پیشنهاد محمد نوری‌زاد به خامنه‌ای برای ازمایش اعتیاد همه مسئولان

محمد نوری زاد مستندساز و روزنامه نگار منتقد حکومت اخوندی روز یکشنبه 30-06-2013 در وب سایت رسمی خود ازولی فقیه نظام  خواست تا با صدور بخشنامه ای کلیه مسئولان حکومتی ایران و روحانیون این کشور را ملزم کند که آزمایش اعتیاد بدهند و زهبر ایران نیز برای دادن این آزمایش پیش قدم شود.

نوری زاد با  به صراحت گفته است که روی سخن و پیشنهاد عملی او با شخص خامنه ای است و افزوده است که : “مگرجناب ایشان بتوانند حریف این رویه ی نامبارک شوند وبساط مسئولان ومسئولیتهای آلوده به اعتیاد را ریشه کن فرمایند.

نوری زاد به طور مشخص پیشنهاد خود را خطاب به خامنه ای چنین بیان کرده است: “جناب رهبردستورفرمایند همین فردا همه ی مسئولان وکارکنان وقاضیان ونمایندگان وروحانیان ومراجع تقلیدوصاحبان رسانه ها وخلاصه همه ی کسانی که به نوعی با مردم مراوده ی اسلامی وحکومتی ودولتی دارند، مورد آزمایش قرارگیرند تا مبرّا بودن آنان ازهرگونه اعتیاد محرز شود.”

وی همچنین  از خامنه ای  خواسته است تا برای دادن آزمایش اعتیاد پیش قدم شود و نوشته است : “چه خوب می شود که بخشنامه ای اززبان رهبرمنتشرشود وهمگان را به این ضرورتِ اجتناب ناپذیر تحکم فرمایند.

نوری زاد نمونه ای از این بخشنامه را  پیشنهاد داده: “برهمه ی کارکنان دولت ومسئولان وشخصیت های کشوری ولشگری وروحانی وغیرروحانی ونمایندگان مجلس وقضات دستگاه قضایی وهمه وهمه واجب است که برگه ی آزمایشِ خود را – مبنی برعدم اعتیاد – به دستگاه مربوطه ی خود تحویل دهند. ما نیز خودمان بهمراه آقایان محمد نوری زاد، حسین شریعتمداری، یکی ازبرادران لاریجانی، ویکی ازمراجع عظام برای اطمینان مردم ازصحت وسلامت کسانی که دراطراف رهبرمجتمع اند، به یکی ازمراکز تشخیص اعتیاد مراجعه ونتیجه ی آزمایش خود را برای آگاهی مردم درمعرض دید رسانه های داخلی وخارجی قرارمی دهیم وهرگزنیز اجازه نمی دهیم دراین حرکت ملی کوچکترین تقلبی صورت پذیرد…..”

نوری زاد نوشته است: “من براین باورم که مصرف بیش ازاندازه ی مواد مخدردرایران، واین که چرا سوداگرانِ تهیه وتولید وترانزیت وتوزیعِ این مواد ازامنیت وافری برخوردارند، تنها به این خاطراست که بخش وسیعی از مسئولان ومردان صاحب نام ما خودشان آلوده ومعتادند.”

وی افزوده است: “درجهانِ فهم، شدیداً با مسئولان معتاد برخورد اداری وقضایی می شود. حداقل این که ازکاربرکنارشان می کنند وامتیازات شهروندی شان را تقلیل می دهند. چرا که یک مسئول معتاد، هماره بیشترین انگیزه را برای خطاکاری های جوربجور می پرورد ورفته رفته حوزه ی عملِ بیمارگونه ی خود را نیز می گسترد.”

این روزنامه نگار منتقد با اشاره به وجود روحانیون معتاد در جامعه نوشته است: “ما معمولاً جوری تربیت شده ایم که به یک رهگذرمعتاد، بچشم فردی معلق وبلاتکلیف وبی شخصیت بنگریم واورا ازگردونه ی اعتبار واعتنا بدوراندازیم اما درنقطه ی مقابل به یک آیت الله تریاکی، بچشم شخصیتی بنگریم که همچنان عالم واندیشمند است ومایه ی مباهات. ویعنی اگرتریاک، به روان وشخصیتِ آن رهگذرِ بی نشان تیغ می کشد، به یک روحانی ویک مسئول اسلامی وجاهت می افشاند.”