محل بودم، با این تفنگ های رنگ‌پاش ‌به کاپشن من چند باری زدند. آنقدر عصبانی شدم؛ ناخودآگاه از فرط عصبانیت وارد درگیری شدم و اعتراض کردم.»

وی میگوید:” همه کارها و تصمیمات زیر نظر ضابط است. باتوجه به اینکه اینها رهگذر بودند یا از سرکار برمی‌گشتند و یا در محله‌شان به نوعی درگیر جریان اعترضات شده بودند، چه همکاری با ضابط باید داشته باشند؟ که شاخه‌ی مخفی و رهبری سازمان را لو دهند؟ مسئله باید کمی جنبه‌ی عقلانی داشته باشد. سوال آنها این بود که «باید چه همکاری‌ای با ضابط می‌کردیم؟ مثلا اسم چند نفر از هم محلی‌های خود را الکی می‌گفتیم؟ آیا ضابط قانع می‌شد؟»

 یکی از آنها می‌گفت در ابتدای بازجویی‌ها بازجو از من پرسید که در اعتراضات سال ۸۸ کجا بودی؟ وقتی گفتم توی کوچه بازی می کردم، عصبانی شد که به او یادآور شدم که من ۱۹ سال دارم و زمان اعترضات ۸۸ یک بچه نه ساله بودم و مشغول بازی در کوچه‌ها!

زندانیان آبان می گفتند این تیپ را در واقع ما افتتاح کردیم،در ابتدا به سالن یک رفتیم. و آن را نظافت کردیم و مستقر شدیم اما پس از گذشت یکی دو ماه ما را به سالن دیگری فرستادند. و این روند ادامه داشت تا به آخرین سالن زندان که سالن ۲-۲ بود رسیدیم. دلیل این مسئله را هم هیچ‌گاه نفهمیدیم. من وقتی به سالن ۲-۲ تیپ ۵ که محل نگهداری زندانیان سیاسی و امنیتی بود، رفتم، در این سالن حدود سی زندانی دادگاه جرایم ویژه‌ی اقتصادی هم حضور داشتند که توانایی مالی خوبی داشتند. فعالین حقوق بشر و خیرین در بیرون از زندان کمک کردند و تلویزیون و یخچال برای زندان خریدند. اتاق‌ها را تجهیز کردند تا محیط سخت و فشار زندان را راحت‌تر تحمل کنیم. اما چند ماه بعد دوباره ما را به تیپ دو فرستادند، این مسئله خلاف قانون و آزار و اذیت مضاعف زندانی‌هاست.

او اضافه کرد: در تیپ ۲ کتانی‌ها را از بچه‌ها گرفتند و وقتی اعتراض کردند که کتانی را از فروشگاه زندان خریده‌اند، مسئولان زندان این را انکار کردند و گفتند در زندان کتانی نداریم.

یکبار از فردی شنیدم، یکی از مسئولان قضایی یا سازمان زندان ها پس از بازدید از زندان وقتی فرش‌ها و امکانات سالن زندانیان مالی را دید، گفته بود اصلا زندان نباید جای راحتی باشد و باید سوسک و ساس داشته باشد، زندانی باید اذیت شود که هوس نکند دوباره به زندانی برگردد.

احمدرضا حائری می‌گوید زندانی‌ها برای ۶ ساعت کار تنها ۳۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرند و می‌گوید: یک اعتراض دیگری که زندانیان دارند، وجود شرکتی به نام حامی در زندان است، این شرکت یک انحصار بازرگانی در زندان‌ها دارد. در فروشگاه حامی یک دست لباس ۲۵ هزار تومانی را باید۹۰ هزار تومان می‌ خریدید. لباسی که در خیاط خانه‌های زندان دوخته شده است.

در این خیاط خانه‌ها خود زندانی‌ها کار می‌کردند و برای شش ساعت کار ( از ساعت ۹ صبح تا ۳ بعد از ظهر ) به آنها ۳۰۰ هزار تا پانصد هزارتومان حقوق می‌دادند.

لیست زندانیان سیاسی ( تیپ ۲ زندان تهران بزرگ )

نامنوع فعالیتحکمسن
۱شاپور احسانی راداتحادیه آزاد کارگران۵ سال حبس۶۰ سال
۲محمد حبیبیفعال صنفی معلم۷ سال و ۵ ماه۴۱ سال
۳علیرضا فرشیفعال حقوق اقوام۲ سال۴۲ سال
۴پویا قبادیهوادار سازمان مجاهدین خلقمتهم۲۷ سال
۵زدشت احمدی راغبفعال حقوق بشر۹ ماه۵۶ سال
۶علیرضا عظیمیفعالیت مجازی۶ ماه۳۵ سال
۷امید میردریکوندآبان ۹۸۲ سال و ۸ ماه۲۵ سال
۸محمدحسینخانلی خانقاهآبان ۹۸۶ ماه۱۹
۹نادر عرب زاده۲۲ بهمن سال ۹۷۱ سال۵۴ سال
۱۰ساسان نیک نفسفضای مجازی۵ سال۳۵ سال
۱۱محمد رشیدیآبان ۹۸متهم۲۴ سال
۱۲علیرضا قلیچخانیآبان ۹۸۳ سال و ۹ ماه۴۲ سال
۱۳محمد بیگیآبان ۹۸متهم۳۵ سال
۱۴حسین آرمندآبان ۹۸۶ سال و ۵ ماه۳۴ سال
۱۵رامین باقریانآبان ۹۸۳ سال و نه ماه۴۴ سال
۱۶شاهین نظرزادهآبان ۹۸۲ سال۲۴ سال
۱۷مهدی قلندریآبان ۹۸۲ سال و ۶ ماه۱۹ سال
۱۸رضا علیدوستآبان ۹۸۴ سال و ۲ ماه۳۰ سال
۱۹متین ایزدیآبان ۹۸۲ سال و ۷ ماه۱۹ سال
۲۰رضا قریشیآبان ۹۸۱۰ سال۳۴ سال
۲۱مهدی باقریآبان ۹۸۵ سال۲۹ سال
۲۲خالد پیرزادفعال سیاسی۵ سال۳۷ سال
۲۳امیراحسان قاضیآبان ۹۸۲ سال و ۸ ماه۲۱ سال
۲۴مهدی وحیدیآبان ۹۸۴ سال و ۴ ماه و ۱۵ روز ۲۹ سال
۲۵اکبر فراجیفعال سیاسی۵ سال۳۷ سال
۲۶سعید قطان کاشانیاعتراضات دی ماه ۹۶۱سال و ۳ماه۳۰ سال
۲۷فربد کردزنگنهدی ماه ۹۶۱ سال۲۵ سال
۲۸ابوالفضل کریمیآبان ۹۸۶ ماه کار در شهرداری- ۲سال و دو ماه حبس۲۸سال
۲۹حمید جهانگیریآبان ۹۸۳ سال۲۵ سال 
۳۰محمد مهدی عبدالله‌زادهآبان ۹۸متهم۲۰ سال
۳۱سیامک پایمردآبان ۹۸۵ سال۲۷ سال
۳۲احمد طاهریآبان ۹۸۱ سال۱۹ سال
۳۳حسین ریحانیآبان ۹۸۱۱سال (بدوی)۳۱ سال
۳۴بهنود اسماعیلیآبان ۹۸۵ سال۱۹ سال
۳۵توحید فتوحیآبان ۹۸۳ سال۲۶ سال
۳۶علیرضا خیریآبان ۹۸۲ سال۲۳ سال
۳۷پوریا میرزایی زادهآبان ۹۸۴ سال۲۶سال
۳۸جواد آدینه‌وندآبان ۹۸۴ سال۲۷ سال
۳۹سینا خاطری آبان ۹۸آبان ۹۸۳ سال۲۴ سال
۴۰احمد علی حاتمیآبان ۹۸۴ سال۳۳ سال
۴۱محمد باقی صوریآبان ۹۸۳ سال و ۹ ماه۲۶ سال
۴۲محمد آدمآبان ۹۸۵ سال۲۶ سال
۴۳محسن سبزعلیآبان ۹۸۴ سال و ۲ ماه۲۴ سال
۴۴رضا بیاتآبان ۹۸۴ سال۲۲ سال
۴۵اسماعیل زارعیانآبان ۹۸۲ سال و ۵ ماه۲۸ سال
۴۶مهدی حسنی پورآبان ۹۸۳ سال و ۹ماه۲۸ سال
۴۷علی تهرانیآبان ۹۸۳ سال و ۹ماه۲۸ سال
۴۸محمد رجبیآبان ۹۸بلاتکلیف۲۶ سال
۴۹امیرحسین مرادیآبان ۹۸بلاتکلیف۲۶ سال
۵۰سعید تمجیدیآبان ۹۸بلاتکلیف۲۶ سال
۵۱هادی خاتمیانآبان ۹۸۳ سال و ۴ ماه۴۴ سال
۵۲مهدی نقدیآبان ۹۸۲ سال و ۳ ماه۳۵ سال
۵۳حسین باقریآبان ۹۸۳ سال۴۵ سال
۵۴امیرحسین کشاورزی کرجیآبان ۹۸۳ سال و ۶ ماه۲۵ سال
۵۵احسان خزائیآبان ۹۸۲ سال و ۲ ماه۲۲ سال
۵۶حسین نیکچه فراهانیآبان ۹۸۱۸ ماه۲۲ سال
۵۷حسین جعفریآبان ۹۸۲ سال و ۶ ماه۲۲ سال
۵۸رضا رمضانیآبان ۹۸۲ سال و ۶ ماه۲۹ سال
۵۹سعید اسدیآبان ۹۸۵ سال( بدوی)۲۰ سال
۶۰دانیال بخشیآبان ۹۸۱۹ سال
۶۱ابوالفضل طوسیآبان ۹۸۳ سال و ۷ ماه۲۴ سال
۶۲داوود غفاریآبان ۹۸۳ سال۲۵ سال
۶۳جواد بلند جاهآبان ۹۸۲ سال و ۷ ماه۲۳ سال
۶۴ساحل رضاییآبان ۹۸۳ سال۴۵ سال
۶۵وحید باقریآبان ۹۸متهم۳۲ سال
۶۶علی اصغر کرامتیآبان ۹۸۴ سال۲۵ سال
۶۷علی بیکسآبان ۹۸۵ سال۳۴ سال